قرآن کریم در ارتباط با استفاده از نعمتهای الهی میفرماید: «هُوَ الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا في مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُور»؛[1] او(پروردگار) كسى است كه زمين را براى شما رام كرد، بر شانههاى آن راه برويد و از روزیهاى خداوند بخوريد و بازگشت همه به سوى او است.
آنچه ابتدا از این آیه استفاده میشود؛ این است که خداوند نعمتهای این جهانی را برای استفاده بشر خلق نموده و انسان در بهرهگیری از آنها منعی ندارد؛ یعنی در مصرف از رزق و روزی محدودیتی ندارد. اما با توجه به آیات دیگر و روایاتی که در این زمینه در متون دینی وجود دارد، میتوان دریافت که در بخش چگونگی و حدود مصرف از نعمتهای الهی؛ مانند «کسب و درآمد»، معیارها و ضوابطی وجود دارد. و در روز قیامت به عنوان نعمتهایی که به انسان داده شد، مورد سئوال قرار خواهد گرفت: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ».[2] انسان باید در آنروز در محضر الهی پاسخگو باشد که این نعمتهای خدادادی را در چه راهی مصرف کرده و از آنها برای اطاعت الهی یا معصیتش کمک گرفته، یا نعمتها را ضایع ساخته و هرگز حق آنرا ادا ننموده است.
آنچه ابتدا از این آیه استفاده میشود؛ این است که خداوند نعمتهای این جهانی را برای استفاده بشر خلق نموده و انسان در بهرهگیری از آنها منعی ندارد؛ یعنی در مصرف از رزق و روزی محدودیتی ندارد. اما با توجه به آیات دیگر و روایاتی که در این زمینه در متون دینی وجود دارد، میتوان دریافت که در بخش چگونگی و حدود مصرف از نعمتهای الهی؛ مانند «کسب و درآمد»، معیارها و ضوابطی وجود دارد. و در روز قیامت به عنوان نعمتهایی که به انسان داده شد، مورد سئوال قرار خواهد گرفت: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ».[2] انسان باید در آنروز در محضر الهی پاسخگو باشد که این نعمتهای خدادادی را در چه راهی مصرف کرده و از آنها برای اطاعت الهی یا معصیتش کمک گرفته، یا نعمتها را ضایع ساخته و هرگز حق آنرا ادا ننموده است.
امام صادق از رسول خدا(ص) نقل میکند: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ أَكَلَ مَا يَشْتَهِي وَ لَبِسَ مَا يَشْتَهِي لَمْ يَنْظُرِ اللَّهُ إِلَيْهِ حَتَّى يَنْزِعَ أَوْ يَتْرُكَ»؛[3] هر كس هر گونه خوراكى كه دلش مىخواهد بخورد، و هر گونه جامهاى كه دلش مىخواهد بپوشد، و هر گونه مركبى كه دلش مىخواهد سوار شود، خداوند به او نگاه نخواهد کرد، مگر آنگاه كه روش خود را تغيير دهد و از آن دست بردارد.
بنابر این، اگرچه خداوند نعمتهای دنیا را برای انسان خلق نموده، اما برای استفاده انسان نیز اصول و چهارچوبی را معین کرده است. برخی از این اصول عبارتاند از:
1. دوری از اسراف: «كُلُوا واشْرَبُوا ولا تُسْرِفُوا إنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ»؛[4] و (از نعمتهاى الهى) بخوريد و بياشاميد، ولى اسراف نكنيد كه خداوند مسرفان را دوست نمىدارد.
«... كُلُوا مِنْ ثَمَرِه إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ »[5] از ميوه آن، به هنگامى كه به ثمر مىنشيند، بخوريد! و حقّ آنرا به هنگام درو، بپردازيد! و اسراف نكنيد، كه خداوند مسرفان را دوست ندارد!
انسان نبايد همواره در پى خواستهها و شهوات خود و دل خود باشد، و خدا و خلق خدا را فراموش كند، بلكه لازم است كه انسان متعهّد، در خوردن و پوشيدن و مركب سوارى و لوازم زندگى خويش حدودى را مراعات كند كه اوضاع و احوال موجود و امكانات ديگران مقتضى آن است؛ و حالت انسان متواضع متعهّد چنين اقتضايى دارد كه از آنچه به بىمبالاتى و جاهطلبى و اسراف و اتراف و شكمبارگى و تجمّلزدگى مىانجامد خوددارى ورزد، و خود را به حدودى محدود سازد.
