لطفا صبرکنید
1489
- اشتراک گذاری
همانگونه که در پرسش آمده، بر اساس گزارش برخی منابع روایی، امام علی(ع) خود را به عنوان وجه الله، جنب الله، أول، آخر، ظاهر و باطن فرموده است. البته در برخی روایات نیز این واژهها بگونهای تفسیر شدهاند که مترادف با صفات پروردگار نباشند:
«طاهر بن عیسی» گفت: در بعضی کتابها دیدم که «محمد بن حسین» از «اسماعیل بن قتیبه» از «أبی علاء خفاف» از امام باقر(ع) نقل میکند که امام علی(ع) فرمود: «من وجهُ الله، جَنبُ الله هستم و من اوّل، آخر، ظاهر، باطن، وارث زمین و سبیل الله هستم و به خدا تکیه نمودم».[1]
این روایت از نظر سند ضعیف شمرده میشود؛ زیرا «اسماعیل بن قتیبه» در کتابهای رجالی به عنوان فردی ناشناس معرفی شده است.[2] ابوالعلاء الخفاف نیز از رجال اهلسنت است.[3]
اما مشابه این بیان در روایات دیگری نیز وجود دارد که جدا از بررسی سندی، به برخی از آنها اشاره میکنیم:
- امام علی(ع) بعد از جنگ جمل خطبهای خواند و فرمود: «من کسی هستم که با آیه «هَلْ أَتی عَلَی الْإِنْسانِ حینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یکنْ شَیئاً مَذْکوراً»، مورد مدح قرار گرفتم، من وجه الله، جنب الله، علم الله هستم...».[4]
- امام صادق(ع) فرمود: در شب معراج خدا به پیامبر(ص) فرمود: علی اوّل و آخر است و او به هر چیزی دانا است. پیامبر(ص) از خدا پرسید که مگر شما اول و آخر و دانای به هر چیز نیستید؟ خدا در جواب آنحضرت(ص) فرمود: من خدایی هستم که خدایی جز من نیست، مَلک، قدوس، سلام، مؤمن، مهیمن، عزیز، جبار و متکبر هستم و از آنچه مرا در آن شریک میدارند منزه هستم... ای رسول من! علی اول است؛ اولین کسی از ائمه که میثاق مرا پذیرفت. علی آخر است؛ آخرین کسی از ائمه است که او را میگیرم و او موجود حرکتکنندهای است[5] که با آنان سخن میگوید. علی ظاهر است؛ همه آنچه را به تو توصیه نمودهام برای او نیز ظاهر مینمایم و بر تو روا نیست از او چیزی را مخفی داری. علی باطن است؛ سرّی را که در تو نهان نمودهام، در دل او قرار میدهم و میان من و تو سرّی نیست که آنرا از علی مخفی کنم.[6]
از این روایت برمیآید که مراد از اول، آخر، ظاهر و باطن بودن امام علی(ع) مترادف با همین اوصاف برای پروردگار و به معنای حقیقی یا مطلق آن نیست، بلکه در معنایی اضافی و مقیّد به کار گرفته شده است. به عبارت روشنتر، معنای این الفاظ غیر از معنایی است که هنگام اطلاق آنها به خداوند متعال اراده میشود و در نتیجه نباید آنچه را مختص خدا بوده و از این الفاظ دانسته میشود را به امیرالمؤمنین(ع) نسبت داد و چنین برداشتی را از اعتقادات شیعیان به شمار آورد.
مؤید آن روایت امام علی(ع) است که فرمود: «سخن من بسیار دشوار و سخت است و غیر از عالمان آنرا نمیفهمند. «انا الأول»، یعنی من اولین کسی هستم که به خدا ایمان آورد و مسلمان شد و جمله «أنا الآخر»، یعنی من آخرین کسی هستم که پیراهن رسول خدا(ص) را از تن حضرتشان خارج نموده و ایشان را دفن نمودم. اما اینکه من ظاهر و باطن هستم، یعنی همانا علم ظاهر و باطن نزد من قرار داده شده است».[7]
[1]. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، محقق، مصحح، شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصطفوی، حسن، ص 211، مشهد، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، 1409ق.
[2]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الابواب(رجال طوسی)، محقق، مصحح، قیومی اصفهانی، جواد، ص 353، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1427ق.
[3]. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 151، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، 1365ش.
[4]. حافظ برسی، رجب بن محمد، مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیر المؤمنین(ع)، محقق، مصحح، عاشور، علی، ص 259، بیروت، أعلمی، چاپ اول، 1422ق.
[5]. «معنای دابة الارض در قرآن»، 19801.
[6]. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد(ص)، ج1، ص514 -515، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، دوم، 1404ق.
[7]. مفید، محمد بن محمد، الإختصاص، ص163، قم، الموتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، اول، 1413ق؛ «وجه الله بودن امام علی (ع)»، 8680؛ «معنای اول و آخر، ظاهر و باطن»، 34511؛ «معنای ظاهر و باطن در خدای متعال»، 100067.