لطفا صبرکنید
3525
«ثلاث عورات»، سه وقت اختصاصی و خلوت زن و شوهر در شبانهروز است: «پیش از نماز صبح»، «هنگام ظهر»، و «بعد از نماز عشا».
این اصطلاح و تعبیر یکبار در قرآن و در آیه 58 سوره نور آمده است:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذینَ مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ وَ الَّذینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَ حینَ تَضَعُونَ ثِیابَکُمْ مِنَ الظَّهیرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلاةِ الْعِشاءِ ثَلاثُ عَوْراتٍ لَکُمْ....»؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید، بردگان شما، و همچنین کودکانتان که به حدّ بلوغ نرسیدهاند، در سه وقت باید از شما اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح، و نیمروز هنگامى که لباسهاى (معمولى) خود را بیرون میآورید، و بعد از نماز عشا، این سه وقت خصوصى براى شما است.
«عورة» از ماده «عار» کنایهای از «عیبهای انسان» است؛ و در مواردی مورد استفاده قرار میگیرد که انسان از ظاهر شدن آن عار و شرم دارد.[1]به عبارت دیگر، عورت هر چیزى است که انسان از ظاهر شدن آن شرم و حیا دارد؛ مانند آلت تناسلى و هر چیزی که انسان از آن میترسد؛ نظیر شکاف و محل عبور در مرزها.[2]
در همین راستا به زمانهایی که انسان شرم دارد تا در معرض دید دیگران قرار گیرد نیز میتوان «عورت» گفت که واژه استفاده شده در این آیه نیز به همین معنا است.
این آیه در بیان یکی از آداب روابط خانوادگی و عفت و پاکدامنى در محیط خانه است که اجازه نمیدهد کودکان و خدمتکاران در محیط منزل کاملا آزادانه رفت و آمد کنند و بدون اجازه، حریم اتاق خواب و استراحت را بشکنند و سرزده وارد محیط خصوصی زن و شوهر شوند؛ از اینرو قانونی را اعلام مینماید:
این سه زمان(پیش از نماز صبح، هنگام ظهر، و بعد از نماز عشا) سه عورت براى مؤمنان است و جایز نیست غیر از زن و شوهر کسى از وضع آنها مطلع شود. چون قبل از طلوع فجر و بعد از عشا، یعنی در شب معمولا انسان در اطاق استراحت ممکن است لباس مناسب به تن نداشته باشد و در هنگام ظهر هم که از محل کار به منزل آمده لباس بیرون را از تن در میآورد و میخواهد لباس منزل را بپوشد در آن هنگام ممکن است بعضی اعضای او برهنه گردد و دوست ندارد در آن هنگام کسى بر او وارد شود.
شأن نزول
در شأن نزول این آیه گزارشهای مختلفی وجود دارد؛ مانند:
- سدى میگوید: بعضى از اصحاب میخواستند در این سه وقت با همسران خود نزدیکی داشته و سپس با غسل به مسجد بروند و نماز بخوانند. به همین جهت خدای متعال فرمان داد تا غلامان و کودکان در این سه وقت برای ورود به اطاق پدر و مادر اجازه بگیرند.[3]
- پیامبر اسلام(ص) پسر جوانی به نام مدلج بن عمرو را هنگام ظهر به دنبال عمر بن خطاب فرستاد که او را فرا بخواند. مدلج وارد خانه عمر شده و او را در وضعیتی دید که دوست نداشت دیده شود. عمر به پیامبر(ص) گفت: دلم میخواست خداى تعالى درباره اجازهگرفتن براى ورود (به اتاقها)، نهى و امرى میفرمود و به دنبال آن بود که آیه مورد نظر نازل گردید.
- مقاتل بن سلیمان میگوید: اسماء بنت مرثد غلام بالغى داشت، و در حالتى که آن زن دوست نداشت دیده شود بر او وارد شد. اسماء خدمت پیامبر(ص) رفت و گفت: غلامان و خادمان ما در حالتى که دلمان نمیخواهد بر ما وارد میشوند. بدین سبب آیه مورد بحث نازل شد.[4]
[1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 595، دمشق، بیروت، دار القلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[2]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 5، ص 68، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.
[3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 7، ص 243، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[4]. ر. ک: فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 24، ص 416، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.