لطفا صبرکنید
25458
- اشتراک گذاری
در منابعی؛ مانند ارشاد مفید، تاج الموالید و ... که به ذکر نام فرزندان معصومان میپردازند، از میان فرزندان امام حسین(ع) تنها به یک «فاطمه» اشاره شده است، اما در برخی منابع، روایتی وجود دارد که حضرتشان علاوه بر دخترانی که همراه خود به کربلا بردند، دختری به نام فاطمه صغری داشتند که در مدینه باقی ماند و به وسیله کلاغ از جریان شهادت پدرشان اطلاع پیدا کردند.[1]
امام باقر(ع) به نقل از پدرشان امام سجاد(ع) فرمود: «زمانی که امام حسین(ع) به شهادت رسید، کلاغ سیاهی خود را به خون حضرتشان(ع) آغشته نموده، خود را به مدینه رساند و بر روی دیوار خانه فاطمه صغری دختر امام حسین(ع) فرود آمد. فاطمه صغری با مشاهده این پرنده به شدت شروع به گریه نمود و اشعاری خواند که ترجمهاش این است:
کلاغ سیاه خبر مرگ آورد. من گفتم: اى کلاغ واى بر تو! خبر مرگ که را آوردهاى؟
گفت: خبر مرگ امام آوردهام، گفتم: کدام امام؟ گفت: آن امامى که در انجام کارهای نیک موفق بود.
همانا او حسین(ع) است که در کربلا میان شمشیرها و نیزهها به شهادت رسید.
براى حسین گریه کن و اشکى بریز که امید ثواب از خدا داشته باشى.
گفتم: حسین؟ به من گفت: حقا (این سخن درستی است) او در خاک کربلا آرام گرفت.
سپس آن کلاغ برخاست و نتوانست جواب بگوید.
و من از این مصیبت که بر من وارد شد بعد از دعایی که به اجابت رسید گریان شدم.
امام باقر(ع) در ادامه فرمود: وقتی فاطمه صغری خبر را به اهل مدینه رساند، مردم گفتند: فرزندان عبد المطلّب سحر و جادو میکنند! چیزی نگذشت که خبر شهادت امام حسین (ع) به آنان رسید.[2]
البته برخی معتقدند که این گزارش صحیح نبوده و تمام دختران امام حسین(ع) در کربلا حضور داشتند.[3]
به هر حال، آنچه در برخی از سایتها آمده که ایشان به دلیل معلولبودن در کربلا حاضر نبودند؛ از اینرو به ایشان «فاطمه علیله» میگویند، در منابع معتبر، به دلیلی بر این ادعا دست نیافتیم.
[1]. «دختران امام حسین (ع)»، 9679.
[2]. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین(ع)، ج 2، ص 105، انوار الهدی، قم، چاپ دوم، 1423ق؛ ابن عساکر، على بن حسن، تاریخ مدینة دمشق و ذکر فضلها و تسمیة من حلها من الأماثل أو اجتاز بنواحیها من واردیها و أهلها، محقق، شیرى، على، ج 70، ص 24، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1415ق؛ حمویی جوینی شافعی، ابراهیم بن سعد الدین، فرائد السمطین فی فضائل المرتضی و البتول و السبطین و الأئمة من ذریتهم(ع)، ج 2، ص 163 – 164، بیروت، مؤسسة المحمود، چاپ اول، 1400ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 45، ص 171-172، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[3]. تاریخ مدینة دمشق و ذکر فضلها و تسمیة من حلها من الأماثل أو اجتاز بنواحیها من واردیها و أهلها، ج 70، ص 24.