لطفا صبرکنید
12085
- اشتراک گذاری
ابتدا باید گفت که درمانهای موجود در طب سنتی و کهن - حتی مواردی که در روایات بدان اشاره شده - نباید در تعارض با پزشکی نوین ارزیابی شده و با استناد به روایات، از توصیههای پزشکان متعهد و متخصص چشمپوشی کرد.[1]
با این مقدمه باید گفت؛ یکی از ادویهجات که در روایات برای آن خواص درمانی زیادی ذکر شده، سیاهدانه(زیره سیاه) است که آنرا زیره هندی،[2] سویداء و شونیز[3] شِینِیز[4] هم میگویند. در روایات از آن به «الحَبَّة السَّوداء» تعبیر شده است.[5]
اهمیت سیاهدانه
امام صادق(ع)فرمود: سیاهدانه بهبوددهنده همه بیماریها است، و رسول خدا(ص) آنرا دوست داشت و اگر زمانی گفتم که (داروی) مورد علاقه پیامبر(ص) را برایم بیاورید، سیاهدانه بیاورید».[6]
آثار سیاهدانه
از جمله فوایدی که برای سیاهدانه ذکر شده، عبارت است از:
- قطع بلغم: رسول خدا(ص) جوارش، پونه و سیاهدانه میطلبید و چون شیر یا غذای سنگینی میل میکرد، از آن استفاده مینمود، و میفرمود اگر آنرا صبحگاه بخورم از خوردن هیچ غذا ترس نخواهم داشت، و میفرمود: سیاهدانه معده را قوی و بلغم را قطع مینماید، و از لقوه(لرزش دهان و صورت) جلوگیری میکند».[7]
- از بین بردن درد و صدای شکم: محمد بن ذریح به امام صادق(ع) گفت: شکم من درد دارد و صدا میکند؟ امام(ع) فرمود: چرا سیاهدانه نمیخوری که بهبوددهنده همه بیماریها است.[8]
- از بین بردن درد و سوزش مجاری ادراری: مفضل نزد امام صادق(ع) شکایت کرد که هنگام ادرار احساس ناراحتی و سوزش میکنم! امام(ع) فرمود: در آخر شب سیاهدانه بخور.[9]
- رفع تب و سردرد: امام صادق(ع) فرمود: سیاهدانه بهبوددهنده هر بیماری است! و ما از آن برای تب، سردرد، ورم چشم، درد معده، و هر دردی استفاده کرده و به وسیله آن از خدا شفا میگیریم».[10]
امام هادی(ع) به کسی که درمان تب را از حضرتشان پرسیده بودم، فرمود که عسل و سیاهدانه را بگیرد، و سه انگشت از آن بخورد که درد را از بین ببرد و در هر دوی آنها برکت وجود دارد، زیرا خدا دربارهی عسل فرمود «یخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فیهِ شِفاءٌ لِلنَّاس ...»[11] و رسول خدا(ص) دربارهی سیاهدانه فرمود: سیاهدانه درمان هر دردی جز مرگ است. سپس فرمود: این دو نه گرم هستند و نه سرد و نه طبع خاصی دارند و هر جا استفاده شوند، درمان خواهند بود».[12]
- برطرفکردن زکام: امام رضا(ع) فرمود: «بوئیدن گل نرگس را در زمستان فراموش نکنید؛ چراکه زکام را برطرف میکند، همچنانکه بوئیدن سیاهدانه نیز زکام را بهبود میبخشد».[13]
نحوه مصرف
- رسول خدا(ص) فرمود: «در سیاهدانه شفای هر دردی جز سام نهفته است. پرسیدند سام چیست؟ آنحضرت(ص) فرمود: مرگ. پرسیدند: سیاهدانه چیست؟ فرمود: شونیز! پرسیدند: چگونه مصرف کنیم؟ رسول خدا(ص) فرمود: یازده دانه از آن بردارید و در پارچهای بریزید و یک شب در آب قرار دهید. فردا صبح یک قطره در بینی راست و یک قطره در بینی چپ بریزید، در روز سوم دو قطره در بینی راست، و یک قطره در بینی چپ بچکانید و در روز سوم در بینی راست یک قطره و در بینی چپ دو قطره بچکانید، و دانهها را در هر روز تازه کنید».[14]
- روزی محمّد بن خالد حاکم مدینه نزد امام صادق(ع) از دلدردش شکایت کرد. امام(ع) فرمود: به وسیلهی پدرانم از امام علی(ع) به من رسیده است که مردی نزد رسول خدا(ص) از درد بدنش شکایت کرد. رسول خدا(ص) فرمود: یک شربت عسل آماده کن و سه یا پنج و یا هفت دانه سیاهدانه را در آن بینداز و آنرا بنوش که به فرمان خدا خوب میشوی. او چنین کرد و بهبود یافت. یکی از اهالی مدینه که آنجا بود گفت که ما این حدیث را شنیده بودیم و به آن عمل کردیم؛ اما سودی نداشت! امام صادق(ع) فرمود: خدا به کسانی که به او و رسولش ایمان دارند نفع میدهد و منافقین از آن سودی نمیبرند.[15]
- از دانشمندان طب کهن نیز نقل شده است: «سیاهدانه گرم و خشک و بادشکن است و برای تبهای دورهای و بلغم خوب است و هر سدّه و بادی را برگشاید، و چون کوبیده شود و با عسل معجون گردد و با آب گرم نوشیده شود، نمک را آب کند و بول و خون حیض را بگشاید و دارای جلاء و برش است، و چون کوبیده شود و در پارچه کتانی یا پوست بسته شود، بوئیدنش از برای زکام سرد خوب است، و چون هفت دانهاش در شیر زن خیس شود و به بینی ریخته شود برای از بین بردن یرقان سودمند است، و نوشیدن یک مثقالش با آب، برای تنگی نفس خوب است، بستنش به طور ضماد بر سر، درد سر سرد را نافع است، و چون با سرکه پخته شود و در دهن بگردانند درد دندان کرمزده را سود دهد».[16]
[1]. در این زمینه ر. ک: تعامل طب سنتی و دانش نوین پزشکی
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 59، ص 231، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[3]. ازدی، عبدالله بن محمد، کتاب الماء، ج 2، ص 681، تهران، دانشگاه علوم پزشکی ایران، مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل، چاپ اول، 1387ش.
[4]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین، ج 5، ص 362، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[5]. علی بن موسی (امام هشتم)، طبّ الإمام الرضا(ع) (الرسالة الذهبیة)، محقق، مصحح، نجف، محمد مهدی، ص 38، قم، دار الخیام، چاپ اول، 1402ق؛ ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص) ، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 124، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[6]. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 186، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق.
[7]. همان، ص 187.
[8]. همان، ص 186.
[9]. مکارم الأخلاق، ص 186.
[10]. همان.
[11]. نحل، 69.
[12]. ابنا بسطام، عبد الله، حسین، طبّ الأئمة(ع)، محقق، مصحح، خرسان، محمد مهدی، ص 51، قم، دار الشریف الرضی، چاپ دوم، 1411ق.
[13]. طبّ الإمام الرضا(ع) (الرسالة الذهبیة)، ص 38.
[14]. مکارم الأخلاق، ص 185- 186.
[15]. کوفی، محمد بن محمد اشعث، الجعفریات (الأشعثیات)، ص 244، تهران، مکتبة نینوی الحدیثة، چاپ اول، بیتا.
[16]. بحار الأنوار، ج 59، ص 229.