لطفا صبرکنید
بازدید
78573
78573
آخرین بروزرسانی:
1392/06/06
کد سایت
fa7372
کد بایگانی
6579
نمایه
ازدواج پیامبر اسلام(ص) با صفیه
طبقه بندی موضوعی
زندگی خصوصی|بیشتر بدانیم
اصطلاحات
جنگ خیبر
گروه بندی اصطلاحات
وقایع و رخدادها
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا ازدواج پیامبر گرامی اسلام(ص) با صفیه مطابق احکام اسلامی بود؟
پرسش
قرآن کریم در آیه 228 سوره بقره میفرماید: «زنهایی که طلاق داده شدند از شوهر کردن خودداری کنند تا سه پاکی بر آنها بگذرد». علت این سه ماه عده نگهداشتن را این میدانند که اگر زن آبستن است مشخص شود. اما با یک پاکی هم میتوان فهمید که زنی حامله هست یا نه؟ و در این دوره حتی نیازی به وجود عادت ماهانه برای مطمئن شدن از عدم وجود جنین نیست؛ چون با یک آزمایش ساده حتی در روزهای اول حاملگی میتوان به این مسئله پی برد. اما شاید این سه ماه مصلحتهای دیگری هم داشته باشد که من از آن بیاطلاعم. چیزی که در اینجا برای من سؤال است این است که چرا حضرت محمد(ص)، با یکی از زنان اسیری که دختر رئیس یکی از قبایل یهود بود، در همان شبی که پدر، برادر و شوهرش را از دست داده بود ازدواج کرد؟ (برای اطلاع بیشتر به کتاب طبقات یا به این سایت اسلامی در اینترنت
http://www.prophetmuhammed.org/. مراجعه کنید. مگر نباید این زن سه پاکی را بعد از مرگ شوهرش پشت سر میگذاشت؟ در صورتی که در آیه 232 همین سوره گفته شده مردانی که بمیرند و زنانشان زنده ماندند، آن زنان از شوهر کردن باید خودداری کنند تا مدت 4 ماه و ده روز بگذرد.
پاسخ اجمالی
نکاح با زنان کافری که بدون همسرانشان اسیر میشوند و یا همسرانشان در جنگ کشته شدهاند برای مسلمانان بعد از پاک شدن رحم زنان از شوهر قبلی جایز است. این پاک شدن با گذراندن یک حیض تحقق مییابد. ازدواج پیامبر گرامی اسلام(ص) با صفیه نیز بعد از تحقق چنین شرایطی بود.
پاسخ تفصیلی
نخست باید به چند مقدمه توجه نمود:
الف. در هر دین و آئینی، رهبران و بزرگان و آورندگان آن آئین، بیش از دیگر پیروان، خود را ملزم به انجام قوانینی میدانند که برای تحقق آن تلاش میکنند. این موضوع، یک امر کاملاً طبیعی و منطقی است. مردم تا تلاش و جدیت رهبر را نبینند، نمیتوانند به راحتی جزو پیروان او باشند. همه پیامبران الهی و حتی رهبران غیر الهی چنین بودهاند. تمام تاریخ صدر اسلام پُر است از تلاشها و فداکاریهای پیامبر اکرم(ص). در امور عبادی از همه پیروان خود کوشاتر بود. در احوالات آن رسول گرامی آمده است که آن قدر نماز میخواند و عبادت میکرد که پاهای مبارکش وَرَم کرده بود. وقتی اصحاب به ایشان عرض کردند: چرا خود را به زحمت زیاد میاندازید؟ خداوند که تمام زندگی شما را مورد مغفرت و رحمت خویش قرار داده است. میفرمود: «آیا من بنده شکرگزاری نباشم».[1]
