لطفا صبرکنید
170
امام علی(ع): «لَوْ عَقَلَ أَهْلُ الدُّنْیَا لَخَرِبَتِ الدُّنْیَا»[1]
«اگر مردم دنیا عاقل بودند دنیا خراب میشد».
امام عسکرى(ع): «لَوْ عَقَلَ أَهْلُ الدُّنْیَا خَرِبَت»[2]
«همان معنای حدیث قبل».
آنچه در پرسش آمده، ناظر به روایاتی از این نوع است که جدا از بررسی سندی و در مقام توضیح محتوا باید گفت:
ائمه(ع) همواره با گفتار و کردار خود در صدد بیان بیارزش بودن دنیا در برابر زندگی جاوید اخروی بودند.
واقعیتی که بارها و بارها در قرآن کریم نیز گوشزد شده است.
نگاه اولیای خدا آن است که تمام خوشیها و لذتهایی که میتوان در دنیا به آنها دست یافت، بهاندازهای بیارزش و ناچیز است که اگر مردم با استفاده از عقل خود، مقداری بیندیشند، پی خواهند برد که دنیا و هرآنچه در آن است، ارزش آنرا ندارد که انسان تمام توان و عمر خود را تنها برای آبادانی آن مصرف کند که صد البته این بدان معنا نیست که نباید به هیچ وجه به امور دنیایی پرداخته شود؛ زیرا در این صورت، پیامبران خدا نه باید خانهای برای خود میساختند و نه زمینی را آباد میکردند و نه غذایی را برای خانواده خود تهیه میکردند؛ چرا که تمام اینها از مصادیق آبادسازی دنیا است!
و میدانیم که واقعیت چنین نبوده است!
گفتنی است؛ عقل باارزشترین نیرویی است که خداوند در وجود انسانها قرار داد؛ از اینرو در مکتب حیاتبخش اسلام دارای جایگاه بسیار بلندی است؛ به گونهای که انسان به واسطه عقل خود به هر کمال و خیری دست مییابد و هر شر و بدی نیز دلیلش بهکار نگرفتن عقل است.[3]
عقل هیچگاه اینگونه حکم نمیکند که هیچ قدمی در راستای رفاه و آبادانی برنداریم و در معارف دینی نیز کار و تلاش برای عمران و آبادی دنیا به مقدار نیاز، وظیفهای شرعی است و کسانی که برای بهدستآوردن روزی تلاش نکنند، به شدت مورد سرزنش قرار گرفتهاند.[4]
به بیان دیگر، از نظر اسلام، دنیا و آخرت از هم جدا نیستند؛ بلکه دنیا مزرعه آخرت و محلی برای کسب معنویت است؛ از اینرو انسان باید از تمام نعمتهای الهی برای رسیدن به این هدف استفاده کند.[5] چرا که بر اساس آیه شریفه «هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فیها»، خداوند، آبادانی دنیا را از بشر خواسته است.
بنابر این، روایتهای یادشده نه در صدد سرزنش عقل است؛ و نه در صدد نکوهش کار و تلاش برای آبادی و عمران دنیا؛ بلکه در صدد بیان این مطلب است که نباید تنها هدف یک انسان دیندار و عاقل، آبادسازی دنیا باشد؛ بلکه آبادسازی دنیا تنها یک هدف میانی و ابزاری برای رسیدن به لذتهای اخروی مورد پذیرش عقل و دین خواهد بود.
از اینرو، اگر مردم دنیا عاقل بودند، دنیا با ترکیبی که در طول تاریخ بوده و اکنون نیز آنرا مشاهده میکنیم، خراب میشد؛ زیرا تمام آنچه در دنیای گذشته و امروز مشاهده میکنیم، بر اساس معیارهای عقلی بنا نشده؛ بلکه بخش مهمی از آن بر اساس اموری بیهوده و غیر ضروری پایهگذاری شده است.
تنوعطلبیهای خارج از اندازه، تجملگراییهای بیش از حد، ساخت و سازهای بیش از نیاز و ... در دنیای امروز بسیار مشاهده میشوند و متأسفانه پیشرفت و آبادانی نیز بیشتر بر اساس همین معیارها، مورد ارزیابی قرار میگیرد.
در دنیایی که اکنون آنرا آباد میپنداریم، فخرفروشی، اختلاف طبقاتی شدید، فقر، نژادپرستی، جنگ و ... بسیار مشاهده میشود که هیچکدامشان را نمیتوان بر معیار عقل و اندیشه دانست؛ لذا هیچگاه نتوانستهایم نوعی از آبادانی متوازن را با توجه به نیازهای همه مردم دنیا مشاهده کنیم.
ظلم و فسادی که در دوران کنونی، یعنی قرن اندیشه، علم و صنعت مشاهده میشود، اگر از دورانهای گذشته بیشتر نباشد کمتر نیست؛ در حالی که اگر مردم دنیا عاقل بودند نه خبری از اسراف و فخرفروشی بود، و نه گزارشی از ظلم و جنایت؛ بلکه فرمان عقل آن بود که دنیای کنونی را خراب کرده و دنیایی برپایه عقل و نیازهای واقعی بشر و مملو از امنیت و آسایش و به دور از کینه، حسادت و جنگ و درگیری را بسازیم که انسانها در چنین دنیای جدیدی با آنکه از نعمتهای دنیا به صورت معقول بهره خواهند گرفت، اما چشمانداز و هدف نهاییشان، آمادهسازی خود برای زندگی جاوید در جهان آخرت و به دست آوردن رضایت پروردگارشان باشد.
[1]. تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 143، قم، دفتر تبلیغات، چاپ اول، 1366ش.
[2]. حلوانى، حسین بن محمد بن حسن بن نصر، نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص 145، قم، مدرسة الإمام المهدی(عج)، چاپ اول، 1408ق.
[3]. ر. ک: عقل و گسترهی فعالیت آن؛ عقل چیست؟
[4]. ر. ک: نکوهش از تلاش نکردن برای کسب روزی
[5]. ر. ک: تلاش برای دنیا یا آخرت