لطفا صبرکنید
بازدید
12813
12813
آخرین بروزرسانی:
1395/11/06
کد سایت
fa76426
کد بایگانی
93470
نمایه
مسلمان و کافر بودن جمادات،نباتات و حیوانات
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
اصطلاحات
کفر ، کفران ، نپذیرفتن ، ناسپاسی
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا جمادات و نباتات و حیوانات هم مسلمان و کافر دارند؟
پرسش
سلام علیکم. آیا جمادات و نباتات و حیوانات هم مسلمان و کافر دارند؟ آیا در این باره آیه ای، حدیث یا روایتی وجود دارد؟متشکرم
پاسخ اجمالی
بر اساس آیات قرآن کریم تمام موجودات از نظر تکوین و وجودی تسلیم در برابر خداوند هستند؛ یعنی به طور طبیعی و جبری در برابر قوانین نظام هستی، قوانینی که خداوند مقرر کرده است تسلیم امر پروردگار می باشند؛[1] از این نظر به تمام موجودات میتوان گفت مسلمان هستند؛ چند مسلمان اصطلاحی نیستند یعنی نمیتوان گفت آنها متدین به دین اسلام هستند؛ بلکه حتی اسلامِ به معنای خضوع عبادی را نیز بر آنان نمیتوان اطلاق کرد.[2]
به این نکته نیز باید توجه داشت تسلیم تکوینی حتی با کراهت نیز سازگار است؛ قرآن کریم می فرماید: «آیا آنها غیر از آیین خدا مىطلبند؟! و تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند، از روى اختیار یا از روى اجبار، در برابرِ (فرمان) او تسلیمند، و همه به سوى او بازگردانده مىشوند».[3] « هر که در آسمانها و زمین است با همه آثار وجودیش به رغبت و اشتیاق و به اکراه و الزام، شب و روز به سجده (و طاعت) خدا مشغول است».[4]
مراد از طوع و رغبت رضایت موجودات به خواسته خدا در مورد خویش است؛ در صورتى که خداى تعالى چیزى در باره آنان خواسته باشد که دوستش بدارند؛ منظور از کراهت این است که آنچه خدا در مورد ایشان خواسته، نخواهند و از آنان کراهت داشته باشند، نظیر مرگ و میر، فقر و بیمارى، و امثال آن.[5]
البته در برخی از روایات در مورد پذیرش و یا عدم پذیرش ولایت امام علی(ع) و اهل بیت(ع) مطالبی آمده است[6] که گذشته از ضغف سندی[7] از نظر محتوی نیز مشکل دارد زیرا به نوعی معارض دارد؛[8] با صرف نظر از این اشکالات در توجیه این دسته از روایات میتوان گفت شاید مقصود از این روایات بیان نوعی توازن و تعادل بین نیروهای خیر و شر باشد. توضیح این که خداوند چنین مقدر کرده است که انسان مسیر کمال خود را از راه انتخاب آزاد و اختیار طی کند؛ از این رو باید بین نیروهای دعوت کننده و کمک کننده به خیر و شر در جهان هستی به نوعی توازن برقرار باشد.[9]
به این نکته نیز باید توجه داشت تسلیم تکوینی حتی با کراهت نیز سازگار است؛ قرآن کریم می فرماید: «آیا آنها غیر از آیین خدا مىطلبند؟! و تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند، از روى اختیار یا از روى اجبار، در برابرِ (فرمان) او تسلیمند، و همه به سوى او بازگردانده مىشوند».[3] « هر که در آسمانها و زمین است با همه آثار وجودیش به رغبت و اشتیاق و به اکراه و الزام، شب و روز به سجده (و طاعت) خدا مشغول است».[4]
مراد از طوع و رغبت رضایت موجودات به خواسته خدا در مورد خویش است؛ در صورتى که خداى تعالى چیزى در باره آنان خواسته باشد که دوستش بدارند؛ منظور از کراهت این است که آنچه خدا در مورد ایشان خواسته، نخواهند و از آنان کراهت داشته باشند، نظیر مرگ و میر، فقر و بیمارى، و امثال آن.[5]
البته در برخی از روایات در مورد پذیرش و یا عدم پذیرش ولایت امام علی(ع) و اهل بیت(ع) مطالبی آمده است[6] که گذشته از ضغف سندی[7] از نظر محتوی نیز مشکل دارد زیرا به نوعی معارض دارد؛[8] با صرف نظر از این اشکالات در توجیه این دسته از روایات میتوان گفت شاید مقصود از این روایات بیان نوعی توازن و تعادل بین نیروهای خیر و شر باشد. توضیح این که خداوند چنین مقدر کرده است که انسان مسیر کمال خود را از راه انتخاب آزاد و اختیار طی کند؛ از این رو باید بین نیروهای دعوت کننده و کمک کننده به خیر و شر در جهان هستی به نوعی توازن برقرار باشد.[9]
[2] . ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 336، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[3] . آل عمران، 83.
[4] . رعد، 15.
[5] المیزان، ج 3، ص 336.
[6] . ابن شهر آشوب بسندى از امیر المؤمنین علیه السّلام نقل میکند: که خدا امانت ولایت مرا بر پرنده پیشنهاد کرد و نخست مؤمن بدان بازهاى سفید و قنبرههایند و نخست منکرش جغد و سیمرغ، جغد روز نتواند آشکار شود چون برخى پرندهها با او دشمنند، و سیمرغ در دریاها نهان است و دیده نشود. و خدا ولایت مرا بر زمینها پیشنهاد کرد و هر تیکه پذیرفت خوش و پاک شد، و گیاه و میوهاش شیرین و خوشگوار است و آبش زلال و هر تیکهاى منکر اقامت و ولایت من شد نمکزار شد و گیاهش تلخ و میوهاش عوسج و هندوانه ابو جهل و آبش شور و تلخ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، ج 61، ص 47، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[7] . سند روایت این گونه است: الْمَنَاقِبُ لِابْنِ شَهْرَآشُوبَ، رَوَى أَبُو بَکْرٍ الشِّیرَازِیُّ بِالْإِسْنَادِ عَنْ مُقَاتِلٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَنَفِیَّةِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ( ع). همان.
[8] . زیرا در این روایت جغد به عنوان پرندهای که ولایت را قبول نکرد معرفی شد ولی در روایت دیگر جغد به عنوان پرندهای که برای امام حسین(ع) عزاداری میکند معرفی میشود. ر. ک: خصیبى، حسین بن حمدان، الهدایة الکبرى، ص 252، البلاغ - بیروت، 1419 ق.
نظرات