لطفا صبرکنید
بازدید
13089
13089
آخرین بروزرسانی:
1392/09/04
کد سایت
fa35242
کد بایگانی
42631
نمایه
محرومان از لطف و رحمت حق
طبقه بندی موضوعی
ابتلا و امتحان|سعادت و شقاوت|جهنمیان
اصطلاحات
محرومیت ، حرمان|لطیف ، لطف ، قاعده لطف
گروه بندی اصطلاحات
اصطلاحات فقهی - اصولی|سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
بر اساس آیات و روایات کدام دسته از انسانها مورد لطف و رحمت خداوند قرار نمیگیرند؟
پرسش
طبق آیات و روایات کدام دسته از انسانها مورد لطف خداوند قرار نمیگیرند؟
پاسخ اجمالی
خدای متعال رحمتش وسیع و گسترده است، به گونهای که شامل تمام انسانها و تمام موجودات میشود: «وَ رَحْمَتی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْء»؛[1] رحمتم همه چیز را فراگرفته است. اما گروهی از انسانها به جای شکر و سپاس در برابر نعمتهای الهی با انجام گناهانی که مرتکب میشوند، خود را از دایره رحمت خداوند دور میکنند. دوری از رحمت حق دارای مراتب است؛ یعنی به شدت گناهی که از انسان سر میزند بستگی دارد. هرچه گناه بیشتر و سنگینتر باشد، دوری از لطف و رحمت حق بیشتر خواهد بود. البته خداوند راههای بسیاری را پیش پای انسان نهاده تا توبه کند و به دامن لطف و رحمت الهی بازگردد، با این وجود برخی انسانها رفتارهایی را پیش رو میگیرند که نتیجهاش محروم شدن از این رحمت گستردۀ الهی است.
از جمله افرادی که از لطف و رحمت حق محروماند عبارتاند از:
1. کافران: افرادی که با دیدن آیات روشن الاهی، و روشن شدن حق، باز هم دست از لجاجت بر نمیدارند و آیات الهی را انکار میکنند، اینان به تصریح قرآن کریم مورد لطف و رحمت خدا قرار نمیگیرند: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً لَمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِیَهْدِیَهُمْ سَبیلا»؛[2] کسانى که ایمان آوردند، سپس کافر شدند، باز هم ایمان آوردند، و دیگر بار کافر شدند، سپس بر کفر خود افزودند، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشید، و آنها را به راه (راست) هدایت نخواهد کرد.
«إِنَّ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّهِ لا یَهْدیهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیم»؛[3] به یقین، کسانى که به آیات الهى ایمان نمىآورند، خدا آنها را هدایت نمىکند و براى آنان عذاب دردناکى است.
2. مشرکان: «إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى إِثْماً عَظیماً»؛[4] خداوند (هرگز) شرک را نمىبخشد! و پایینتر از آنرا براى هر کس (بخواهد و شایسته بداند) مىبخشد. و آن کسى که براى خدا، شریکى قرار دهد، گناه بزرگى مرتکب شده است.
3. منافقان: «وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقینَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْکُفَّارَ نارَ جَهَنَّمَ خالِدینَ فیها هِیَ حَسْبُهُمْ وَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقیم»؛[5] خداوند به مردان و زنان منافق و کفّار، وعده آتش دوزخ داده جاودانه در آن خواهند ماند- همان براى آنها کافى است!- و خدا آنها را از رحمت خود دور ساخته و عذاب همیشگى براى آنها است.
4. مستکبران: «وَ أَمَّا الَّذینَ اسْتَنْکَفُوا وَ اسْتَکْبَرُوا فَیُعَذِّبُهُمْ عَذاباً أَلیماً»؛[6] و آنها را که ابا کردند و تکبّر ورزیدند، مجازات دردناکى خواهد کرد.
5. مرتدان: «کَیْفَ یَهْدِی اللَّهُ قَوْماً کَفَرُوا بَعْدَ إِیمانِهِمْ وَ شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ»؛[7] چگونه خداوند جمعیّتى را هدایت مىکند که بعد از ایمان و گواهى به حقّانیّت رسول و آمدن نشانههاى روشن براى آنها، کافر شدند؟! و خدا، جمعیّت ستمکاران را هدایت نخواهد کرد.
در این آیه سخن از کسانى است که اسلام را پذیرفته و سپس از آن برگشتهاند که در اصطلاح «مرتد» نامیده مىشوند.
چرا خداوند آنها را هدایت نمىکند؟ دلیل هدایت نکردن مرتد نیز روشن است؛ چرا که آنها پیامبر را با نشانههاى روشن شناختهاند و به رسالت او گواهى دادهاند، بنابر این در بازگشت و عدول از اسلام در واقع ظالم و ستمگرند و کسى که آگاهانه ظلم و ستم مىکند لایق هدایت الهى نیست، او زمینههاى هدایت را در وجود خود از میان برده است.[8]
6. متکبران: «قیلَ ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدینَ فیها فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرینَ»؛[9] به آنان گفته مىشود: از درهاى جهنّم وارد شوید، جاودانه در آن بمانید چه بد جایگاهى است جایگاه متکبّران.
«... عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ وَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالا لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ مِنْ کِبْرٍ».[10] زراره از امام باقر و امام صادق(ع) نقل میکند کسی که در قلبش به اندازه ذرهای تکبر باشد، وارد بهشت نخواهد شد.
۷. ظالمان و ستمگران: «إِنَّ الَّذینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمی أَنْفُسِهِمْ قالُوا فیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفینَ فِی الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فیها فَأُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصیراً »؛[11] کسانى که فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند، در حالىکه به خویشتن ستم کرده بودند، به آنها گفتند: شما در چه حالى بودید؟ (و چرا با اینکه مسلمان بودید، در صفِ کفّار جاى داشتید؟!)، گفتند: ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم. آنها [فرشتگان] گفتند: مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟! آنها (عذرى نداشتند، و) جایگاهشان دوزخ است، و سرانجام بدى دارند.
«وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لکِنْ یُدْخِلُ مَنْ یَشاءُ فی رَحْمَتِهِ وَ الظَّالِمُونَ ما لَهُمْ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصیر»؛[12] اگر خدا مىخواست همه را یک امت کرده بود. ولى او هر کس را که بخواهد به رحمت خویش درآورد، و ستمکاران را هیچ دوست و یاورى نیست.
برای آگاهی بیشتر:
محرومان از بهشت، ۳۰۷۷۸
مراتب لعن و دوری از رحمت خدا، ۳۰۹۳۶
[1]. اعراف، 156.
[2]. نساء، 137.
[3]. نحل، 104.
[4]. نساء، 48.
[5]. توبه، 68.
[6]. نساء، 173.
[7]. آل عمران، 86.
[8]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 648، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.
[9]. زمر، 72.
[10]. کلینی، محمد بن یعقوب، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، کافی، ج 2، ص 310، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.
[11]. نساء، 97.
[12]. شوری، ۸.
نظرات