لطفا صبرکنید
133611
- اشتراک گذاری
این مطلب از مجموع حدیثی است که در شرح و بیان و توصیف محمد و داستان وی بیان گردیده است. این دو حدیث از مجموع سه حدیث معتبری است که فقهای مسلمان آن را به عنوان روایت واقعی از محمد (ص) تأیید نموده اند. این جانب این مطلب را از یک سایت دانشگاهی معتبری که در سطح بالایی است دریافت نمودم. شما می توانید این مطلب را از این آدرس دریافت نمایید:
" http://www.usc.edu/dept/MSA/fundamen...ml#003.034.432" ج 3، کتاب 3، شماره 432. به نقل از ابو سعید الخدری. هنگامی که وی با فرستاده خداوند نشسته بود، او گفت: ای فرستاده خدا! ما زنان اسیر شده ای در جنگ به غنیمت گرفته ایم. و ما نسبت به ارزش و بهای آنها ذینفع هستیم. می خواهیم نظرتان را در خصو ص جماع منقطع (جماعی که قبل از انزال منی از ریختن آن در رحم به طور عمد (به منظور عدم بارداری) جلوگیری شود را گویند.) با آنها بیان فرمایید؟ پیامبر فرمود: "آیا واقعا این کار را انجام داده اید؟ برای تو بهتر آن خواهد بود که این کار را انجام ندهید. نفسی نیست جز آن که خداوند سرنوشت آن را نسبت به موجود بودن تعیین کرده است، و لکن مطمئنا به وجود خواهد آمد.
" http://www.usc.edu/dept/MSA/fundamen...l#029.29.32.95" کتاب 29، شماره 29، 32، 95.
یحیی این مطلب را به نقل از مالک از ربیع ابن ابی عبدالرحمن از محمد فرزند یحیی ابن حبان از ابن محیریز به این جانب نقل نموده است که گفت: به مسجد رفتم که ابوسعید الخدری را دیدم. در کنار وی نشستم و از ایشان درخصوص جماع منقطع سؤال کردم؟ ابو سعید الخدری گفت: با رسول خداوند صلی الله علیه و آله سفری به سمت بنی المصطلق رفتیم، ما تعدادی اسیر عرب گرفتیم. و بخاطر بی زنی (که برای ما سخت بود) تمایلی به زنان اسیر کردیم. و با فدیه ای که جهت آزادی و خریداری این زندانیان خواستیم، سعی کردیم که جماع منقطعی داشته باشیم. در حالی که پیامبر (ص) بین ما بود، گفتیم که آیا می شود که ما این نوع جماع (منقطع) را داشته باشیم؟ پیامبر در جواب فرمودند: شما نباید به این روش عمل کنید. چرا که نفسی نیست که تا زمان برخاستن موجودیت و هستی را تصرف کند، و لکن آن نفس هستی و موجودیت را بدست خواهد آورد.
جواز به همسر گرفتن زنان کافری که به دست مسلمانان اسیر می شدند بر اساس یک واقعیت حاکم بر جوامع آن روز بوده است؛ زیرا این زنان بخشی از نیروهای جبهه دشمن بودند که اگر آزاد می شدند، تقویت جبهه دشمن را در پی داشت. کشتن و زندانی کردن همه آنان کار بسیار بیرحمانه ای بود. هچنین به کار گرفتن آن ها در معادن و مزارع، بدون این که از حق استفاده از غرایز جنسی برخوردار باشند عواقب خطرناکی از جمله رواج فحشا در بین آن ها را به دنبال داشت .
به همین دلیل اسلام به مسلمانان اجازه داده تا با شرایطی آنان را در منازل و مزارع و ... به کار بگیرند و ضمن رد و ممنوع کردن هر گونه تجاوز و سوء استفاده جنسی ، به مسلمانان اجازه داده است در صورت تمایل با شرایط خاصی با آنان روابط زناشویی مشروع داشته باشند و با رسمیت بخشیدن به این نحوه روابط زناشویی ، تعهدات متقابلی را در طرفین ایجاد کرده است که در سلامت اخلاقی طرفین و جامعه اثرات مثبت بسیار دارد.
