لطفا صبرکنید
4118
سورهی معارج با این آیه شروع میشود: «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ»؛[1] تقاضاکنندهاى تقاضاى عذابى کرد که واقع شد.
در شأن نزول این آیه، برخی از مفسران از امام صادق(ع) نقل کردهاند: «هنگامى که رسول خدا(ص) در روز غدیر خم، على(ع) را به جانشینی منصوب کرد و فرمود: «هر کس من مولاى او هستم، پس على مولاى او است»، این خبر در شهرها پخش شد. حارث بن نعمان فهری با شنیدن این خبر نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: از جانب خدا به ما فرمان دادى که گواهى بر نبودن خدایى جز اللَّه و به اینکه تو فرستاده او هستى بدهیم، و نیز فرمان به جهاد، حج، روزه و زکات دادى و ما آنها را پذیرفتیم. از همهی اینها راضى نشدى تا این جوان را منصوب کردى و گفتى: هر کس من مولاى او هستم پس على مولاى او است؟! آیا این گفته تو است، یا فرمانى از جانب خدا است؟! پیامبر(ص) فرمود: به خدایى که جز او خدایى نیست، سوگند که این فرمان از جانب خدا است. حارث بن نعمان با شنیدن این سخن رسول خدا(ص) برخاست و گفت: خدایا، اگر این کار حق و از جانب تو است، از آسمان بارانى از سنگ بر ما بباران. اینجا بود که خدا سنگى را روانه سر او کرد و او را کشت».[2]
گفتنی است که این شأن نزول با الفاظ مختلف در دیگر تفاسیر، حتی تفاسیر اهلسنت هم نقل شده است.[3]
اما آنچه در رابطه با کفر منکران ولایت امام علی(ع) میتوان گفت این است که صرف نظر از این گزارش، پیامبر اسلام(ص) در غدیر خم رسماً ولایت حضرتشان را به همگان اعلام کرد و نپذیرفتن این سخن پیامبر(ص)، به تنهایی موجب کفر به معنای کلامی و فقهی آن و خروج مطلق از دین نمیشود؛ چرا که هر فردی با گفتن شهادتین وارد اسلام شده و احکام اسلامی بر او بار میشود و تنها زمانی فرد را از لحاظ فقهی کافر و غیر مسلمان میدانیم که از گواهی به خدا و پیامبرش برگردد، اما از آنجا که «کفر» به معنای پوشاندن و نادیده گرفتن حق بوده، از جمله واژهایی است که «مقولهی به تشکیک» بوده و شدت و ضعف پذیر است؛ لذا با توجه به این معنا، کفر حتی، شامل برخی از مسلمانان نیز میشود؛ یعنی فرد مسلمان با اعتقاد و ایمان به خدا، معاد، و... در عین حال ممکن است نسبت به برخی از نعمتهای الهی ناسپاسی کند و یا برخی از واجبات را ترک کند و مصداق یکی از مراتب کفر شود؛ نپذیرفتن و انکار ولایت علی(ع) قطعاً نادیده گرفتن و اطاعت نکردن یکی از فرمان الهی است که از سوی پیامبر(ص) اعلام شده و میتواند کفر به یکی از فرمانهای مهم الهی، یعنی مسئله ولایت باشد که چنین چیزی اگر چه منجر به خروج از اسلام نیست، اما درجاتی از کفر به آن صدق میکند.[4]
[1]. معارج، 1.
[2]. فرات کوفى، ابوالقاسم فرات بن ابراهیم،تفسیر فرات الکوفی، تحقیق، محمودی، محمد کاظم، ص 503 - 504، تهران، وزارت ارشاد اسلامى، چاپ اول، 1410ق.
[3]. مانند: ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر، ناصح، محمد مهدی، ج 19، ص 402، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1408ق؛ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج 19، ص 278، قاهره، دار الکتب المصریة، چاپ دوم، 1384ق.