لطفا صبرکنید
بازدید
13704
13704
آخرین بروزرسانی:
1394/06/07
کد سایت
fa57286
کد بایگانی
70336
نمایه
ویژگیهای جبرئیل در اسلام و مسیحیت
اصطلاحات
جبرئیل
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
دیدگاه مسیحیت و اسلام در مورد فرشته جبرئیل چه شباهتها و تفاوتهایی با هم دارد؟
پرسش
عقیده اسلام با مسیحیت در مورد فرشتهای به نام «جبرئیل» چیست؟
پاسخ اجمالی
جبرئیل در اسلام به عنوان فرشتهای الهی و واسطه در ابلاغ وحی به پیامبران میباشد.[1] در قرآن مجید از او با اسمها و اوصافی یاد شده که نشان از عصمت و جلالت و مقرّب بودن او نزد خداوند دارد. ولی در مسیحیت، به دلیل تلقّیِ الوهیت از حضرت عیسی(ع)، واسطهبودن جبرئیل در ابلاغ وحی بیمعنا بوده، ولی با این حال واسطهبودن او برای برخی دیگر از انبیاء و مقرّبان پذیرفته شده است، و با توجه به اوصاف عمومی فرشتگان در کتاب مقدس، تا حدودی حقیقت او برای ما قابل تصوّر خواهد بود. با این مقدمه، توضیحات بیشتری را در این زمینه ارائه خواهیم کرد.
الف. جبرئیل از نگاه اسلام
در قرآن با نامهایی؛ مانند جِبرئیل،[2] روح الامین[3] و روح القُدُس،[4] از این فرشته وحی یاد شده است، و با اوصافی چند معرفی گردیده است؛ مانند:
1. فرستادهاى ارجمند و بزرگوار.[5]
2. نیرومندى که نزد صاحب عرش داراى مقام و منزلت است.[6]
3. فرمانرواى فرشتگان و امین.[7]
4. فرشتهای که دشمنیِ با او موجب کفر است.[8]
5. یار و یاور پیامبر اسلام(ص).[9]
6. فرشتهای که توسط او خداوند، حضرت عیسی(ع) را توانایی بخشید و مورد تأیید خود قرار داد.[10]
7. واسطه القای روح حضرت عیسی(ع) در حضرت مریم(س).[11]
البته با اوصاف عمومیای که قرآن مجید برای ملائکه بیان فرموده نیز ماهیت این فرشته مقرّب الهی تا حدودی روشنتر میشود. اوصافی؛ مانند عصمت،[12] عبادت شبانهروزی و بدون خستگی،[13] علم خدادادی،[14] دارای مقام معلوم و پایدار بودن،[15] دارای بال بودن،[16] نداشتن صفات جسمانی؛ مانند خواب[17] و نیاز به غذای مادی.[18]
ب. جبرئیل از نگاه مسیحیت
جبرئیل در مسیحیتِ موجود، حامل و پیامآور وحی برای عیسی(ع) نیست، بلکه عیسی(ع) خود وحی است؛ چرا که در مسیحت موجود، عیسی(ع)؛ خود خدایِ مجسّم است.[19]
توماس میشل میگوید: «از دید مسلمانان، قرآن مجید به چیزی جز وحی الهی وابسته نیست ... [ولی] به عقیده مسیحیان؛ کاملترین وحی، نه در کتاب، بلکه در انسان منعکس شده است. مسیحیان باور دارند که مسیح در زندگی و شخص خود، خدا را منکشف میسازد ... مسیحیان به این بسنده نمیکنند که بگویند خدا پیام خود را به بشر وحی میکند، بلکه علاوه بر این؛ میگویند خدا ذات خود را در تاریخ بشر وحی میکند».[20]
بنا بر این اعتقاد مسیحیت؛ دیگر جبرئیلی که واسطه در پیامرسانی و حامل وحی الهی باشد، معنا ندارد، و عیسی(ع) خود خدای مجسم است و نیاز به واسطه ندارد.[21]
با این وجود و گرچه واسطهبودن جبرئیل(ع) در مورد حضرت عیسی(ع) پذیرفته نشده، اما بر اساس عهد قدیم و عهد جدید که کتابهای مورد پذیرش آنان به شمار میآید، در چند مورد جبرئیل، پیامرسان به دیگر انبیاء و مقرّبان الهی معرفی شده است؛ مانند: ظاهر شدن جبرئیل برای حضرت زکریا(ع) و بشارت دادن او به فرزنددار شدنش،[22] مأمور شدن جبرئیل به تعبیر کردن خواب حضرت دانیال(ع) و ظهور او برای ایشان بدین منظور،[23] و نیز ظاهر شدنش برای دانیال(ع) تا به او دانش و فهم ببخشد،[24] ظاهر شدن جبرئیل برای حضرت مریم(س) و بشارت دادن او به باردار شدن او حضرت عیسی(ع) را توسط روح القُدُس.[25]
در پایان باید گفت گرچه کتاب مقدس مسیحیان، مانند قرآن در مورد صفات جبرئیل چیزی نگفته، ولی از صفات و اعمال و وظایفی که در مورد فرشتگان در این کتاب آمده میتوان به دیدگاه کلی مسیحیت در مورد تمام فرشتگان از جمله جبرئیل(ع) نیز تا حدودی دست یافت:
