جستجوی پیشرفته
بازدید
58605
آخرین بروزرسانی: 1392/05/30
خلاصه پرسش
آیا تصور زنی غیر از همسر هنگام آمیزش، موجب معلولیت ذهنی یا جسمی فرزند می‌‌شود؟
پرسش
متأسفانه هنگام آمیزش با همسرم زن دیگری را لحظاتی تصور کردم که همان روز همسرم باردار شد که سخت پشیمانم. از آن‌جا که در کتاب‌‌ها نوشته شده در این مواقع بچه دیوانه می‌‌شود و...، آیا ممکن است برای بچه من در آینده مشکلی از لحاظ روحی و جسمی پیش بیاید؟ راه چاره چیست؟
پاسخ اجمالی

انسان موجودی است که هر گونه اخلاق، رفتار، حتی نیات درونی در تکوّن و شکل‌گیری جسمی و روحی او تأثیرگذار است، به گونه‌ای که گاهی این تأثیر از خود شخص، فراتر رفته و به مرتبطین و وابستگان او نیز سرایت می‌کند. از جمله می‌‌توان به تأثیرگذاری فکر کردن به زن دیگر هنگام مجامعت با همسر، در بچه متولد شده اشاره کرد. پیامبر اسلام(ص) می‌‌فرماید: «در وقت زناشویی، خیال زن ‏دیگرى ‏را در خاطر نیاور که می‌ترسم اگر فرزند پسری متولد شود دارای صفات و روحیات زنانه شود و اگر فرزند دختری متولد شود معلول ذهنی یا جسمی شود».
البته در این‌گونه موارد نمی‌‌توان صددرصد حکم کرد که حتماً آن آثار و پیامدهای ناگوار به وجود می‌‌آید؛ زیرا در برخی روایات دیگر آمده، دعا، صدقه و ... می‌‌توانند از پیامدهای بد و ناگواری که عکس العمل اعمال و کارهای ما هستند، حتی اموری که قضا و قدر الهی به آن تعلق گرفته جلوگیری نمایند.
بنابر این، اگر انسان در حال غفلت و نادانی یا حتی در حال عمد، مرتکب کارهایی؛ مانند زناشویی در زیر درخت میوه‌دار یا تصور زن دیگر هنگام آمیزش و...، گردید و از آینده بد و عکس العمل آن نسبت به خود و اطرافیانش هراسناک است، می‌‌تواند با دادن صدقه و دعا، از آن پیامد بد جلوگیری نماید.
پاسخ تفصیلی
انسان موجودی است که در حقیقت، معجونی از افعال، احوال، نیات و سعی خویش است؛ از این جهت، غذاها، زمان، مکان، حتّى احوال و مزاج پدر و مادر در حین انعقاد نطفه و بعد از آن، تأثیری بسزا در نحوه شکل‌گیری و به وجود آمدن فرزند و اخلاق و صفات ظاهرى و باطنى وى دارند. حتی مشاهده مى‌شود که عوارض درونى انسان در تغییر رنگ رخسار و دگرگونى مزاج و افکار و همه آثارش اهمیّت بسزا دارند.[1]
بنابراین پیامبر گرامی اسلام(ص) ضمن سفارشات بسیاری به امام علی(ع) یکی از آداب هنگام زناشویی را چنین بیان فرمودند: «یَا عَلِیُّ لَاتُجَامِعِ ‏امْرَأَتَکَ ‏بِشَهْوَةِ امْرَأَةِ غَیْرِکَ‏ فَإِنِّی أَخْشَى إِنْ قُضِیَ بَیْنَکُمَا وَلَدٌ أَنْ یَکُونَ مُخَنَّثاً أَوْ مُؤَنَّثاً مُخَبَّلاً»[2]؛ یا علی، هنگام زناشویی، خیال زن ‏دیگرى ‏را در خاطر نیاور که می‌ترسم اگر فرزند پسری متولد شود دارای صفات و روحیات زنانه شود و اگر فرزند دختری متولد شود، معلول ذهنی یا جسمی شود.[3]
پیامبر اسلام در این حدیث تصور زن دیگر هنگام مجامعت با همسر را یکی از اموری دانستند که ممکن است منجر به معلولیت ذهنی یا جسمی و...، فرزند گردد. پس سزاوار است انسان هنگام نزدیکی و آمیزش با همسر خود از افکار و خیالات ناپسند دوری نماید، تا علاوه بر جلوگیری از آثار منفی روحی بر روی خویش از بروز مشکل برای فرزندی که ممکن است متولد شود نیز جلوگیری نموده باشد.
