لطفا صبرکنید
بازدید
17892
17892
آخرین بروزرسانی:
1397/09/29
کد سایت
fa63882
کد بایگانی
78385
نمایه
فرار از قضای الهی به سوی قدر الهی
طبقه بندی موضوعی
کلام قدیم
اصطلاحات
قضا و قدر
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
معنای این سخن امام علی(ع) چیست که میفرماید: «من از قضای الهی به سوی قدر الهی میگریزم» چیست؟
پرسش
معنای اینکه میگویند من از قضای الهی به سوی قدر الهی میگریزم چیست؟
پاسخ اجمالی
گریختن از قضای الهی به سوی قدر الهی، مضمون روایتی است که چنین نقل شده است: «روزی امام علی(ع) از کنار دیواری که در حال فرو ریختن بود بلند شد؛ برخی پرسیدند آیا از قضای الهی فرار میکنی؟ آنحضرت فرمود از قضای الهی به قدر الهی فرار میکنم».[1]
ظاهراً مفاد این حدیث با قطع نظر از سند،[2] این است که امام میخواهد بگوید، اگر به نشستن در کنار دیوار در حال خراب شدن ادامه دهم، حادثه قطعی است، ولی خداوند مقدر کرده که اگر با حسن انتخاب خودم از این دیوار فاصله بگیرم، حادثه نیز از من دور خواهد شد.[3] به بیان دیگر، مقصود این است که از امر حتمی خداوند به امری غیر حتمی فرار میکنم؛ زیرا قضا به معنای امر حتمی و قطعی است، و قدر به معنای اندازهگیری است.[4]
البته در مقابل این حدیث، روایت دیگری نیز وجود دارد که آنحضرت بر عکس عمل کرده، یعنی در کنار دیوار در حال ریزش نشست و مشغول قضاوت شد که در برابر اعتراض برخی که گفتند دیوار در حال فرو ریختن است، حضرت فرمود: اجل هر کسی نگهبان او است؛ یعنی تا اجل فرا نرسد چیزی به وی آسیبی نمیرساند و هنگامیکه حضرت از کنار دیوار برخاستند دیوار فرو ریخت.[5]
در جمع بین این دو نوع رفتار از امام علی(ع)، برخی از محققان بر این باورند که مفاد روایت اول بر اساس علم عادی و رفتار عقلایی است؛ زیرا دور از شدن از خطر(مثلاً از دیواری که در حال فرو ریختن است) یک امر عقلایی است. امام(ع) اینجا – مانند رویکردی که در بیشتر رخدادهای زندگی خویش داشتند - بر اساس همین قواعد عقلایی عمل نمودند، اما رفتار ایشان بر طبق روایت دوم بر اساس علم خاص و آگهی از غیب و واقعیت باطنی بود که میدانستند دیوار در چه زمانی سقوط میکند، به همین جهت به مجرد بلند شدن آنحضرت دیوار فرو ریخت.[6]
ظاهراً مفاد این حدیث با قطع نظر از سند،[2] این است که امام میخواهد بگوید، اگر به نشستن در کنار دیوار در حال خراب شدن ادامه دهم، حادثه قطعی است، ولی خداوند مقدر کرده که اگر با حسن انتخاب خودم از این دیوار فاصله بگیرم، حادثه نیز از من دور خواهد شد.[3] به بیان دیگر، مقصود این است که از امر حتمی خداوند به امری غیر حتمی فرار میکنم؛ زیرا قضا به معنای امر حتمی و قطعی است، و قدر به معنای اندازهگیری است.[4]
البته در مقابل این حدیث، روایت دیگری نیز وجود دارد که آنحضرت بر عکس عمل کرده، یعنی در کنار دیوار در حال ریزش نشست و مشغول قضاوت شد که در برابر اعتراض برخی که گفتند دیوار در حال فرو ریختن است، حضرت فرمود: اجل هر کسی نگهبان او است؛ یعنی تا اجل فرا نرسد چیزی به وی آسیبی نمیرساند و هنگامیکه حضرت از کنار دیوار برخاستند دیوار فرو ریخت.[5]
در جمع بین این دو نوع رفتار از امام علی(ع)، برخی از محققان بر این باورند که مفاد روایت اول بر اساس علم عادی و رفتار عقلایی است؛ زیرا دور از شدن از خطر(مثلاً از دیواری که در حال فرو ریختن است) یک امر عقلایی است. امام(ع) اینجا – مانند رویکردی که در بیشتر رخدادهای زندگی خویش داشتند - بر اساس همین قواعد عقلایی عمل نمودند، اما رفتار ایشان بر طبق روایت دوم بر اساس علم خاص و آگهی از غیب و واقعیت باطنی بود که میدانستند دیوار در چه زمانی سقوط میکند، به همین جهت به مجرد بلند شدن آنحضرت دیوار فرو ریخت.[6]
[1]. «وَ رُوِیَ: أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع عَدَلَ مِنْ عِنْدِ حَائِطٍ مَائِلٍ إِلَى حَائِطٍ آخَرَ، فَقِیلَ لَهُ: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَ تَفِرُّ مِنْ قَضَاءِ اللَّهِ؟ فَقَالَ ع: أَفِرُّ مِنْ قَضَاءِ اللَّهِ تَعَالَى إِلَى قَدَرِهِ». ابن بابویه، محمد بن على، توحید، محقق، مصحح، حسینی، هاشم، ص 369، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1398ق.
[2]. کتاب توحید شیخ صدوق که منبع اصلی این روایت است، با این سند نقل کرده است: «حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الوَرَّاقُ وَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْمَعْرُوفُ بِابْنِ مَقْبُرَةَ الْقَزْوِینِیِ قَالا حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا الْهَیْثَمُ بْنُ أَبِی مَسْرُوقٍ النَّهْدِیُّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ ثَابِتٍ عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِیفٍ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَة». با تفحصی که در نرم افراز درایة النور انجام گرفت بسیاری از راویان این حدیث مجهول اند.
[3]. در برخی از شرحها و پاورقی اصول کافی نیز چنین آمده است: «أی سقوط الحائط المائل على من عنده من قضاء اللّه تعالى، الا أنّه لم یقدر لی فلا یقضى فلا یقع على بل المقدر لی الفرار من عنده». حسینی، هاشم، پاورقی، توحید، ص 369، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، 1398ق.
[5]. «عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ زَیْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ص جَلَسَ إِلَى حَائِطٍ مَائِلٍ یَقْضِی بَیْنَ النَّاسِ فَقَالَ بَعْضُهُمْ لَا تَقْعُدْ تَحْتَ هَذَا الْحَائِطِ فَإِنَّهُ مُعْوِرٌ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ص حَرَسَ امْرَأً أَجَلُهُ فَلَمَّا قَامَ سَقَطَ الْحَائِطُ قَالَ وَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع مِمَّا یَفْعَلُ هَذَا وَ أَشْبَاهَهُ وَ هَذَا الْیَقِین». کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 58، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[6]. ر. ک: حسینی، هاشم، پاورقی، توحید، ص 369.
نظرات