قرآن در آيات متعددی به بحث اسراف پرداخته و جنبههای مختلف اين کار مذموم را بررسی كرده است. آياتی كه اعلام میدارد خداوند اسراف و مسرفان را دوست ندارد، بيانگر اين حقيقت است كه اسراف موجب میشود تا شخص مسرف، با وجود دارا بودن همه فضايل اخلاقی و اعمال صالح، نتواند به مقام محبت و قرب الهی برسد.
البته اسراف نكردن تنها در خوردن و آشاميدن نيست، بلكه موارد آن بسيار گسترده و همه جانبه است و طبق دستور قرآن اسراف نكردن و اعتدال و ميانهروی در تمام امور زندگی، امری لازم و ضروری است.
دوری از اسراف و رعايت اعتدال و ميانهروی حتی شامل كارهای خير نيز میشود. قرآن با صراحت تمام به پيامبر(ص) دستور میدهد: «وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُورا»؛[6] هرگز دستت را بر گردنت زنجير مكن، (و ترك انفاق و بخشش منما) و بيش از حدّ (نيز) دست خود را مگشاى، تا مورد سرزنش قرار گيرى و از كار فرومانى.
اين آيه بخشش نامتعادل را مجاز نشمرده و آنرا باعث حسرت و گرفتاری بخشنده میداند. و در آيه ديگر پس از بيان نشانههای بندگان صالح و شايسته خدا، در مورد حدود احسان و بخشش میفرمايد: «وَ الَّذينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواما»؛[7] و كسانى كه هر گاه انفاق كنند، نه اسراف مىنمايند و نه سختگيرى، بلكه در ميان ايندو، حدّ اعتدالى دارند.
در اين آيه نيز زياده روی در احسان را روشی ناپسند بر شمرده است.
۲. میانهروی در مصرف: میانهروی در مصرف و کنترل درآمد و هزینه، خود نعمتی از نعمتهای بزرگ خداوند است که به فضل خویش بر بندگان محبوب خود الهام میکند. و آنرا را الگوی مصرف و عامل پايداری خانواده و جامعه معرفی میكند: «وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواما».
امام علی(ع) در این باره میفرماید: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَيْراً أَلْهَمَهُ الِاقْتِصَادَ وَ حُسْنَ التَّدْبِيرِ وَ جَنَّبَهُ سُوءَ التَّدْبِيرِ وَ الْإِسْرَاف»؛[8] هر گاه خداوند، خیر بندهای را بخواهد میانهروی و حسن تدبیر را به او الهام میکند و وی را از سوء تدبیر و اسراف باز میدارد.
آنحضرت همچنین میفرماید: «وَ عَلَيْكُمْ بِالْقَصْدِ فِي الْغِنَى وَ الْفَقْر»؛[9] بر شما باد به ميانهروى در حال توانگرى و فقر.
«وَ عَلَيْكَ بِالاقْتِصَارِ وَ إِيَّاكَ وَ الْإِسْرَافَ فَإِنَّهُ مِنْ فِعْلِ الشَّيْطَنَة»؛[10] امام عسكرى(ع) میفرماید: بر تو باد به ميانهروى، و دورى از اسراف كه كارى شيطانى است.
«قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ (ع) يَا عِيسَى الْمَالُ مَالُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهُ وَدَائِعَ عِنْدَ خَلْقِهِ وَ أَمَرَهُمْ أَنْ يَأْكُلُوا مِنْهُ قَصْداً وَ يَشْرَبُوا مِنْهُ قَصْداً وَ يَلْبَسُوا مِنْهُ قَصْداً وَ يَنْكِحُوا مِنْهُ قَصْداً وَ يَرْكَبُوا مِنْهُ قَصْدا»؛[11] امام صادق(ع) خطاب به يكى از اصحاب خويش فرمود: اى عيسى! مال مال خدا است كه آنرا به امانت به بندگان خود سپرده و فرمان داده است تا با اقتصاد و ميانهروى از آن بخورند، با ميانهروى از آن بياشامند، با ميانهروى از آن بپوشند، با ميانهروى از آن زناشويى كنند، و با ميانهروى از مركب بهرهمند شوند.
دين اسلام، دين اعتدال، ميانهروی و دوری از افراط و تفريط است. اسلام سعی میكند با برنامههای متعدد پيروان خويش را در راه راست و خط اعتدال نگهدارد و با افراط و تفريط در هر کاری مخالف است و آنرا برای زندگی دنيوی و اخروی و فردی و اجتماعی مسلمانان مضر میداند.
دین اسلام، همانگونه که اسراف و تجملگرایی را نمیپذيرد، در نقطه مقابل آن، سختگيری در مخارج زندگی را نيز قبيح و ناپسند میشمارد و اجازه نمیدهد كه افراد حريص و مالاندوز و تنگنظر، به بهانه پرهيز از اسراف در دامن خساست و سختگيری در مصرف بيفتند؛ چراکه محروم كردن خود از زيبايیهای پاک و حلال؛ مانند لباس زيبا و مناسب و زيبايیهای طبيعت و... پسنديده نيست؛ زيرا انسان زيبايی پسند است: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللَّهِ الَّتي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا...»؛[12] بگو چه كسى زينتهاى الهى را كه براى بندگان خود آفريده، و روزیهاى پاكيزه را حرام كرده است؟! بگو اينها در زندگى دنيا، براى كسانى است كه ايمان آوردهاند.
«كان الحسن بن علي (ع) إذا قام إلى الصلاة لبس أجود ثيابه، فقيل له: يا ابن رسول الله لم تلبس أجود ثيابك فقال: إن الله تعالى جميل يحب الجمال فأتجمل لربي، و هو يقول: «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» فأحب أن ألبس أجود ثيابي»؛[13]امام مجتبی(ع) هنگامی كه به نماز برمیخاست، بهترين لباس خود را میپوشيد. پرسيدند: چرا بهترين لباس خود را میپوشيد؟ فرمودند: خداوند زيبا است و زيبايی را دوست دارد؛ از اينرو من لباس زيبا را برای راز و نياز با پروردگارم میپوشم، همو كه دستور داده زينت خود را به هنگام بيرون رفتن به مساجد برگيريد.
3. پرهیز از فساد: «كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدين»؛[14] از روزیهاى الهى بخوريد و بياشاميد! و در زمين فساد نكنيد!
طبع بشر به گونهای است که با وفور نعمت در نزد وی حالت طغيان و سركشى در او رشد مىكند و به تجاوز كردن نسبت به حقوق ديگران يا زيادهروى در مصرف كردن مواد مىپردازد؛ از همين رو است که خدا به بنی اسرائیل هشدار داد و فرمود: در زمين فساد برپا مكنيد.
نتیجه: از مجموع تعالیم و آموزههای دین اسلام در خصوص الگوی مصرف فهمیده میشود که الگوی مصرف در اسلام مبتنی بر سه اصل اساسی است:
۱. پرهیز از اسراف و تبذیر، 2. استفاده از نعمتهای الهی در حد اعتدال و میانهروی و دوری از خست، 3. پرهیز از ظلم و فساد.
بنابر این، اگرچه خداوند نعمتهای دنیا را برای انسان خلق نموده، اما برای استفاده انسان نیز اصول و چهارچوبی را معین کرده است. برخی از این اصول عبارتاند از:
1. دوری از اسراف: «كُلُوا واشْرَبُوا ولا تُسْرِفُوا إنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ»؛[4] و (از نعمتهاى الهى) بخوريد و بياشاميد، ولى اسراف نكنيد كه خداوند مسرفان را دوست نمىدارد.
«... كُلُوا مِنْ ثَمَرِه إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ »[5] از ميوه آن، به هنگامى كه به ثمر مىنشيند، بخوريد! و حقّ آنرا به هنگام درو، بپردازيد! و اسراف نكنيد، كه خداوند مسرفان را دوست ندارد!
انسان نبايد همواره در پى خواستهها و شهوات خود و دل خود باشد، و خدا و خلق خدا را فراموش كند، بلكه لازم است كه انسان متعهّد، در خوردن و پوشيدن و مركب سوارى و لوازم زندگى خويش حدودى را مراعات كند كه اوضاع و احوال موجود و امكانات ديگران مقتضى آن است؛ و حالت انسان متواضع متعهّد چنين اقتضايى دارد كه از آنچه به بىمبالاتى و جاهطلبى و اسراف و اتراف و شكمبارگى و تجمّلزدگى مىانجامد خوددارى ورزد، و خود را به حدودى محدود سازد.