همچنین این عمل که مرد به منظور جلوگیری از باردار شدن همسر خود در موقع همبستری و عمل زناشویی، از ریختن "منی" به داخل رحم همسرش خود داری کند." در همه جوامع انسانی به منظور کنترل جمعیت رواج دارد و دین مبین اسلام نیز این روش را رد نکرده است.
مسأله جنگ بین ملت ها و به اسارت در آمدن زنان و مردان توسط نیروهای طرف مقابل اگر چه امری تلخ و نا خوشایند است اما از دیر باز،کم و بیش در همه جوامع بشری رواج داشته است.تاریخ صحنه های بسیار خشونت بار، وحشیانه و غیر انسانی از کشتار دسته جمعی، سوزاندن و داغ کردن به منظور نشانه گذاری ،به ارابه و گاو آهن بستن آنان و... را گزارش نموده است که هنوز پس گذشت سالها شنیدن و خواندن آن وقایع دل هر انسانی را به درد می آورد. آنچه در این میان مهم است برخورد و راه حل ادیان و مکتب های مختلف برای درمان این درد تلخ است. اسلام گرچه برده داری و به اسارت در آوردن انسان ها بویژه زنان را امری بسیار ناگوار برای بشریت می داند اما حل این معضل را نیازمند یک برنامه حساب شده دانسته و از رهگذر وضع قوانین حکیمانه توانسته است ارزش انسانی اسیران و بردگان را به رخ قدرتمندان بکشد و آنها را از برخوردهای غیر انسانی با اسیران باز دارد و در دراز مدت به بهترین وجه و با کمترین عوارض جانبی این معضل را از جوامع بر طرف سازد.
آنچه در سؤال شما متأسفانه با عنوان تجاوز به زنان اسیر از آن تعبیر شده است، راه حلی برای حلیت و سالم سازی روابط جنسی با زنان اسیر است که از نظر اسلام مجاز دانسته شده و اسلام از آن به عنوان راهی برای آزادی زنان اسیر شده در جنگ ها و احترام هر چه بیشتر به کرامت انسانی آنان استفاده کرده است .همچنین اسلام مسأله "عزل منی" برای جلو گیری از انعقاد نطفه (که امروزه در تمامی جوامع به عنوان راهی برای کنترل جمعیت مورد استفاده قرار می گیرد) را رد نکرده است. برای هر چه بیشتر روشن شدن پاسخ در اینجا سه مسئله را مورد بررسی قرار می دهیم: 1. دلایل و فلسفه جواز برده گرفتن از زنان جبهه دشمن. 2. دلیل مجاز بودن برقرای روابط جنسی با زنان اسیر و نحوه آن. 3. عدم نیاز این روابط به رضایت زنان.
1. دلایل و فلسفه جواز برده گرفتن از زنان جبهه دشمن:
شکی نیست زنانی که در جنگ ها به اسارت در می آمدند، بخشی از نیروهای جبهه دشمن بودند که اگر آزاد می شدند، تقویت جبهه دشمن را در پی داشت و هیچ عقل سلیم و هیچ دین ، مکتب و قانونی در هیچ زمانی اجازه آزادی بی قید و شرط آنان را نداده است بلکه هر کشوری برای برخورد با آنان برنامه خاصی داشته است. باید دید بهترین روش برخورد چه روشی است.
برای جلوگیری از پیوستن مجدد آنان به جبهه دشمن یا باید همه آنها را می کشتند که کار بسیار بیرحمانه ای بود و با روح اسلام ناسازگار بود و اسلام هرگز چنین اجازه ای را نمی داده است. از سویی دیگر زندانی و حبس کردن همه آنان نیز علاوه بر این که روش درستی نبود، با توجه به عدم وجود حداقل امکانات در آن زمان، ممکن هم نبود.
ه م چنین به کار گرفتن آن ها در معادن و مزارع، بدون این که از حق استفاده از غرایز جنسی برخوردار باشند عواقب خطرناکی از جمله رواج فحشا در بین آن ها را به دنبال داشت. پس باید برای نگهداری و اداره زندگی و تأمین نیازمندی ها و آموزش و تربیت دینی همه اسیران بویژه اسیران زن چاره ای اندیشیده شود تا نه تنهاعواقب سوئی برای آنان و جامعه در پی نداشته باشد بلکه با اسلام آشنا شده و با مسلمان شدن آزاد شده و به تبلیغ و تقویت جبهه اسلام بپردازند.
اسلام ضمن محکوم کردن هر گونه رفتار غیر انسانی با اسیران و توصیه به رعایت حقوق انسانی آنان مسئولیت آموزش تربیت و اداره آنان را بر عهده مسلمانان گذاشته تا نیازهای زندگی آنان را فراهم آورند.
2. دلیل مجاز بودن برقرای روابط جنسی با زنان اسیر و نحوه آن.
طبیعی است که با توجه به هزینه ها و مخارجی که این اسیران داشتند کمتر افرادی پیدا می شدند که حاضر باشند مجاناً و بدون هیچ گونه عوضی، زندگی این افراد را تأمین کنند. به همین دلیل به مسلمانان اجازه داده تا در ازاء تأمین زندگی آنان با شرایطی آنان را در منازل و مزارع و ... به کار گیرند. همچنین اسلام ضمن رد و نامشروع شمردن هر گونه تجاوز و سوء استفاده جنسی از زنان اسیر، به مسلمانان اجازه داده است در صورت تمایل با شرایط خاص و تحت ضوابط معینی با آنان روابط زناشویی مشروع داشته باشند و با رسمیت بخشیدن به این نحوه روابط زناشویی ، تعهدات متقابلی را در طرفین ایجاد کرده است که در سلامت اخلاقی طرفین و جامعه اثرات مثبت بسیار دارد. در صورت تمایل با شرایط خاصی با آنان روابط جنسی داشته باشند. بعضی از این شرایط عبارتند از :
1. در زمان اسارت همسر این زن به همراه او نباشد (اسیر نشده باشد).
2. در صورتی که قبل از اسارت شوهر داشته است قبل از تمام شدن مدت استبراء [1] و پاک شدن رحم او و اطمینان از عدم بارداری او، صاحب و مالک او نمی تواند با او روابط زناشویی داشته باشد. [2]
3. در یک زمان نمی تواند با دو مرد روابط زناشویی داشته باشد.
4. ازدواج زن اسیر باید با اجازه صاحبش باشد. [3]
5. در صورتی که مالک و صاحبش او را به عقد دیگری در آورده باشد نمی تواند با او رابطه زنا شویی داشته باشد. [4]
6. مردی که با زن اسیری روابط زناشویی داشته بار دیگر نمی تواند با مادر یا دختر او چنین رابطه ای داشته باشد. [5]
7. یک مرد نمی تواند در یک زمان با دو زن اسیر که خواهر هستند رو ابط زناشویی داشته باشد. [6]
همه این شرایط و شرایط دیگری که ذکر آن از حوصله این مقاله بیرون است، بیانگر این است که حلیت زنان اسیر به عنوان "ملک یمین" کاملاً کنترل شده و بر اساس ضوابط و معیارهای دقیق است که هیچ گونه تشابهی با تجاوزات جنسی نامشروع ندارد و اسلام با این راه جلوی هر گونه تجاوز جنسی به زنان اسیر را گرفته است .
از طرف دیگر عدم توجه به وجود غریزه قدرتمند جنسی در زنان اسیر ، می توانست منشأ فساد و فحشا در جامعه شود.
