جستجوی پیشرفته
بازدید
432
آخرین بروزرسانی: 1403/06/24
خلاصه پرسش
چرا چند همسری که مخالف با فطرت و ذات زنان است، در اسلام مجاز شمرده شده است؟!
پرسش
با سلام؛ بنده فکر می‌کنم برخی خصوصیات، ذاتی انسان است؛ یعنی توسط خالق متعال در نهاد انسان قرار داده شده است؛ از این‌رو در هر نشئه‌ای که آدمی در آن باشد -اعم از نشئه دنیوی، برزخی و اخروی- همراه او است. حسادت (در معنای مثبت آن) و شرافت و غیرت از این سنخ است. مؤید سخنم این فراز از کتاب «سیاحت غرب» است که می‌گوید: «گفتم می‌خواهم در میان این باغ‌ها و خیام و پست و بلندی‌ها و کنار رودخانه‌ها گردش کنم و از کمّ و کیف این‌جا باخبر باشم و شاید آشنایی از بنی‌نوع(بنی‌آدم) خود را در این‌جا ببینم. گفت: در این‌جا آزادی، آنچه دلت بخواهد حاضر است، ولی برای ورود به خیمه استیذان و سلام لازم است». منظورم بخش آخر کلام آن حوریه در بهشت برزخی است که به مرحوم قوچانی گفت برای ورود به خیمه کسب اجازه لازم است. و چنانچه مطلع هستید بهشت برزخی صورت کمرنگ بهشت اخروی است. بر این اساس این‌گونه روایات برای بنده محل اشکال‌اند: در روایات شیعه گفته شد که هیچ مؤمنی داخل بهشت نمی‌شود مگر آن‌که خداوند، پانصد حوری به او می‌دهد که با هر حوری هفتاد غلام و هفتاد کنیز همراه است که هر یک مانند لؤلؤ منثور و لؤلؤ مکنون می‌باشند. طبق نقلی دیگر هر مؤمنی را هفتاد زوجه از حوران می‌دهند و چهار زن از آدمیان، که ساعتی با حوریه صحبت می‌دارد و ساعتی با زن دنیا و ساعتی با خود خلوت می‌کند و بر کُرسی‌ها تکیه زده‌‌اند و بایکدیگر صحبت می‌کنند. اشکالم این است که جنس مؤنث ذاتاٌ از داشتن هوو متنفر است، لیکن طبق این روایات زنان بهشتی نیز هوو داشته؛ و از این‌جهت در آرامش نیستند؛ زیرا زن ذاتاٌ دوست دارد مردش فقط مال خودش باشد و بس! لطفا راهنمایی فرمائید.
پاسخ اجمالی

تنفر زنان از داشتن هوو(همسر دوم شوهر) امری فطری و ذاتی نیست؛ بلکه دلیلش شرایط اجتماعی زندگی دنیایی است؛ زیرا در برخی جوامع، داشتن هوو را نوعی توهین به شخصیت زن می‌پندارند؛ از این‌رو زنان، داشتن هوو را موجب سرافکندگی خود می‌انگارند!

شاهدش آن است‌ که بسیاری از زن‌هایی که اعتقاد چندانی به مسائل شرعی ندارند، آن‌گونه که با هوو داشتن مخالفت می‌کنند، اما هم‌زمان با برخی رابطه‌های غیر شرعی شوهرشان با زنان دیگر - به ویژه اگر کاملا مخفیانه باشد- مخالفت چندانی ندارند و این مخالف با آن ادعا است که تنفر از وجود زن دیگر در زندگی، امری ذاتی و فطری است!

گواه دیگر این‌که برخی زنان در شرایط خاصی به داشتن هوو رضایت می‌دهند.[1] بنابر این، مخالفت زن‌ها با هوو ذاتی و فطری آنان نیست؛ بلکه به جهت مسائلی؛ مانند عدم رعایت عدالت بین همسران، مسائل اقتصادی، اجتماعی و... است.

و مهم‌تر از همه، اگر تنفر از هوو، ذاتی و فطری تمام زن‌ها بود، همسر دوم هم نباید به ازدواج با مردی که همسر دارد راضی شود؛ چون همسر اول برایش هوو محسوب می‌شود و بر اساس آنچه ادعا شد، داشتن هوو با ذات و فطرت او مخالف است! در حالی که می‌بینیم معمولا همسران دوم با دانستن این موضوع، باز هم تن به ازدواج داده و بسیاری از آنها در ازدواجشان، طلاق همسر اول را نیز شرط نمی‌کنند!

گذشته از اینها ما معتقدیم احکام اسلام بر اساس مصالح مردم وضع شده است. در همین راستا، تعدد زوجات و چندهمسری مردان یک قانون حکیمانه است که در آن مصلحت زنان نیز در نظر گرفته شده است. و اگر چنین موضوع مهمی با فطرت و ذات زنان که نیمی از جمعیت جهان را در هر دوره و زمانه‌ای تشکیل می‌دهند مغایرت داشت، قطعا قانون‌گذار حکیم که هنگام وضع قانون مصالح جامعه را در نظر می‌گیرد، چنین قانونی را وضع نمی‌کرد.


[1]. ر. ک: «چند همسری و احساسات زنان»؛ «اسلام و تعدد زوجات(چند همسری)».

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها