جستجوی پیشرفته
بازدید
23791
آخرین بروزرسانی: 1397/07/09
خلاصه پرسش
آیا امکان دارد در مورد زندگی و سرگذشت حضرت قیدار(ع) توضیح دهید؟
پرسش
آیا امکان دارد در مورد زندگی و سرگذشت حضرت قیدار(ع) توضیح دهید؟
پاسخ اجمالی
با جست‌وجویی که در منابع روایی انجام گرفت؛ مطلبی که دلالت کند قیدار پیامبر بوده، یافت نشد، بلکه در روایتی آمده است او وصی حضرت اسماعیل(ع) بود، نه نبی و پیامبر.[1] درباره شخصیت حضرت قیدار به نکاتی اشاره می‌شود.
1. در سلسله پدران و اجداد رسول خدا(ص) از شخصیتی به نام «قَیدَارِ بْنِ‏ إِسْمَاعِیلَ» یا «قَیذَارِ بْنِ إِسْمَاعِیل» نام برده شده است.[2]
2. حضرت ابراهیم(ع) وقتی نور نبوّت را در صورت اسماعیل نظاره کرد، به او فرمود: «به به، گوارا باد بر تو ای اسماعیل! خداوند تو را به نور پیامبرش محمد مخصوص گردانیده است و من از تو در این‌باره عهد و پیمان می‌گیرم». پس اسماعیل این عهد را گرفت و به آن پایبند بود تا با هاله دختر حارث ازدواج نمود و قیدار از او متولد شد و نور رسول خدا در چهره او نمایان شد. اسماعیل آن نور را در چهره او دید و تابوت (امانات)  را به وی داد و او را به دین و سنت خداوند توصیه نمود. به او فرمان داد که این نور را جز در پاک‌ترین زنان به ودیعت نسپارد.[3]
3. قیدار(ع) بزرگ قوم و گروه خود بود. قیدار ویژگی­های منحصر به فردی در مورد شکار کردن، تیراندازى، صلابت، قوّت و شجاعت، دلیری در جنگ و فروتن بودن داشت.[4]
4. وقتی قیدار یک روز به شکار رفت، وحوش و درندگان و پرندگان صحرا از هر مکانى با او ملاقات کردند و به زبان آدمی به او گفتند: اى قیدار! عمر تو گذشت، آیا نزدیک نشده که راجع به نور محمّد فکرى کنى که آن‌را به نسل بعد تحویل دهى؛ آن نور براى چه به تو به امانت سپرده شده؟!
قیدار(ع) با غم و اندوه به منزل خود برگشت و به خداى ابراهیم قسم خورد که هیچ‌گاه غذایی نخورد، با زنى همبستر نشود تا (از طرف خدا) راجع به آنچه که از زبان وحوش و طیور شنیده بود دستورى براى او صادر گردد، دائماً در بیابانى مى‌‏نشست، تا این‌که ناگاه خدا ملکى از ملائکه هوا را به شکل مردى از اهل زمین نزد او فرستاد، قیدار فردی را به خوش‌‏ صورتى و خوش هیکلى و خوش اخلاقى او ندیده بود، آن ملک پایین آمد و بر قیدار سلام کرده نزد او نشست و گفت: اى قیدار تو به قوت و شجاعت آراسته شدى و شهرها را در سیطره خویش درآوردی و نور محمّد(ص) به تو منتقل گردید و پسرى از غیر نسل اسحاق(ع) نصیب تو خواهد شد، اگر براى خداى ابراهیم(ع) نذر و قربانى نمایى و از خدا درخواست کنى تا شخصی که شایسته همسری با تو است معلوم شود، از این‌که نسبت به حاجت خود سستی نمایی بهتر است. آن فرشته این دستور را داد و به طرف مقام خود بالا رفت. پس قیدار، در همان ساعت از جاى خود برخاست. قیدار موهای بلند و  صورتی زیبا و با جمال و کمال و نورانى داشت. در آن روز تعداد هفتصد قوچ از قوچ‌هایى که از حضرت ابراهیم(ع) به ارث برده بود را براى قربانى حاضر و آماده کرد. هر قوچى را که قربانى می‌کرد آتش قرمز و بدون دودى با زنجیرهاى سفیدى از آسمان می‌آمد و آن قوچ قربانى شده را می‌گرفت و به سوى آسمان بالا می‌برد، قیدار همچنان به قربانى کردن ادامه می‌داد تا این‌که ندا کننده‌ای از آسمان ندا داد: اى قیدار! همین مقدار قربانى کردن تو را کفایت کرد؛ زیرا که خدا دعاى تو را مستجاب و قربانى تو را قبول کرد. همین حالا با شتاب نزد درختى که وعده‌گاه است برو و نزد آن بخواب و آنچه که در خواب دیدى به آن عمل کن. قیدار آمد تا نزد آن درخت رسید و پاى آن درخت به خواب رفت، شخصى به خواب او آمد و گفت: اى قیدار! این نورى که در پشت تو می‌باشد همان نورى است که خدا به وسیله آن، همه درها را باز کرد و همه دنیا را فقط به خاطر وجود آن آفرید.
بدان که؛ خدا یکی از دختران جوان عرب را حامل آن نور خواهد کرد، پس تو زن پاک و پاکیزه‌اى را از عرب براى خویشتن برگزین که نام او «غاضره» باشد. پس قیدار از خواب با خوشحالى بیدار شد و به سوى منزل خود رهسپار گردید، پیک‌هایی را روانه کرد تا زنى را از عرب براى او خواستگارى نمایند که نامش غاضره باشد. قیدار تنها به آنها که فرستاده بود اکتفا نکرد، بلکه خود  بر اسبى سوار شد در حالى که شمشیر را از غلاف کشیده بود و مشغول جستجوى قبیله‌هاى عرب بود، بر قومى وارد می‌شد و (از نزد آنان) به سوى قوم دیگر حرکت می‌کرد تا این‌که بر پادشاه حرمین که از فرزندان ذهل بن عامر بن یعرب بن قحطان بود وارد شد، ذهل را دخترى بود که او را غاضره می‌گفتند و از زیباترین زنان بود، قیدار با آن زن ازدواج کرده او را به محل زندگی خود آورد و با او هم‌بستر شد و آن زن به  حمل (پسر قیدار) حامله گردید، آن‌گاه نور محمّدى(ص) از صورت قیدار ناپدید شد همین‏که قیدار نگاه کرد دید آن نور در صورت غاضره جایگزین شده پس آن‌حضرت را از مشاهده این موضوع بسیار خوشحال شد.[5]
5. قیدار پس از این‌که از دنیا رفت؛ او را غسل و کفن و حنوط کردند و در کوه ثَبیر دفن گردید.[6]
 

[1]. «... انّک وصیّ نبیّ و لا یفتح هذا التابوت إلّا نبی فادفعه الى ابن عمّک یعقوب إسرائیل اللّه»؛ مسعودى، على بن حسین، اثبات الوصیة، ص 98، انصاریان، قم، 1426ق.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 15، ص 107، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[3]. مسعودى، على بن حسین، اثبات الوصیة، ص 97، انصاریان، قم، 1426ق.
[4]. همان.
[5]. همان، ص 97 – 98.
[6]. همان، ص 100.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها