بیگمان برگزاری مراسم عزاداری امام حسین(ع) یکی از شعائر بزرگ شیعیان محسوب میشود که در طول تاریخ توانسته ارزشهای مکتب تشیع را حفظ کند و از نسلی به نسل دیگر منتقل نماید. امام حسین(ع) همانطور که در روایت وارد شده است، عامل بقای حقیقت اسلام است، و به تعبیری که نقل شده است: «حسین منی و انا منی حسین» در تفسیر این عبارت گفته شده است که حسین (ع) فرزند نبی خاتم " نوه بزرگوار آن حضرت است" و رسول اکرم (ص) اگر فرمودند «و انا من حسین» از این باب بوده که مکتب اهل بیت(ع) که حقیقت اسلام بوده و اسلام حقیقی در آن تجلی دارد، توسط امام حسین(ع) باقی میماند. بقای این مکتب به همین مجالس و عزاداریها و توجه به امام حسین(ع) بوده و هست. در کنار اهمیت برگزاری این مجالس که در واقع فرصتی است برای آشنایی بیشتر با مکتب امام حسین(ع) و حقائق دین به شکل عمومی و مسائل مربوط به امامت به صورت خاص، باید توجه داشت که مسائل فرهنگی جانبی اینگونه مجالس باید به گونهای باشد که با ارزشها و آرمانهای سید الشهداء(ع) سازگار باشد و با معیارها و موازین اسلامی هیچگونه تنافی نداشته باشد. یکی از مهمترین مسائلی که باید در اینگونه مجالس مورد توجه قرار گیرد، پرهیز از محرمات است. امام حسین(ع) در راه امر به معروف و نهی از منکر به شهادت رسیدند، امر به معروف، یعنی دعوت مردم به نیکیها و نهی از منکر یعنی بازداشتن مردم از بدیها و از آنچه که دین از آنها منع کرده است. بنابر این، مجالس امام حسین(ع) باید به گونهای باشد که خود آن مجالس مصداق امر به معروف و نهی از منکر باشد؛ یعنی کسانی که وارد این مجالس میشوند به نیکیها و خوبیها و آنچه که خداوند به آن امر کرده است دعوت شوند و از آنچه که از آنها منع کرده، نهی شوند. اگر خدای ناکرده در اینگونه مجالس مصداقی از منکر تحقق پیدا بکند و یا معروفی مورد غفلت قرار گیرد؛ مثلاً به نماز بیاعتنایی شود و یا مقدسات دیگری مورد بیتوجهی قرار گیرد، بدون شک این با آرمانهای امام حسین(ع) سازگار نیست.
همهی افراد شرکت کننده در اینگونه مجالس، چه برگزار کنندگان و چه مردمی که به عنوان مخاطب و شنونده شرکت می کنند، و چه گویندگان مسئولیت دارند. همه مسئولاند که حافظ آرمانهای سید الشهداء (ع) باشند؛ هر یک به شکلی و به نحوی از انحاء و به تناسب موقعیت و جایگاه خودشان؛ گویندگانی که در اینگونه مجالس معارف دینی به مردم عرضه میکنند باید آن مطالب به گونهای باشد که دانایی و دانش مردم را نسبت به دین افزایش دهد و در کنارش ایمان و باور آنها را به حقائق دینی تقویت بکند، باور و ایمان حقائق دینی در اسلام مبتنی بر ارزشها و موازین عقلی است؛ اسلام دین عقل، دین خرد، دین دانایی و معرفت و روشنایی است، نه دین جهل و خرافه و افسانه.
بنابر این، گویندهای که آنجا سخن میگوید باید اطلاعاتی که در اختیار مردم قرار میدهد اطلاعات درست و صحیح از اسلام باشد. اگر خدای ناکرده مطالب نادرستی از اسلام را بیان کند و اطلاعات غلط در اختیار مردم قرار دهد، این خود نوعی مصداق اشاعه منکر خواهد بود و به نحوی از انحاء خلاف آرمان امام حسین(ع) است.
اگر این جلسات به گونهای باشد که با توسعه خرافهها و مطالب باطل، ایمان مردم را متزلزل کند و نسل متفکر و خردمند ما را نسبت به اینگونه مجالس کم اعتنا کند، این با اهداف قیام کربلا و با ارزشهای اسلامی سازگاری ندارد. مجالس امام حسین(ع) باید مجلس حقائق دین و مجلس معارف دین در کنار شور و عشق به امام حسین(ع) باشد. اگر ذاکری در آنجا ذکر مصیبت میکند باید آنچه را که مستند و متناسب با شأن امام حسین(ع) است برای مردم بیان کند؛ باید حقائق تاریخی و آن مصیبتهایی را که امام حسین(ع) و خاندان بزرگوار، فرزندان و یاران باوفای ایشان تحمل کردند را به زبان مناسب(زبان شعر) که زیباترین زبان برای بیان این احساسات است، برای مردم بیان کند. اما نباید مطالب نادرست تاریخی که سند درستی ندارند و یا حتی مطالبی که احیاناً با مفاهیم اسلامی سازگاری ندارد، به اسم معارف عاشورا، یا به اسم عشق به امام حسین (ع) عرضه شود. عشقی که در اسلام ارزشمند است، عشق مبتنی بر عقل و خرد است؛ آن عشق سرخی که در واقع عقل سرخ را نورانی میکند؛ نه اینکه مطالب خلاف دین، خلاف تاریخ، خلاف عقل را به مردم عرضه کرد، به نام اینکه باید عشق به امام حسین در جامعه توسعه داد.