در امور اجتماعی نیز سخت کوشترین افراد بود، بیشترین توهینها را برای اثبات حقانیت خود و دینی را که آورده بود، تحمّل کرد. همه احکامی را که آورد از سوی خداوند بود و هرگز خلاف وحی الهی سخن نمیگفت.[2] در راه انجام احکام الهی بسیار ثابت قدم بود و در راه ایمانپذیری مردم بسیار کوشا تا اینکه خداوند به او فرمود: «گویى میخواهى بهخاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاک کنى اگر به این گفتار ایمان نیاورند».[3]
ب. ازدواج با زنان همسردار در شرع مقدس اسلام حرام است. از این دسته فقط زنان اسیر شده، با شرایطی مستثنا هستند.[4]
خداوند متعال نکاح زن اسیر شده از کفار را براى مسلمانان بعد از برائت و طاهر بودن رحمش از شوهر اولش حلال فرموده است به شرط اینکه زن و شوهر هر دو با هم اسیر نشده باشند، در غیر این صورت جز براى غیر شوهرش حلال نخواهد بود. این حکم فقط درباره زنان کفار است و در جنگ میان دو ملتی که مسلمان باشند این حکم جاری نمیشود. اگر چه یکی از آنان ظالم و متجاوز باشد.[5]
ج. عدّه زنان اسیر یک بار قاعده شدن (حیض دیدن) و یا اگر باردار باشند، وضع حمل نمودن است.[6]
حال با توجه به این مقدمات؛ به بازخوانی جریان ازدواج پیامبر گرامی اسلام(ص) با صفیه دختر حیی بن اخطب میپردازیم:
جنگ خیبر و دلائل اقدام پیامبر(ص) به این جنگ، همه حکایت از خیانتهای فراوان یهود به تشکیلات تازه تأسیس مسلمانان دارد.[7] در این جنگ عدهای از یهودیان کشته و تعدادی اسیر شدند. بقیه ماجرا از زبان صاحب «طبقات الکبری» (متوفی 230هجری) که از قدیمیترین تاریخهای جهان اسلام است، میآوریم:
«پس از اینکه رسول خدا(ص) با یهود خیبر جنگ کرد و خداوند اموال آنان را به رسول خدا غنیمت داد، صفیه دختر حیىّ و یکى از دختر عموهاى او را از حصار قَموص[8] به اسیرى گرفت و به بلال فرمان داد آن دو را کنار بارها و جایگاه خود ببرد، براى رسول خدا از هر غنیمتى برگزیدهای مقرّر بود و ایشان در جنگ خیبر صفیه را برگزید، پیامبر به او پیشنهاد کرد که اگر مسلمان شود و خدا و رسولش را انتخاب کند او را آزاد فرماید، صفیه گفت من مسلمان شدم و خدا و رسولش را انتخاب میکنم. پیامبر او را آزاد کرد و به همسرى برگزید و آزادى او را مهریهاش قرار داد. پیامبر در چهره صفیه و نزدیک چشم او نشانه کبود شدهای که به سبزى میزد دید و از او پرسید که این چیست؟ صفیه گفت: اى رسول خدا! در خواب چنان دیدم که ماهى از سوى آسمان یثرب آمد و در دامن من قرار گرفت، این موضوع را به شوهر خویش گفتم، کنانه گفت: گویا دوست دارى که همسر این پادشاهى شوى که از مدینه میآید؟ و چنان بر چهرهام زد که از اثر آن گرفتار عادت ماهیانه شدم. پیامبر(ص) تا صفیه پاک شد همچنان در خیبر ماند و بدون اینکه با او زفاف کند از خیبر بیرون آمد». [9]
از مطالب این کتاب و دیگر کتابهای تاریخی[10] و فقهی[11] نتایج ذیل به دست میآید:
1. صفیه جزو زنان اسیر بوده است.
2. صفیه در زمان اسارت حیض بوده است و بعد از اسارت در دوران عدّهاش بوده است.
3. ازدواج پیامبر با او، بعد از اتمام حیض و دوران عدهاش و با اسقبال او همراه بوده است.