اوصافی؛ مانند: خادمان آسمانی خداوند،[26] بال داشتن،[27] عدم عصمت و داخل شدن آنها به دوزخ برای مؤاخذه،[28] بیشمار بودن تعداد آنها،[29] و ازدواج نداشتن.[30]
کارها و وظایفی؛ مانند: مراقبت و محافظت از انسان،[31] خدمتگذاران و محافظان عیسی(ع)،[32] آورنده شریعت برای دیگر پیامبران[33] و واسطه نزول عذاب.[34]
الف. جبرئیل از نگاه اسلام
در قرآن با نامهایی؛ مانند جِبرئیل،[2] روح الامین[3] و روح القُدُس،[4] از این فرشته وحی یاد شده است، و با اوصافی چند معرفی گردیده است؛ مانند:
1. فرستادهاى ارجمند و بزرگوار.[5]
2. نیرومندى که نزد صاحب عرش داراى مقام و منزلت است.[6]
3. فرمانرواى فرشتگان و امین.[7]
4. فرشتهای که دشمنیِ با او موجب کفر است.[8]
5. یار و یاور پیامبر اسلام(ص).[9]
6. فرشتهای که توسط او خداوند، حضرت عیسی(ع) را توانایی بخشید و مورد تأیید خود قرار داد.[10]
7. واسطه القای روح حضرت عیسی(ع) در حضرت مریم(س).[11]
البته با اوصاف عمومیای که قرآن مجید برای ملائکه بیان فرموده نیز ماهیت این فرشته مقرّب الهی تا حدودی روشنتر میشود. اوصافی؛ مانند عصمت،[12] عبادت شبانهروزی و بدون خستگی،[13] علم خدادادی،[14] دارای مقام معلوم و پایدار بودن،[15] دارای بال بودن،[16] نداشتن صفات جسمانی؛ مانند خواب[17] و نیاز به غذای مادی.[18]
ب. جبرئیل از نگاه مسیحیت
جبرئیل در مسیحیتِ موجود، حامل و پیامآور وحی برای عیسی(ع) نیست، بلکه عیسی(ع) خود وحی است؛ چرا که در مسیحت موجود، عیسی(ع)؛ خود خدایِ مجسّم است.[19]
توماس میشل میگوید: «از دید مسلمانان، قرآن مجید به چیزی جز وحی الهی وابسته نیست ... [ولی] به عقیده مسیحیان؛ کاملترین وحی، نه در کتاب، بلکه در انسان منعکس شده است. مسیحیان باور دارند که مسیح در زندگی و شخص خود، خدا را منکشف میسازد ... مسیحیان به این بسنده نمیکنند که بگویند خدا پیام خود را به بشر وحی میکند، بلکه علاوه بر این؛ میگویند خدا ذات خود را در تاریخ بشر وحی میکند».[20]
بنا بر این اعتقاد مسیحیت؛ دیگر جبرئیلی که واسطه در پیامرسانی و حامل وحی الهی باشد، معنا ندارد، و عیسی(ع) خود خدای مجسم است و نیاز به واسطه ندارد.[21]
با این وجود و گرچه واسطهبودن جبرئیل(ع) در مورد حضرت عیسی(ع) پذیرفته نشده، اما بر اساس عهد قدیم و عهد جدید که کتابهای مورد پذیرش آنان به شمار میآید، در چند مورد جبرئیل، پیامرسان به دیگر انبیاء و مقرّبان الهی معرفی شده است؛ مانند: ظاهر شدن جبرئیل برای حضرت زکریا(ع) و بشارت دادن او به فرزنددار شدنش،[22] مأمور شدن جبرئیل به تعبیر کردن خواب حضرت دانیال(ع) و ظهور او برای ایشان بدین منظور،[23] و نیز ظاهر شدنش برای دانیال(ع) تا به او دانش و فهم ببخشد،[24] ظاهر شدن جبرئیل برای حضرت مریم(س) و بشارت دادن او به باردار شدن او حضرت عیسی(ع) را توسط روح القُدُس.[25]
در پایان باید گفت گرچه کتاب مقدس مسیحیان، مانند قرآن در مورد صفات جبرئیل چیزی نگفته، ولی از صفات و اعمال و وظایفی که در مورد فرشتگان در این کتاب آمده میتوان به دیدگاه کلی مسیحیت در مورد تمام فرشتگان از جمله جبرئیل(ع) نیز تا حدودی دست یافت:
اوصافی؛ مانند: خادمان آسمانی خداوند،[26] بال داشتن،[27] عدم عصمت و داخل شدن آنها به دوزخ برای مؤاخذه،[28] بیشمار بودن تعداد آنها،[29] و ازدواج نداشتن.[30]
کارها و وظایفی؛ مانند: مراقبت و محافظت از انسان،[31] خدمتگذاران و محافظان عیسی(ع)،[32] آورنده شریعت برای دیگر پیامبران[33] و واسطه نزول عذاب.[34]
[1]. نحل، 102؛ تکویر، 19؛ ر.ک: «جایگاه و وظایف فرشتگان در قرآن کریم»، سؤال 33694؛ «رابطه پیامبر اکرم(ص) با جبرئیل»، سؤال 4902؛ «پیامبران و انواع وحی»، سؤال 4979.
.[2]بقره، 98؛ تحریم، 4.
[3]. شعراء، 193.
[4]. نحل، 102.
[5] . تکویر، 19.
[6]. تکویر، 20.
[7]. تکویر، 21. برای توضیح این مطالب ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 20، ص 218، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، 1417ق.
[8]. بقره، 98.
[9]. تحریم، 4. ر.ک: المیزان فى تفسیر القرآن، ج 19، ص 331.
[10]. ر.ک: بقره، 87 و 253؛ مائده، 110. لازم است توجه شود که تفسیر «روح القدس» در این آیات به حضرت جبرئیل(ع) یکی از تفاسیری است که مورد توجه مفسران بوده و آنرا نقل کردهاند. برای اطلاع بیشتر در این زمینه به ذیل این سه آیه شریفه در تفاسیر رجوع شود.
[11]. ر.ک: سوره مریم، آیات 16 - 20؛ نساء، 171.
[12]. تحریم، 6؛ انبیاء، 26.
[13]. انبیاء، 19 - 20.
[14]. بقره، 32.
.[15] صافات، 164.
.[16] فاطر، 1. برای تحقیق در معنای بال داشتن فرشتگان ر.ک: المیزان فى تفسیر القرآن، ج 17، ص 7.
.[17] انبیاء، 20.
.[18] هود، 69 - 70.
[19]. البته تلقّیِ مسیحیت از حضرت عیسی بدینگونه از ابتدا بوده و یک روند تکاملی داشته است که در نهایت و مخصوصاً بر اساس اعتقاد نامههای «نیقیه» و «آتاناسیوس» در یک شورای کلیسایی منتهی به غالب گردیدن اعتقاد الوهیت حضرت عیسی در مسیحیت گشت. برای اطلاع از سیر تکاملی تلقی مسیحت از حضرت عیسی(ع) ر.ک: ادیب آل علی، سید محمد، مسیحیت، ص 15 - 18، قم، انتشارات مرکز مدریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، 1385ش.
[20]. میشل، توماس، کلام مسیحی، ترجمه: توفیقی، حسین، ص 28، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ سوم، 1387ش.
[21]. حتی در کتاب مقدس، عیسی را خدایی که فرشتگانی نیز دارد معرفی شده است؛ دوم تسالونیکیان، 1: 7؛ مکاشفه، 22: 16.
[22]. لوقا، 1: 11 - 20.
[23]. دانیال، 8: 16 - 26.
[24]. دانیال، 9: 20 - 27.
[25]. لوقا، 1: 26 - 37.
[26]. ایوب، 4: 18؛ اول پادشاهان، 22: 19؛ دوم تواریخ، 18: 18؛ عبرانیان، 1: 14.
[27]. دوم تواریخ، 3: 11؛ دوم تواریخ، 5: 7.
[28]. ایوب، 4: 18 و 15:15؛ دوم پطرس، 2:4.
[29]. ایوب، 25:3.
[30]. متی، 22: 30؛ مرقس، 12: 25.
[31]. مزامیر، 91: 11؛ خروج، 23: 20.
[32]. مرقس، 1: 13؛ لوقا، 4 : 10.
[33]. اعمال رسولان، 7 : 53؛ غلاطیان، 3 : 19.
[34]. دوم سموئیل، 24: 16؛ اول تواریخ، 21: 12؛ دوم تواریخ، 32: 21؛ مکاشفه، 12: 7.
نظرات