لطفا صبرکنید
14287
- اشتراک گذاری
سنت و اراده الهی این است که اداره این جهان و مخلوقات او از جمله انسان از راه اسباب و مسببات انجام شود و اینطور نیست که برای جلو گیری از گناه یا ظلم یا کشته شدن انسان بی گناه، خداوند مستقیماً وارد عمل شود، بلکه خداوند برای همه افراد و موجودات احکام و وظایفی قرار داده است که اگر همه به وظایف خود عمل کنند ظلمی واقع نخواهد شد.
از نظر اسلام پسر از سن پانزده سالگی و دختر از سن نه سالگی به سن تکلیف می رسند و قبل از آن گناهان و لغزش های آنان به حساب نمی آید . بنا بر این شما اگر لغزش یا گناهی داشته باشید چون مربوط به ایام کودکی و طفولیت شما بوده است حتماً مورد عفو و بخشش خدای مهربان قرار گرفته اید علاوه از ظاهر سؤال شما بر می آید که آنچه در دوران طفولیت انجام شده است با اجبار و اکراه بوده است، که از این جهت نیز گناهی بر شما نیست و اگر الان سعی و تلاش خود را در راه شناخت اسلام و آشنایی به وظایف خود و عمل به آن کنید و با انتخاب دوست مناسب و با توکل به خدا و پیروی از انبیاء الاهی و امامان معصوم (ع) قطعا به درجات بالای کمال خواهید رسید که قابلیت همنشینی با ائمه طاهرین (ع) و حضرت علی (ع) را پیدا می کنید.
اما در مورد موضوعی که در سن پانزده سالگی برای شما اتفاق افتاده لازم به ذکر است بر اساس مفاهیم قرآنی و روایی، اگر گناهکاری با اختیار و همراه با تصمیم بر عدم تکرار گناه از گناهش پشیمان شده و توبه کند توبه او قبول و محبوب خداوند واقع می شود و حتی در آخرت آبرویش محفوظ می شود.
از کتاب کافی به دو طریق از وهب روایت شده که گفت، از امام صادق (ع) شنیدم مىفرمود: اگر بنده خدا توبه نصوح کند ، خدا او را دوست مىدارد، و گناهش را مىپوشاند، عرضه داشتم: چگونه بر او مىپوشاند؟ فرمود: از یاد دو فرشتهاش که همواره گناهانش را مىنوشتند مىبرد، آن گاه به اعضا و جوارحش و نیز به قطعه قطعههاى زمین وحى مىکند گناهان این شخص را بپوشانید در نتیجه روزى که گناه کار به دیدار پروردگارش مىرسد، هیچ شاهدى نیست که علیه او به گناهى از گناهانش شهادت دهد.
خداوند متعال همه بندگان خود مخصوصاً کودکان و نوجوانان و جوانان را بسیار دوست دارد و نسبت به آنان مهربان است و همیشه نسبت به اعمال و رفتار و کردار آنان با لطف و مهربانی بی حد خود رفتار می کند و آبروی آنان را در پیش همه حتی در پیش ملائکه و امامان حفظ می کند مگر کسانی که خود در گناه و فساد زیاده روی کنند و خود را رسوا سازند. از نظر اسلام پسر از سن پانزده سالگی و دختر از سن نه سالگی به سن تکلیف می رسند و قبل از آن گناهان و لغزش های آنان به حساب نمی آید؛ بنا بر این شما اگر لغزش یا گناهی داشته باشید چون مربوط به ایام کودکی و طفولیت شما بوده است حتماً مورد عفو و بخشش خدای مهربان قرار گرفته اید و نباید جای هیچ گونه نگرانی و ناراحتی برای شما باشد. علاوه از ظاهر سؤال شما بر می آید که آنچه در دوران طفولیت انجام شده است با اجبار و اکراه بوده است، که به همین جهت شما مرتکب گناهی نشده اید. بهرحال این مسائلی که در کودکی برای شما اتفاق افتاده هیچ جا بازگو نکنید؛ زیرا خداوند آنقدر مهربان است که حتی راضی نیست که هیچ بنده ای از بندگانش گناه خود را پیش دیگران بازگو کرده و آبروی خود را خدشه دار کند. اگر الان سعی و تلاش خود را در راه شناخت اسلام و آشنایی به وظایف خود و عمل به آن مبذول دارید، با انتخاب دوستان مناسب و با توکل به خدا و پیروی از انبیاء الاهی و امامان معصوم (ع) قطعا به درجات بالای کمال خواهید رسید که قابلیت همنشینی با ائمه طاهرین (ع) و حضرت علی (ع) را پیدا کنید.
