لطفا صبرکنید
3237
- اشتراک گذاری
در قرآن کریم آیات عامی وجود دارد که چه بسا توسط روایات، یا آیات دیگری تخصیص خورده است. بر این اساس برای چنین تخصیصی، میتوان اقسامی را تصور نمود:
- تخصیص آیهی عام، به وسیله آیهای دیگر از قرآن.
- تخصیص آیهی عام، به وسیلهی حدیثی متواتر.
- تخصیص آیهی عام، به وسیله حدیثی که به جهت همراهی با قرینه، مورد یقین یا اطمینان است.
- تخصیص آیهی عام، به وسیله حدیث و خبر واحد که قرینهای همراه ندارد.
از میان این اقسام چهارگانهی تخصیص، سه قسم اول مورد پذیرش علما قرار دارد؛[1] اما در اینکه آیا میتوان عمومات قرآنی را با خبر واحد تخصیص زد یا نه، علمای اصولی نظراتی به شرح ذیل ارائه نمودهاند:
الف) جواز تخصیص مطلقا،
ب) عدم جواز تخصیص مطلقا،
ج) تفصیل در مسئله، به اینکه: اگر عموم قرآن با یک دلیل قطعی دیگر تخصیص خورده باشد، با خبر واحد نیز تخصیص میخورد، و الا خبر واحد به تنهایی قابلیت تخصیص آیهی عام را ندارد.
د) توقف در مسئله؛ به این معنا که وقتی آیهی عام و خبر واحد خاصی وجود داشته باشد، در مقام فتوا، نه به آیهی عام میتوان استناد کرد و نه به حدیث خاص.[2]
برای هر کدام از این دیدگاهها، ادله و نقدهایی بیان شده است که جهت آگاهی از آن میتوانید به کتب اصولی مفصّل مراجعه نمایید؛ اما در ذیل، دلیل قول مشهور مبنی بر جواز تخصیص عمومات قرآن با خبر واحد[3] بیان میگردد:
- سیرهی اصحاب از زمان امامان معصوم(ع) تا کنون بر این منوال بود که با خبر واحد، قرآن را تخصیص میزدند.
- اگر خبر واحد را در مقابل عموم قرآن مخصِّص ندانیم، لازم میآید که حجیّت خبر واحد لغو باشد؛ زیرا در قرآن عموماتی داریم، مانند: «هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعا»،[4] اگر به خبر واحد عمل نکنیم، تمام محرماتی که از خبر واحد استفاده میشود، حلال خواهد بود.[5]
اما در مورد بخش دوم پرسش باید گفت؛ آیهی چهارم سورهی محمد(ص) میفرماید:
«هنگامى که با کافران[جنایتپیشه] در میدان جنگ روبرو شدید گردنهایشان را بزنید، [و این کار را همچنان ادامه دهید] تا به اندازه کافى دشمن را در هم کوبید، در این هنگام اسیران را محکم ببندید، سپس یا بر آنان منّت گذارده [و آزادشان کنید]، یا در برابر آزادى از آنان فدیه [غرامت] بگیرید...».
در مورد این آیه باید گفت:
هرچند ظاهر آیه این است که اسرای جنگی را با هر روش ممکن باید آزاد نمود، ولی میتوان گفت که آیه در صدد بیان تمام احکام این موضوع نبوده و تنها بخشی از چگونگی رفتار با اُسرا را مطرح نموده است.
بنابر این، پس از پایان جنگ، اُسرا - با فدیه یا بدون فدیه - آزاد میشوند، و یا طبق احکام خاصی که برگرفته از روایات است به بردگى گرفته میشوند، که البته دستوری الزامى نیست، بلکه تنها در صورتى است که رهبر مسلمانان در شرایط خاصى آنرا لازم ببیند، و شاید به همین دلیل است که در متن قرآن صریحا اعلام نشده و تنها در روایات اسلامى منعکس گردیده است.
ضمن اینکه اسلام برای آزادی بعد از بردگی آنها نیز احکامی را بیان نموده است.
[1]. سبحانی، جعفر، المبسوط فی أُصول الفقه، ج 2، ص 489، قم، موسسه امام صادق (ع)، چاپ اول، 1431ق.
[2]. همان، ص 490.
[3]. میرسجادى، محمد حسین، الهدایة إلى غوامض الکفایة، ج 3، ص 190، تهران، نشر محلاتی، چاپ اول، 137ش؛ محقق داماد، محمد، المحاضرات(مباحث اصول الفقه)، ج 1، ص 481، اصفهان، نشر مبارک، چاپ اول، 1382ش.
[5]. سبحانى، جعفر، المحصول فی علم الاُصول، ج 2، ص 568، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، 1414ق.