بنابر این، عمل پیامبر اسلام(ص) کاملاً مطابق با دستورات دین مبین اسلام است.
برای آگاهی از علت حلیت زنان اسیر برای مسلمانان به سؤال 1076 (سایت: 2541) مراجعه کنید.
الف. در هر دین و آئینی، رهبران و بزرگان و آورندگان آن آئین، بیش از دیگر پیروان، خود را ملزم به انجام قوانینی میدانند که برای تحقق آن تلاش میکنند. این موضوع، یک امر کاملاً طبیعی و منطقی است. مردم تا تلاش و جدیت رهبر را نبینند، نمیتوانند به راحتی جزو پیروان او باشند. همه پیامبران الهی و حتی رهبران غیر الهی چنین بودهاند. تمام تاریخ صدر اسلام پُر است از تلاشها و فداکاریهای پیامبر اکرم(ص). در امور عبادی از همه پیروان خود کوشاتر بود. در احوالات آن رسول گرامی آمده است که آن قدر نماز میخواند و عبادت میکرد که پاهای مبارکش وَرَم کرده بود. وقتی اصحاب به ایشان عرض کردند: چرا خود را به زحمت زیاد میاندازید؟ خداوند که تمام زندگی شما را مورد مغفرت و رحمت خویش قرار داده است. میفرمود: «آیا من بنده شکرگزاری نباشم».[1]
در امور اجتماعی نیز سخت کوشترین افراد بود، بیشترین توهینها را برای اثبات حقانیت خود و دینی را که آورده بود، تحمّل کرد. همه احکامی را که آورد از سوی خداوند بود و هرگز خلاف وحی الهی سخن نمیگفت.[2] در راه انجام احکام الهی بسیار ثابت قدم بود و در راه ایمانپذیری مردم بسیار کوشا تا اینکه خداوند به او فرمود: «گویى میخواهى بهخاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاک کنى اگر به این گفتار ایمان نیاورند».[3]
ب. ازدواج با زنان همسردار در شرع مقدس اسلام حرام است. از این دسته فقط زنان اسیر شده، با شرایطی مستثنا هستند.[4]
خداوند متعال نکاح زن اسیر شده از کفار را براى مسلمانان بعد از برائت و طاهر بودن رحمش از شوهر اولش حلال فرموده است به شرط اینکه زن و شوهر هر دو با هم اسیر نشده باشند، در غیر این صورت جز براى غیر شوهرش حلال نخواهد بود. این حکم فقط درباره زنان کفار است و در جنگ میان دو ملتی که مسلمان باشند این حکم جاری نمیشود. اگر چه یکی از آنان ظالم و متجاوز باشد.[5]
ج. عدّه زنان اسیر یک بار قاعده شدن (حیض دیدن) و یا اگر باردار باشند، وضع حمل نمودن است.[6]
حال با توجه به این مقدمات؛ به بازخوانی جریان ازدواج پیامبر گرامی اسلام(ص) با صفیه دختر حیی بن اخطب میپردازیم:
جنگ خیبر و دلائل اقدام پیامبر(ص) به این جنگ، همه حکایت از خیانتهای فراوان یهود به تشکیلات تازه تأسیس مسلمانان دارد.[7] در این جنگ عدهای از یهودیان کشته و تعدادی اسیر شدند. بقیه ماجرا از زبان صاحب «طبقات الکبری» (متوفی 230هجری) که از قدیمیترین تاریخهای جهان اسلام است، میآوریم:
«پس از اینکه رسول خدا(ص) با یهود خیبر جنگ کرد و خداوند اموال آنان را به رسول خدا غنیمت داد، صفیه دختر حیىّ و یکى از دختر عموهاى او را از حصار قَموص[8] به اسیرى گرفت و به بلال فرمان داد آن دو را کنار بارها و جایگاه خود ببرد، براى رسول خدا از هر غنیمتى برگزیدهای مقرّر بود و ایشان در جنگ خیبر صفیه را برگزید، پیامبر به او پیشنهاد کرد که اگر مسلمان شود و خدا و رسولش را انتخاب کند او را آزاد فرماید، صفیه گفت من مسلمان شدم و خدا و رسولش را انتخاب میکنم. پیامبر او را آزاد کرد و به همسرى برگزید و آزادى او را مهریهاش قرار داد. پیامبر در چهره صفیه و نزدیک چشم او نشانه کبود شدهای که به سبزى میزد دید و از او پرسید که این چیست؟ صفیه گفت: اى رسول خدا! در خواب چنان دیدم که ماهى از سوى آسمان یثرب آمد و در دامن من قرار گرفت، این موضوع را به شوهر خویش گفتم، کنانه گفت: گویا دوست دارى که همسر این پادشاهى شوى که از مدینه میآید؟ و چنان بر چهرهام زد که از اثر آن گرفتار عادت ماهیانه شدم. پیامبر(ص) تا صفیه پاک شد همچنان در خیبر ماند و بدون اینکه با او زفاف کند از خیبر بیرون آمد». [9]
از مطالب این کتاب و دیگر کتابهای تاریخی[10] و فقهی[11] نتایج ذیل به دست میآید:
1. صفیه جزو زنان اسیر بوده است.
2. صفیه در زمان اسارت حیض بوده است و بعد از اسارت در دوران عدّهاش بوده است.
3. ازدواج پیامبر با او، بعد از اتمام حیض و دوران عدهاش و با اسقبال او همراه بوده است.
بنابر این، عمل پیامبر اسلام(ص) کاملاً مطابق با دستورات دین مبین اسلام است.
برای آگاهی از علت حلیت زنان اسیر برای مسلمانان به سؤال 1076 (سایت: 2541) مراجعه کنید.
[1]. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 6، ص 58، دار الفکر، بیروت، 1407ق.
[2]. نجم، 3: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى»؛ و هرگز از روى هواى نفس سخن نمیگوید!
[3]. «فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدیثِ أَسَفاً»؛ کهف، 6.
[4]. نساء، 24: «وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ کِتابَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ أُحِلَّ لَکُمْ...»؛ و زنان شوهردار (بر شما حرام است) مگر آنها را که (از راه اسارت) مالک شدهاید (زیرا اسارت آنها در حکم طلاق است) اینها احکامى است که خداوند بر شما مقرّر داشته است.
[5]. برگرفته از: سؤال 4981 (سایت: 5298).
[6]. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 3، ص 333 (پاورقی)،دار الکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[7]. ر.ک: واقدی، محمد بن عمر، المغازی(تاریخ جنگهاى پیامبر)، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ص 481 به بعد، مرکز نشر دانشگاهى، تهران، چاپ دوم، 1369ش.
[8]. قموص: نام کوهى در منطقه خیبر که حصار ابو حقیق یهودى هم همان جاست؛ یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج 4، ص 398، دار صادر، بیروت، چاپ دوم، 1995م.
[9]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق: عطا، محمد عبد القادر، ج 8، ص 95 – 96، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1410ق؛ کاتب واقدى، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، ج 8، ص 124، انتشارات فرهنگ و اندیشه، تهران، 1374ش.
[10]. ر.ک: بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 1، ص 443، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، 1417ق.
[11]. ر.ک: فخر المحققین حلّی، محمد بن حسن، ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، محقق و مصحح: موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علیپناه، بروجردی، عبدالرحیم، ج 3، ص 154، مؤسسه اسماعیلیان، قم، چاپ اول، 1387ق؛ سیوری حلّی، مقداد بن عبد اللّٰه، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، محقق و مصحح: حسینی کوهکمری، سید عبد اللطیف، ج 3، ص 151، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، چاپ اول، 1404ق.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات