لطفا صبرکنید
51610
- اشتراک گذاری
واژه «قرین» از ریشه «قرن» در لغت به رفیق، همنشین، و همراهی که به انسان نزدیک است، معنا می شود.[1]
این معنا با توجه به عبارات پیرامونی آن، مصادیق خود را پیدا می کند؛ از این رو است که در قرآن کریم، در آیه ای شیطان مصداق «قرین» ذکر شده است: «و آنها كسانى هستند كه اموال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى كنند، و ايمان به خدا و روز بازپسين ندارند (چرا كه شيطان، رفيق و همنشين آنهاست) و كسى كه شيطان قرين او باشد، بد همنشين و قرينى است».[2]
و در جایی دیگر فرشته: «وَ قالَ قَرينُهُ هذا ما لَدَيَّ عَتيد»؛[3] فرشته همنشين او مىگويد: اين نامه اعمال او است كه نزد من حاضر و آماده است.
و در جای سوم مصداقش دوست و رفیق است: «قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كانَ لي قَرين*يَقُولُ أَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقين....»؛[4] كسى از آنها مىگويد: «من همنشينى داشتم كه پيوسته مى گفت: آيا (به راستى) تو اين سخن را باور كردهاى كه وقتى ما مُرديم و به خاك و استخوان مبدّل شديم، (بار ديگر) زنده مى شويم و جزا داده خواهيم شد؟!
شایان توجه است که اگرچه در قرآن کریم، در اکثر موارد استعمال قرین، معنای «همراه بد» مصادیق آن بوده، اما لزوماً نمی تواند معنای قرین، همراه و همنشین بد باشد؛ چرا که در متون روایی به همنشین خوب نیز قرین اطلاق شده است. مانند این روایات:
1. «نعم القرين الدين»؛[5] بهترین همراه دین است.
2. «عليك بالعفة فإنها نعم القرين»؛[6] عفت و پاک دامنی پیشه کنید که بهترین همراه و مصاحب است.
3. «... وَ نِعْمَ الْقَرِينُ الرِّضَی»؛[7] بهترین رفیق و همراه رضایت خداوند است.
[1]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج 5، ص 147، واژه «قرین»؛ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 5، ص 310، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1371 ش.
[2]. نساء، 38.
[3]. ق، 23.
[4]. صافات، 51- 53.
[5]. تمیمی آمدی، عبد الواحد، غرر الحکم و درر الکلم، ص 85، دفتر تبلیغات، قم، 1366ش.
[6]. همان.
[7]. نهج البلاغة، ص 469، دار الهجرة، قم.