اسلام با رسمیت بخشیدن به داشتن روابط زناشویی مسلمانان با آنان با شرایط خاص جلو اثرات منفی غریزه جنسی آنان را گرفته است ؛ زیرا از نظر اسلام این روابط حساب شده و با شرایط و برنامه خاصی برقرار می شود و مرد در ازاء برقراری روابط زناشویی با زن اسیر (کنیز) علاوه بر تأمین غذا، لباس، مسکن،آسایش و امنیت، در مقابل او تعهداتی دیگری مانند قبول فرزندان حاصل از این ازدواج به عنوان فرزندان شرعی و قانونی خود و ارث آنها و در نهایت آزادی مادر آنان به عنوان "ام ولد"و...پیدا می کند.
متقابلاً زن نیز در برابر مرد تعهداتی مانند تمکین جنسی در برابر او ، عدم جواز داشتن روابط جنسی با مرد دیگر و...پیدا می کند. همین تعهدات متقابل در سلامت اخلاقی طرفین و جامعه اثرات مثبت بسیار دارد.
بر این اساس همانطور که ازدواج یکی از قرارداد های اجتماعی برای حلیت رابطه جنسی با زنان است ، خریدن ، هدیه گرفتن و غنیمت گرفتن زنان اسیر نیز قراردادی اجتماعی است که مورد تأیید اسلام و موجب حلیت رابطه زناشویی با زنان اسیر است و به عبارت دیگر ایجاد ارتباط زناشویی وجنسی با زنان اسیر به دو روش مشروع است: ازدواج و ملک یمین.
علاوه براین طرح اسلام در مورد ازدواج و حلیت زنان اسیرشده راهی برای احیای شخصیت آنها در همه ابعاد بود. چرا که در آن زمان همه به اسیران خود به عنوان غنیمت و ابزاری نگاه می کردند که فقط باید در معادن و مزارع آنها را به کارهای سخت وادار کرد و ازدواج با چنین افرادی، امری کاملا خلاف باور حاکم بر جوامع آن روز بود و مردم آن روز ازدواج با چنین افرادی را توهین بزرگ به خود و فامیل خود می دانستند. به همین دلیل طرح ازدواج با اسیران در چنین فضائی یک انقلاب بنیادین در جامعه بشری آن روز محسوب می شد و در واقع قانونی کردن ازدواج با زنان اسیر شده، هم احیاء شخصیت زنان اسیر شده و هم به معنای حق اعطای تشکیل خانواده به آنان بود. پس ازدواج با زنان اسیر شده نه اهانت به آنها و بلکه در جهت احیای شخصیت و کرامت زنان آنان بود. [7] چنانکه اگر با توجه به برخورد های وحشیانه قدرتمندان و اقوام و ملل موجود در آن زمان با اسیران بویژه زنان اسیر، قانون و دستور اسلام در ظرف زمانی خود به درستی تحلیل و بررسی شود و با شرایط حاکم بر جامعه آن روز مقایسه شود، می توان به حکیمانه بودن آن پی برد. [8]
3. عدم نیاز این روابط به رضایت زنان.
ممکن است به ذهن بیاید که چرا اسلام در این روابط جنسی به زنان اسیر حق انتخاب نداده و رضایت آنان را شرط ندانسته است؟
در جواب باید گفت بالاخره این زنان بخشی از جبهه دشمن بودند که باید علاوه بر تأمین، تربیت و اداره زندگی آنان و بر طرف کردن نیاز های مختلف آنان کنترل شوند تا برای جامعه اسلامی ضرری نداشته باشند . چه بسا دشمن با یک طرح حساب شده گروهی از نیروهای زن خود را آموزش داده و به عنوان اسیر وارد جامعه کند تا با سوء استفاده از امتیازات و حقوقی که اسلام برای اسیران در نظر گرفته است آسیب هایی را به جامعه بزنند. اگر ازدواج آنان اختیاری بود ممکن بود با تن ندادن به ازدواج مشروع با استفاده قدرت جنسی خود مشکلاتی را برای جامعه ایجاد کنند. بعلاوه اگر انتخاب همسر و صاحب، به آنان داده می شد بعید نبود بسیاری از این زنان یک نفر را انتخاب کنند و با توجه به این که لازم بود اسیران جنگی بین همه مسلمانان یا جنگجویان آنها تقسیم شوند عملاً این اختیار مشکل ساز می شد بنا براین برای جلوگیری از هر گونه سوء استفاده احتمالی، لازم است تا بخشی از محدودیت ها همچنان باقی بماند و اسلام چاره ای نداشته است تا با وادار کردن آنان به زناشویی با صاحبان خود یا افرادی که صاحبان برای این کار در نظر می گیرند، زمینه این گونه آسیب ها و مشکلات را از بین ببرد و تکلیف آنان را مشخص سازد.
حقیقت و جواز عزل نطفه از نظر اسلام:
حقیقت "عزل" که در روایت ابوسعید خدری آمده این است که :"مرد به منظور جلوگیری از باردار شدن همسر خود در موقع همبستری و عمل زناشویی،از ریختن "منی" به داخل رحم همسرش خود داری کند." این عمل در همه جوامع انسانی به منظور جلوگیری از کنترل جمعیت رواج داشته است و امروزه کشورها بودجه های زیادی در جهت گسترش این عمل صرف می کنند تا جلو رشد جمعیت خود را بگیرند. گرچه طبق روایتی که نقل شد پیامبر از این عمل نهی کرده است، اما با توجه به سایر روایات بدست می آید که این نهی کراهتی بوده و دلالت بر حرمت این عمل ندارد لذا فقهای اسلامی گفته اند که عزل در مورد آمیزش با هر همسری اعم از کنیز (برده )،آزاد، دائم یا موقت جایز بوده و تنها در مورد همسر آزاد دائمی نیاز به اجازه و موافقت او دارد. و این به آن دلیل است که در بسیاری از مواقع زن و شوهر آمادگی لازم برای بچه دار شدن و تربیت فرزند را ندارند و یا از نظر پزشکی باردار شدن برای زن خطرناک است و یا...در این گونه موارد زوجین تمایل دارند از بارداری به نحوی جلو گیری کنند. عزل یکی از راه های پیش گیری از بارداری است که اسلام آن را منع نکرده است . [9]
بنا براین مجموعه دستورات اسلام در برخورد تعامل با اسیران زن و ارتباط جنسی با آنان در چهارچوب قوانین و شرایط تعریف شده در فقه اسلام با هیچ یک از اصول اخلاقی و تربیتی مورد قبول در جوامع انسانی منافات ندارد.
برای آگاهی بیشتر به پاسخ های زیر مراجعه کنید:
1. سؤال 4981 (سایت: 5298) ، نمایه: ازدواج با زنان اسیر .
2. سؤال 1076 (سایت: 2541) ، نمایه: حلیت زنان اسیر .
[1] . استبراء و پاک شدن رحم به این است که در مدت خاصی، روابط جنسی با اسیر نداشته باشد.
[2] الطوسی، أبو جعفر محمد بن الحسنالخلاف، ج5، ص: 84 ،نشر: مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، 1407 ه ق،الطبعة: الأولى، قم المقدسة، عدد المجلدات: 6
[3] البهجة، محمد تقی، جامع المسائل (للبهجة)، ج3، ص: 506، ،عدد المجلدات: 5، الطبعة: الأولى، مکان الطبع: قم المقدسة
[4] جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج30، ص: 284
[5] جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج30، ص: 283
[6] جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج30، ص: 283
[7] برگرفته از سؤال 4981 (سایت: 5298) : نمایه: ازدواج با زنان اسیر
[8] علامه طباطبائی ، فرازهای از اسلام ، صص171 و 221.
[9] الیزدی، السید محمد کاظم بن عبد العظیم الطباطبائی،العروة الوثقى (المحشى)، ج5، ص: 506،مسألة 6،نشر: مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین،تاریخ الطبع: 1419 ه ق، الطبعة: الأولى، مکان الطبع: قم المقدسة، عدد المجلدات: 5