گفتنی است که این حدیث و احادیث دیگری که در آداب زناشویی و مانند آن، به بیان برخی از پیامدها و آثار منفی -در صورت رعایت نکردن بعضی از آداب و شرایط - می‌‌پردازند، حکم قطعی نکرده و نمی‌‌کنند، بلکه رعایت نکردن این آداب و شرایط را بخشی از علت یا زمینه ساز ایجاد پیامد خاص می‌‌دانند. چنان‌‌که پیامبر اسلام(ص) در این حدیث فرمودند؛ ترس از آن دارم که چنین شود؛ یعنی فکر زن دیگر هنگام زناشویی کمک و زمینه ساز برای بروز چنین مشکلی می‌شود - نه علت تامه و قطعی برای بروز این مشکل - و به حضرت علی(ع) فرمودند رعایت این امر باید هنگام زناشویی برای انعقاد نطفه مورد ملاحظه جدی قرار گیرد.
بنابر این، انسان نمی‌‌تواند صد در صد حکم کند اگر چنین تصوری هنگام هم بستر شدن به وجود آمد هر چند عمدی، حتماً در آینده، فرزندش معلول خواهد شد، البته ناپسندی و زشتی چنین تفکری از کلام رسول خدا (ص)، به دلیل نهی با لفظ «لا تجامع»، فهمیده می‌‌شود.
حتی اگر فرض کنیم چیزهایی از باب علت و معلول، جهت بروز برخی از آثار شوم، ذکر شده باشند، باز نمی‌‌توان صد در صد حکم کرد با به وجود آمدن علت، معلولش نیز به وجود می‌‌آید؛ زیرا چه بسا ممکن است مقتضی موجود باشد، ولی مانع مفقود نباشد و از این جهت، تأثیرگذاری علت، متوقف گردد.
در روایات، دو مورد بیان شده که می‌‌توانند بر سر راه علت‌‌های تکوینی و تشریعی، حتی قضا و قدر الهی که حتمی شده‌اند مانع باشند. و آن دو چیز عبارت‌اند از:
1. صدقه: چنان‌که پیامبر اکرم(ص) در سفارشات خود به امام علی(ع) می‌‌فرماید: «یَا عَلِیُّ الصَّدَقَةُ تَرُدُّ الْقَضَاءَ الَّذِی قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاما»؛[4] یا علی، صدقه دادن بر می‌‌گرداند قضا و حکمی را که از سوی خداوند متعال، به طور حتم، محکم گردیده است.
در روایت دیگری وارد شده است: «أَنَّ الصَّدَقَةَ تَرُدُّ قَضَاءَ السُّوءِ وَ الْبَلَاءَ الْمُقَدَّمَ، وَ أَنَّهَا تَزِیدُ فِی الْعُمُرِ»؛[5] همانا صدقه قضا و تقدیر بد و بلای در حال نزول را بر می‌‌گرداند و عمر را زیاد می‌‌کند.
2. دعا: دعا یکی دیگر از چیزهایی است که از تأثیرگذاری علت، جلوگیری و حتی موجب محقق نشدن حکم قطعی و قضای الهی می‌‌شود. و انسان با دعا کردن به محضر الهی می‌‌تواند از به وجود آمدن حوادث ناگوار در آینده جلوگیری نماید و جلوی تقدیر الهی را نیز بگیرد.[6]
امام کاظم(ع) می‌‌فرماید: «إِنَّ الدُّعَاءَ یَرُدُّ مَا قَدْ قُدِّرَ وَ مَا لَمْ یُقَدَّرْ قُلْتُ وَ مَا قَدْ قُدِّرَ عَرَفْتُهُ فَمَا لَمْ یُقَدَّرْ قَالَ حَتَّى لَا یَکُونَ»؛[7] همانا دعا برمی‌گرداند آنچه را مقدر شده و آنچه را مقدر نشده، راوی می‌‌گوید پرسیدم: مقدر شده را دانستم، مقدر نشده کدام است؟ حضرت فرمود: تا این‌که تقدیرى در باره آن نشود.
همچنین آن‌حضرت (ع) فرمود: «بر شما باد (که ملازمت کنید) بدعا، زیرا دعاء به درگاه خدا و خواستن از او، برگرداند بلائى را که مقدر شده و حکم بدان شده، و جز اجراى آن چیزى نمانده، پس چون خداى عز و جل خوانده شد و از او درخواست شد یکباره بلا را بگرداند.» [8]
در روایت دیگری وارد شده است: «إِنَّ الدُّعَاءَ یَرُدُّ الْقَضَاءَ یَنْقُضُهُ کَمَا یُنْقَضُ السِّلْکُ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً.»[9]؛ همانا دعا قضا را برمی‌گرداند، و آن‌را از هم باز می‌کند همان‌گونه که رشته نخ از هم باز می‌شود اگر چه بسختى تابیده شده باشد.
امام سجاد(ع) می‌فرماید: «الدُّعَاءُ یَدْفَعُ الْبَلَاءَ النَّازِلَ وَ مَا لَمْ یَنْزِلْ»؛[10] دعا بلایى را که نازل شده و آنچه نازل نشده دفع کند.
بنابر این، انسان می‌تواند با صدقه و دعا، از بروز آثار وضعی و عواقب ناگوار برخی از اعمال خود که به واسطه جهالت یا حتی عمد مرتکب شده و ممکن است دامن‌‌گیر خود او یا وابستگان و نزدیکانش شود، جلوگیری نماید.
 

[1]. شیخ بهایى، محمد بن حسین- بسطامى، على بن طیفور، منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح،‏ محقق، مصحح: حسن زاده آملى، حسن‏، مقدمه 2، ص 101، حکمت، تهران، چاپ ششم، 1384 ش.
[2]. ابن بابویه، محمد بن على‏، من لا یحضره الفقیه،‏ محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، ج 3، ص 552، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ دوم، 1413ق.
[3]. مجلسى، محمدتقى، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، موسوى کرمانى، حسین، اشتهاردى، على پناه، ج 9، ص 229، مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانبور، قم، چاپ دوم، 1406 ق.
[4]. من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 368.
[5]. شیخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، هدایة الأمة إلى أحکام الأئمة (ع)،‏ ج 4، ص 115، آستانة الرضویة المقدسة، مجمع البحوث الإسلامیة، مشهد، چاپ اول، 1414ق.
[6]. کلینى، محمد بن یعقوب، أصول الکافی‏، مترجم، مصطفوى، سید جواد، ج 4، ص 215، کتاب فروشى علمیه اسلامیه، تهران، چاپ اول، 1369ش.
[7]. کلینى، محمد، الکافی، محقق، مصحح، غفارى على اکبر - آخوندى، محمد، ج 2، ص 469، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[8]. همان، ص 470. «عَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّ الدُّعَاءَ لِلَّهِ وَ الطَّلَبَ إِلَى اللَّهِ یَرُدُّ الْبَلَاءَ وَ قَدْ قُدِّرَ وَ قُضِیَ وَ لَمْ یَبْقَ إِلَّا إِمْضَاؤُهُ- فَإِذَا دُعِیَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُئِلَ صَرَفَ الْبَلَاءَ صَرْفَةً.»
[9]. همان، ص 469.
[10]. همان، ص 469.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها