24 ذی الحجه روز مباهله
«مباهله» در لغت از ماده «بهل» (بر وزن اهل) به معناى رها كردن و قيد و بند را از چيزى برداشتن است، و به همين جهت هنگامى كه حيوانى را به حال خود واگذارند تا نوزادش بتواند به آزادى شير بنوشد، به او «باهل» مىگويند، و «ابتهال» در دعا به معناى تضرع و واگذارى كار به خدا است.
و در اصطلاح از نظر مفهوم متداول كه از آيۀ مباهله گرفته شده، مباهله به معناى نفرين كردن دو نفر به يكديگر است بدين ترتيب كه افرادى كه با هم در باره يک مسئله مهم مذهبى گفتوگو دارند در يکجا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع كنند و از او بخواهند كه دروغگو را رسوا سازد و مجازات كند.[1]
مباهله يعنى نفرين كردن يکديگر تا هر كس بر باطل بوده مورد غضب الاهى قرار گيرد و آنكس كه بر حق است شناخته شود و بدين گونه حق از باطل تشخیص داده شود.[2]
طبیعی است که طرفین مباهله، باید معتقد به پروردگار باشند تا بتوانند اقدام به چنین کاری نمایند، چون فردی که خداپرست نیست، نمیتواند از خداوند درخواستی داشته باشد.
شرایط مباهله
همانگونه که در تعریف مباهله گفتیم مباهله یک نحوۀ از دعا است؛ از اینرو شرایطی که برای دعا ذکر کردند برای مباهله نیز لازم است.[3] ولی با توجه به اینکه مباهله دعای خاصی است، تبعاً دارای ویژگیها و شرایط خاصی نیز میباشد که ما به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱. کسی که میخواهد مباهله کند باید خود را سه روز اصلاح اخلاقى كند.
۲. روزه بگيرد.
۳. غسل كند.
۴. با كسى كه مىخواهد مباهله كند به صحرا برود.
۵. ساعتى كه در آن مباهله میشود: ميان سپيده دم تا بر آمدن آفتاب است.
۶. انگشتان دست راستش را در انگشتان راست او بيفكند.
۷. از خودش آغاز كند و بگوید: خداوندا! تو پروردگار آسمانهاى هفتگانه و زمينهاى هفتگانهاى و آگاه از اسرار نهان هستى، و رحمان و رحيمى، اگر مخالف من حقى را انكار كرده و ادعاى باطلى دارد بلایى از آسمان بر او بفرست، و او را به عذاب دردناكى مبتلا ساز! و بعد بار ديگر اين دعا را تكرار كند و بگوید: اگر اين شخص حق را انكار كرده و ادعاى باطلى مىكند بلایى از آسمان بر او بفرست و او را به عذابى مبتلا كن.[4]
سؤالی که در اینجا مطرح است؛ این است که آیا هر فردی برای اثبات ایمان خویش میتواند مباهله کند؟ به تعبیر دیگر آيا مباهله يک حكم عمومى است یا اینکه مخصوص زمان پيامبر(ص) است؟
با توجه به شأن نزول آیۀ شریفۀ مباهله که روى سخنش تنها به پيامبر اسلام(ص) است، شاید گفته شود که مباهله، مخصوص زمان پيامبر(ص) است، ولی این سخن درستی نیست، و نمیتوان مباهله را، ویژۀ زمان پيامبر(ص) دانست، بلكه ديگر مؤمنان نيز مىتوانند مباهله كنند؛ زیرا اولاً: بر اساس قانون مسلم اصولی شأن نزول آیه موجب تخصیص آیه نمیشود.[5] ثانیاً: بدون تردید آيۀ شریفۀ مباهله، يک دستور كلى براى دعوت به مباهله به مسلمانان نمىدهد، بلكه روى سخن در آن تنها با پيامبر اسلام(ص) است، ولى اين موضوع مانع از آن نخواهد بود كه مباهله در برابر مخالفان يک حكم عمومى باشد و افراد با ايمان كه از تقوا و خدا پرستى كامل برخوردارند هنگامى كه استدلالات آنها در برابر دشمنان بر اثر لجاجت به جايى نرسد آنها را دعوت به مباهله كنند.[6]
ثالثاً: از رواياتى كه در منابع اسلامى نقل شده است نيز عموميت اين حكم استفاده مىشود.
مرحوم کلینی، در کافی حديثى از امام صادق(ع) نقل کرده كه به یکی از اصحاب خویش فرمود: اگر مخالفان سخنان حقت را نپذيرفتند آنها را به مباهله دعوت كن.[7]
از اینرو میتوان معتقد بود که هر کس با حفظ شرایطی که بیان شد برای اثبات حقانیت خویش در مقابل دشمنان ایمانش بتواند مباهله کند.[8]
شایان ذکر است؛ همان طور که از آیۀ مورد مباهله استفاده میشود، مورد تشريع مباهله مخصوص اختلافات و منازعات دینی و مذهبى است تا جايى كه با گفتوگو حل نشود و كار به انكار و مكابره كشد.[9]
[1]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج 2، ص 578، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[2]. دوانى، على، مهدى موعود(ترجمه جلد سيزدهم بحار)، ص 636، دار الكتب الاسلاميه، تهران، چاپ بيست و هشتم،. 1378 ش.
[3]. ر.ک: پاسخ های شمارۀ 197 (سایت: 983) (نمایۀ شرایط استجابت حتمی دعا) و شمارۀ 2145 (سایت: 2269) (شرایط و راه های استجابت دعا).
[4]. كمرهاى، محمد باقر ، اصول كافى(ترجمه كمرهاى)، ج 2، ص 513 و 514، ج 6، ص 145، انتشارات اسوه، قم، چاپ سوم، 1375 ش.
[5]. المورد لا یخصص الوارد، حکیم، سید محسن، حقائقالأصول، ج 2، ص 412، ناشر بصیرتی، 1408ق.
[6]. تفسير نمونه، ج 2، ص 589.
[7]. کلینی، الكافي، ج 2، ص 513.
[8]. بیان نکتهای خالی از لطف نیست و آن اینکه اگرچه در قرآن مجيد موضوع مباهله پيغمبر اسلام با نصاراى نجران بيان شده است، اما در اختلاف ميان شوهر و زن در خصوص اتهام زن از طرف شوهر نسبت به ارتكاب امر خلاف عفت با مرد بيگانه که به آن ملاعنه گفته میشود در حقیقت یک نوع مباهله است که با شرائطى در حضور حاكم شرع جامع الشرائط صورت می گیرد. اصول كافى(ترجمه كمرهاى)، ج 6، ص 630.
[9]. اصول كافى(ترجمه كمرهاى)، ج 6، ص 629.