21034
آنچه با نگاهی مادی به عنوان قلب شناخته میشود، جسم صنوبری شکلی است که در میان قفسههای سینه انسانها قرار دارد.
اما با بررسی تمام مواردی که از واژه «قلب» و مشتقات آن در قرآن کریم استفاده شده است، چنین به دست میآید که مراد پروردگار از قلب، همان قلب روحانی و معنوی، یعنی «روح و نفس» انسان است که تمام فعالیتهای جسمانی و روحانی انسان را کنترل میکند و مقصود قرآن در بیشتر موارد، آن قلب مادی صنوبری نیست.
گفتنی است در گذشته برخی فلاسفه مانند ارسطو و بوعلی سینا، قلب را مرکز ادراکات و احساسات انسان میدانستند که این موضوع بر خلاف نظر پزشکی نوین است که مغز و اعصاب را مرکز این فعالیتها میدانند. امروزه نیز برخی تلاش میکنند که نظر حکیمان گذشته را صحیح دانسته و آیات قرآن را نیز شاهدی بر این مطلب بدانند، اما همانگونه که گفته شد، دلیلی قطعی وجود ندارد که واژه «قلب» در قرآن را به معنای جسم صنوبری بدانیم تا نظر گذشتگان با این وسیله تأیید شود.
به هر حال، اصطلاحات فراوانی وجود دارد که از واژه قلب و دل در آنها استفاده شده است:
قلب سلیم، قلب مطمئن، حبة القلب، مهجة القلب، حضور قلب، قساوت قلب، چشم دل و ...
و نیز واژههای مترادف و هممعنای قلب چون واژه «صدر» و «فؤاد» در قرآن و دیگر متون اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است.