این که از لغزش دوران کودکی خود ناراحت هستید نشانه طینت پاک شما و علامت این است که گناه هنوز قلب شما را تیره و تاریک نکرده است واین بسیار با ارزش است که اگر به درستی هدایت شود سبب نجات انسان می شود.
لازم است این نکته را متذکر شویم که سنت و اراده الهی این است که اداره این جهان و مخلوقات او از جمله انسان از راه اسباب و مسببات انجام شود و اینطور نیست که برای جلوگیری از گناه یا ظلم یا کشته شدن انسان بی گناه، خداوند مستقیماً وارد عمل شود، بلکه خداوند برای همه افراد و موجودات احکام و وظایفی قرار داده است که اگر همه به وظایف خود عمل کنند ظلمی واقع نخواهد شد مثلاً اگر پدر و مادر و مربیان به وظایف خود عمل کنند و فرزندان از دستورات آنان اطاعت کنند به مقدار زیادی زمینه انحرافات اخلاقی از بین خواهد رفت. بر این اساس خدای مهربان در جایی از انسان تکلیف می خواهد که وسایل و اسباب هدایت و قدرت انجام وظیفه را در اختیار او قرار داده باشد و در این زمینه فرقی بین افراد عادی با فرزندان پیامبران و فرزندان ائمه (ع)نیست. به همین دلیل می بینیم پسر حضرت نوح که از دستورات خداوند سرپیچی می کند و دچار انحراف می شود چگونه به همراه دیگر کافران دچار عذاب الهی می شود و بر عکس انسانهای عادی که در محیط کفر و گناه بوده اند اما با آگاهی و انتخاب راه صحیح، توانسته اند از گناه و انحراف فاصله بگیرند و به مقامات والایی برسند.
بهرحال باید توجه داشت که جهان بر اساس نظام اسباب و مسببات اداره می شود و ممکن است تفاوت شرایط و محیط زندگی که معمولا در اختیار انسان ها نیز نیستند، پدر و مادر و خصوصیات ژنتیکی و... ، وضعیتی را بر انسان تحمیل کند که خوشایند او نباشد، اما هیچیک موجب سلب اختیار و آزادی در انتخاب راه صحیح نیستند و انسان می تواند علی رغم این شرایط مسیر هدایت را بپیماید و بدیهی است که اگر با آن شرایط در این مسیر گام بردارد از ثواب دو چندانی هم برخورداراست.
بنا بر این همانطور که خود را عاشق حضرت علی (ع) می دانید، اگر آن حضرت را الگو و سرلوحه زندگی خویش قرار داده و پس از توبه از جمیع کردارهایی که گمان می کنید باعث نرسیدن به کمالات است راه سعادت واقعی را با پیروی از مسیری که انبیاء الاهی و امامان معصوم گذرانده اند، دنبال نمایید. و از انتخاب دوستانی که شما را به یاد خدا می اندازند غفلت نکنید.
اما در مورد موضوعی که در سن پانزده سالگی برای شما اتفاق افتاده لازم به ذکر است بر اساس مفاهیم قرآنی و روایی، اگر گناهکاری با اختیار و همراه با تصمیم بر عدم تکرار گناه از گناهش پشیمان شده و توبه کند توبه او قبول و محبوب خداوند واقع می شود و حتی در آخرت آبرویش محفوظ می شود.
از کتاب کافی به دو طریق از وهب روایت شده که گفت، از امام صادق (ع) شنیدم مىفرمود: اگر بنده خدا توبه نصوح کند ، خدا او را دوست مىدارد، و گناهش را مىپوشاند، عرضه داشتم: چگونه بر او مىپوشاند؟ فرمود: از یاد دو فرشتهاش که همواره گناهانش را مىنوشتند مىبرد، آن گاه به اعضا و جوارحش و نیز به قطعه قطعههاى زمین وحى مىکند گناهان این شخص را بپوشانید در نتیجه روزى که گناه کار به دیدار پروردگارش مىرسد، هیچ شاهدى نیست که علیه او به گناهى از گناهانش شهادت دهد. [1]
برای آگاهی بیشتر مراجعه شود به: نمایه: راه های محبوب خدا شدن، سؤال شماره 106 (سایت: 1025).