قرآن در آيات متعددی به بحث اسراف پرداخته و جنبههای مختلف اين کار مذموم را بررسی كرده است. آياتی كه اعلام میدارد خداوند اسراف و مسرفان را دوست ندارد، بيانگر اين حقيقت است كه اسراف موجب میشود تا شخص مسرف، با وجود دارا بودن همه فضايل اخلاقی و اعمال صالح، نتواند به مقام محبت و قرب الهی برسد.
البته اسراف نكردن تنها در خوردن و آشاميدن نيست، بلكه موارد آن بسيار گسترده و همه جانبه است و طبق دستور قرآن اسراف نكردن و اعتدال و ميانهروی در تمام امور زندگی، امری لازم و ضروری است.
دوری از اسراف و رعايت اعتدال و ميانهروی حتی شامل كارهای خير نيز میشود. قرآن با صراحت تمام به پيامبر(ص) دستور میدهد: «وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُورا»؛[6] هرگز دستت را بر گردنت زنجير مكن، (و ترك انفاق و بخشش منما) و بيش از حدّ (نيز) دست خود را مگشاى، تا مورد سرزنش قرار گيرى و از كار فرومانى.
اين آيه بخشش نامتعادل را مجاز نشمرده و آنرا باعث حسرت و گرفتاری بخشنده میداند. و در آيه ديگر پس از بيان نشانههای بندگان صالح و شايسته خدا، در مورد حدود احسان و بخشش میفرمايد: «وَ الَّذينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواما»؛[7] و كسانى كه هر گاه انفاق كنند، نه اسراف مىنمايند و نه سختگيرى، بلكه در ميان ايندو، حدّ اعتدالى دارند.
در اين آيه نيز زياده روی در احسان را روشی ناپسند بر شمرده است.
۲. میانهروی در مصرف: میانهروی در مصرف و کنترل درآمد و هزینه، خود نعمتی از نعمتهای بزرگ خداوند است که به فضل خویش بر بندگان محبوب خود الهام میکند. و آنرا را الگوی مصرف و عامل پايداری خانواده و جامعه معرفی میكند: «وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواما».
امام علی(ع) در این باره میفرماید: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَيْراً أَلْهَمَهُ الِاقْتِصَادَ وَ حُسْنَ التَّدْبِيرِ وَ جَنَّبَهُ سُوءَ التَّدْبِيرِ وَ الْإِسْرَاف»؛[8] هر گاه خداوند، خیر بندهای را بخواهد میانهروی و حسن تدبیر را به او الهام میکند و وی را از سوء تدبیر و اسراف باز میدارد.
آنحضرت همچنین میفرماید: «وَ عَلَيْكُمْ بِالْقَصْدِ فِي الْغِنَى وَ الْفَقْر»؛[9] بر شما باد به ميانهروى در حال توانگرى و فقر.
«وَ عَلَيْكَ بِالاقْتِصَارِ وَ إِيَّاكَ وَ الْإِسْرَافَ فَإِنَّهُ مِنْ فِعْلِ الشَّيْطَنَة»؛[10] امام عسكرى(ع) میفرماید: بر تو باد به ميانهروى، و دورى از اسراف كه كارى شيطانى است.
«قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ (ع) يَا عِيسَى الْمَالُ مَالُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهُ وَدَائِعَ عِنْدَ خَلْقِهِ وَ أَمَرَهُمْ أَنْ يَأْكُلُوا مِنْهُ قَصْداً وَ يَشْرَبُوا مِنْهُ قَصْداً وَ يَلْبَسُوا مِنْهُ قَصْداً وَ يَنْكِحُوا مِنْهُ قَصْداً وَ يَرْكَبُوا مِنْهُ قَصْدا»؛[11] امام صادق(ع) خطاب به يكى از اصحاب خويش فرمود: اى عيسى! مال مال خدا است كه آنرا به امانت به بندگان خود سپرده و فرمان داده است تا با اقتصاد و ميانهروى از آن بخورند، با ميانهروى از آن بياشامند، با ميانهروى از آن بپوشند، با ميانهروى از آن زناشويى كنند، و با ميانهروى از مركب بهرهمند شوند.
دين اسلام، دين اعتدال، ميانهروی و دوری از افراط و تفريط است. اسلام سعی میكند با برنامههای متعدد پيروان خويش را در راه راست و خط اعتدال نگهدارد و با افراط و تفريط در هر کاری مخالف است و آنرا برای زندگی دنيوی و اخروی و فردی و اجتماعی مسلمانان مضر میداند.
دین اسلام، همانگونه که اسراف و تجملگرایی را نمیپذيرد، در نقطه مقابل آن، سختگيری در مخارج زندگی را نيز قبيح و ناپسند میشمارد و اجازه نمیدهد كه افراد حريص و مالاندوز و تنگنظر، به بهانه پرهيز از اسراف در دامن خساست و سختگيری در مصرف بيفتند؛ چراکه محروم كردن خود از زيبايیهای پاک و حلال؛ مانند لباس زيبا و مناسب و زيبايیهای طبيعت و... پسنديده نيست؛ زيرا انسان زيبايی پسند است: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللَّهِ الَّتي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا...»؛[12] بگو چه كسى زينتهاى الهى را كه براى بندگان خود آفريده، و روزیهاى پاكيزه را حرام كرده است؟! بگو اينها در زندگى دنيا، براى كسانى است كه ايمان آوردهاند.
«كان الحسن بن علي (ع) إذا قام إلى الصلاة لبس أجود ثيابه، فقيل له: يا ابن رسول الله لم تلبس أجود ثيابك فقال: إن الله تعالى جميل يحب الجمال فأتجمل لربي، و هو يقول: «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» فأحب أن ألبس أجود ثيابي»؛[13]امام مجتبی(ع) هنگامی كه به نماز برمیخاست، بهترين لباس خود را میپوشيد. پرسيدند: چرا بهترين لباس خود را میپوشيد؟ فرمودند: خداوند زيبا است و زيبايی را دوست دارد؛ از اينرو من لباس زيبا را برای راز و نياز با پروردگارم میپوشم، همو كه دستور داده زينت خود را به هنگام بيرون رفتن به مساجد برگيريد.
3. پرهیز از فساد: «كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدين»؛[14] از روزیهاى الهى بخوريد و بياشاميد! و در زمين فساد نكنيد!
طبع بشر به گونهای است که با وفور نعمت در نزد وی حالت طغيان و سركشى در او رشد مىكند و به تجاوز كردن نسبت به حقوق ديگران يا زيادهروى در مصرف كردن مواد مىپردازد؛ از همين رو است که خدا به بنی اسرائیل هشدار داد و فرمود: در زمين فساد برپا مكنيد.
نتیجه: از مجموع تعالیم و آموزههای دین اسلام در خصوص الگوی مصرف فهمیده میشود که الگوی مصرف در اسلام مبتنی بر سه اصل اساسی است:
۱. پرهیز از اسراف و تبذیر، 2. استفاده از نعمتهای الهی در حد اعتدال و میانهروی و دوری از خست، 3. پرهیز از ظلم و فساد.
[1]. ملک، 15.
[2]. تکاثر، 8.
[3]. ابن همام اسكافى، محمد بن همام بن سهيل التمحيص، ص 34، قم، مدرسة الإمام المهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف، چاپ اول، 1404 ق.
[4]. اعراف، 31.
[5]. انعام، 141.
[6]. اسراء، 29.
[7]. فرقان، 67.
[8]. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحكم و درر الكلم، محقق، مصحح، رجائى، سيد مهدى، ص 291، قم، دار الكتاب الإسلامي، چاپ دوم، 1410 ق.
[9]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیه و آله، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، النص، ص، 513، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[10]. اربلى، على بن عيسى، كشف الغمة في معرفة الأئمة، محقق، مصحح، رسولى محلاتى، هاشم، ج 2، ص 424، تبریز، بنى هاشمى، چاپ اول، 1381 ق.
[11]. ديلمى، حسن بن محمدأعلام الدين في صفات المؤمنين، ص 269، قم، مؤسسة آل البيت عليهم السلام، چاپ اول، 1408 ق.
[12]. اعراف، 32.
[13]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 14، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
[14]. بقره، 60.
دسته: بلاگ
چهارشنبه, 28 خرداد 1393
اشتراک گذاری: