لطفا صبرکنید
44201
- اشتراک گذاری
در قرآن آمده است که: «خداوند جانها را موقع مرگشان میگیرد».[1]
خداوند در این آیهی شریفه، گرفتن جانها را کار خودش معرفی میکند و اگر مسندالیه «الله» را مقدم بر مسند «یتوفّی» آورده، برای آن است که حصر را بفهماند؛ یعنی قبض روح فقط کار خدا است، نه غیر خدا.[2]
در عین حال از آیات دیگر قرآن استفاده میشود که خداوند امور این جهان را به وسیلهی گروهی از فرشتگان تدبیر میکند. چنانکه در آیهی 5 سورهی نازعات میفرماید: «سوگند به فرشتگان که به فرمان خدا امور را تدبیر میکنند».
و سنت الهی بر این تعلق گرفته است که امور و کارها از طریق اسباب آن، اجرا و پیاده شوند.
از اینرو؛ گروهی از فرشتگان، مأمور قبض ارواحاند و در رأس آنها[3] ملک الموت(عزرائیل) قرار دارد.[4]
قرآن در اینباره میفرماید: «بگو، ملک الموت که مسئول گرفتن جان شما است، جانتان را میگیرد».[5] و «تا هنگامی که مرگ یکی از شما فرا میرسد فرشتگان ما (فرشتگان مرگ) جان او را میگیرند».[6]
اگر این دو آیه را در کنار آیهی اول قرار دهیم، این معنا به دست میآید که گرفتن جان در اصل کار خدا است نه غیر او، و به تبعیت و اجازهی خدا، کار ملک الموت است و به تبعیت و اجازهی ملک الموت، کار یاران ملک الموت که فرستادگان خدا هستند میباشد.[7] همهی کارها در جهان هستی در دست خداوند است و فرشتگان مجریان فرمان او هستند.
در روایت آمده است: شخصی از امام صادق(ع) در مورد این آیات سؤال کرد که خداوند میفرماید: «خدا جانها را موقع مرگشان میگیرد»، و در جای دیگر میفرماید: «بگو ملک الموت که مسئول گرفتن جان شما است، جانتان را میگیرد». و در جای دیگر فرموده است: «...کسانی که فرشتگان جان آنها را میگیرند...».[8] همچنین در جای دیگر میفرماید: «فرستادگان ما جانش را میگیرند»، با اینکه در یک ساعت در دنیا هزاران نفر که عددشان را کسی جز خدا نمیداند، میمیرند، این چگونه ممکن است که ملائکه یا ملک الموت در آن واحد به قبض روح همهی اینها برسد؟
امام در جواب فرمود: «خدای تبارک و تعالی برای ملک الموت کارکنان و یارانی از ملائکه قرار داده است که او نسبت به آنها به منزلهی فرمانده است و هر یک را به مأموریتی میفرستد، پس هم ملائکه قبض روح میکنند و هم خود ملک الموت، آنگاه خدا آن ارواح را از ملک الموت میگیرد».[9]
شخص زندیقی پیش علی(ع) آمد و ادعا کرد که در قرآن تناقض وجود دارد؛ چون در یکجا آمده خدا جان انسان را میگیرد، در جای دیگر فرمود: ملک الموت این کار را انجام میدهد، و در جای دیگر به گروهی از ملائکه نسبت داده است. آنحضرت در جواب فرمود: «ملک الموت یاورانی از ملائکهی رحمت و ملائکهی عذاب دارد که کار آنها کار ملک الموت است و هر آنچه انجام میدهند منسوب به او است. و کار ملک الموت هم کار خدا است؛ چون خدا جانها را به دست هر کس که بخواهد میگیرد و کارهای دیگر را نیز مثل عطا و منع کردن، پاداش دادن و عذاب کردن، به دست هر کس که بخواهد انجام میدهد و همانا کار مأمورانش کار خود او است، همانطور که در قرآن فرمود: شما نمیخواهید مگر اینکه خدا بخواهد[10]». [11]
به عبارت دیگر؛ در آن صورتی که عزرائیل خود به گرفتن جان اقدام نمیکند هم میتوان آن کار را به او و خدا استناد داد؛ زیرا همهی اسباب، نیرو و قدرت خود را از خدا گرفته و در تحت تدبیر الهی است. همچنین وسایط دیگر غیر از ملک الموت از جنود و سربازان ملک الموت به حساب میآیند. و همانگونه که میشود این کار را به اسباب مباشر استناد داد، میتوان به وسائط میانی و نهایی هم نسبت داد، مانند فتح و پیروزی در جنگ که حقیقتاً به سربازان، ملت، فرماندهان و فرمانده کل، نسبت داده میشود.
با این مقدمه به پاسخ این سؤال میپردازیم که قبض روح موجودات زنده دیگر، غیر از انسانها به دست چه کسی انجام میشود؟
امام علی(ع) در روایتی فرمود: «... همین مقدار برای تو بس است که بدانی خداوند زنده میکند و میمیراند و همانا او جانها را به دست هر کس که بخواهد میگیرد، به وسیلهی ملائکه یا غیر ملائکه».[12]
بنابر این، مهم آن است که بدانیم خدا این کار را انجام میدهد و با واسطه هم انجام میدهد، چه این واسطه ملک الموت باشد یا نباشد.
البته در روایت دیگری آمده است: «آنگاه که پیامبر(ص) در معراج بود از ملک الموت میپرسد: آیا تو جان همهی کسانی که مردهاند و خواهند مرد، را میگیری؟ او گفت: بلی ... تمام دنیا و آنچه خداوند برای من مسخّر فرموده است، در نزد من مثل سکهای است در دست مردی که آنرا در دست خود هر طور بخواهد میگرداند و من در تمام خانههای دنیا روزی پنج بار سرکشی میکنم [که ببینم نمازشان را به موقع بجا میآوردند یا نه؟]».[13]
از اطلاق این روایت میتوان این احتمال را تقویت کرد که ملک الموت جان تمام موجودات زنده را میگیرد، حتی موجودات زندهای که انسان نیستند.
[1]. «اللهُ یَتَوَفّى الْأَنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا». زمر، 42.
[2]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 269، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[3]. زیرا مراتب وجودی فرشتگان با همدیگر مختلف است، و در این بین درجهی وجودی عزرائیل(ملک الموت) از فرشتگانی که در گرفتن جان از آنها استفاده میشود، بالاتر است.
[4]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 17، ص 140، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[7]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 269.
[9]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 136، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[11]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 6، ص 140، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[12]. همان، ص 143.
[13]. همان، ص 141.