لطفا صبرکنید
بازدید
15021
15021
آخرین بروزرسانی:
1397/02/28
کد سایت
fa84910
کد بایگانی
102556
نمایه
فرقه ملامتیه
طبقه بندی موضوعی
شیعه و دیگر مذاهب
اصطلاحات
ملامتیه
گروه بندی اصطلاحات
فرقهها، مذهبها، گروهها
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
فرقه ملامتیه چه گروهی بوده و چه اعتقاداتی دارند؟
پرسش
لطفاً توضیح مختصری در مورد فرقه ملامتیه که خود را در معرض سرزنش دیگران قرار میدهند، ارائه کنید؟
پاسخ اجمالی
«ملامتیه» به گروهی گفته میشود که با انجام اعمالی خلاف عرف و گاهی خلاف شرع، خود را در چشم مردم خوار نموده و با کارهای پست و ناپسندی که انجام میدهند، وجههی مردمی خود را تباه مینمایند. به عنوان نمونه، نقل شده است هنگامی که یکی از پادشاهان، زاهدی ربانی را برای صرف غذا دعوت نمود، وی با حرص و ولع تمام شروع به خوردن نمود، به گونهای که عمل او در چشم همگان، بسیار حقیر و پست به شمار آمد که دور از شأن او بود. یکی دیگر از افراد معتقد به این روش نیز یک نوشیدنی به رنگ شراب تهیه نموده و در ملأ عام مینوشید تا تصور شود او فردی شرابخوار است.[1] در مورد «ابن صَدَقَة» نیز آمده است که یک صوفی اهل موعظه بود، اما با اهل بطالت بسیار رفت و آمد داشت به گونهای که متهم به استعمال حشیش شده بود؛ به همین جهت وی را از «ملامتیه» یعنی کسانی که ظاهر خویش را خراب نموده و فقط به باطن توجه مینمایند شمردهاند.[2] همچنین است آنچه در خصوص «محمد بن أحمد أبی عصبه» آمده است که آداب ظاهری را رعایت نمینمود و به صورت علنی از حشیش استفاده میکرد، اما در وی اثر نمیکرد و به گفته خود وی، ضرر آن از او برداشته شده بود.[3]
در مورد ریشه عقاید این گروه باید گفت؛ ایشان همان ادامه دهندگان راه «کلبیان» هستند که در حدود سال 445 قبل از میلاد وجود داشتند. «آنتیستنس» (365-445 ق.م) که مؤسس این فرقه شمرده میشود، ابتدا شاگرد گرگیاس - سوفسطائی معروف- بود؛ اما بعد از او سرسپرده سقراط شد و با غفلت از این امر که سقراط برای به دست آوردن حکمت حقیقی به ثروت دنیا بیاعتنایی مینماید، به این عقیده گرائید که فضیلت همان نداشتن دارائیهای دنیا و بیبهره بودن از لذات دنیایی است. در نظر او، فضیلت همان فقدان آرزو، آزادی از خواستهها بوده، و در حقیقت همان بینیازی کامل است. به همین جهت نیز قوانین و قراردادهای موجود در جامعه ارزشی ندارند و باید مستقل از آنها زندگی نمود. از دیگر سردمداران «کلبیان» میتوان دیوجانس سینوپی (متوفی 324ق.م) را نام برد که خود را «سگ» مینامید و زندگی حیوانات را سرمشق بشر معرفی میکرد. وی به ادیان، آئینها و قراردادهای اجتماعی، توهین مینمود و آنچه را باید به صورت خصوصی انجام داد، یا حتی در حال خصوصی هم نباید انجام داد را به صورت علنی محقق میکرد.[4]
آموزههای اصیل اسلامی، چنین راه و روشی را توصیه نمیکنند. قرآن کریم در آیاتی به انسانها توصیه میکند تا رفتاری داشته باشند که بعدها مورد ملامت قرار نگیرند. به عنوان نمونه در آیه 29 سوره اسراء سفارش شده تا در استفاده از منابع مالی به شیوهای رفتار شود تا بعدها موجب سرزنش دیگران نشود. و در سیره پیامبر اسلام(ص) و پیشوایان معصوم(ع) نیز موردی را نمییابیم که آنان به شیوهای رفتار کنند که بدگمانی مردم را برانگیزند، بلکه به یاران خویش نیز توصیه میفرمودند که از کارهایی پرهیز کنید که مردم را به شما بدگمان کند:
1. امام علی(ع) میفرماید: هر فردی که رفتاری داشته باشد که مردم را به او بدگمان کند، جز خودش فرد دیگری را نکوهش نکند.[5]
2. امام صادق(ع) میفرماید: از رفتاری که مردم را بدگمان میکند بپرهیزید. (به عنوان نمونه، در جایی که گمان بد میرود، حتی) همراه مادرتان نیز در کنار خیابان توقف نکنید؛ زیرا بسیاری افراد نمیدانند که او مادر شما است.[6]
در مورد ریشه عقاید این گروه باید گفت؛ ایشان همان ادامه دهندگان راه «کلبیان» هستند که در حدود سال 445 قبل از میلاد وجود داشتند. «آنتیستنس» (365-445 ق.م) که مؤسس این فرقه شمرده میشود، ابتدا شاگرد گرگیاس - سوفسطائی معروف- بود؛ اما بعد از او سرسپرده سقراط شد و با غفلت از این امر که سقراط برای به دست آوردن حکمت حقیقی به ثروت دنیا بیاعتنایی مینماید، به این عقیده گرائید که فضیلت همان نداشتن دارائیهای دنیا و بیبهره بودن از لذات دنیایی است. در نظر او، فضیلت همان فقدان آرزو، آزادی از خواستهها بوده، و در حقیقت همان بینیازی کامل است. به همین جهت نیز قوانین و قراردادهای موجود در جامعه ارزشی ندارند و باید مستقل از آنها زندگی نمود. از دیگر سردمداران «کلبیان» میتوان دیوجانس سینوپی (متوفی 324ق.م) را نام برد که خود را «سگ» مینامید و زندگی حیوانات را سرمشق بشر معرفی میکرد. وی به ادیان، آئینها و قراردادهای اجتماعی، توهین مینمود و آنچه را باید به صورت خصوصی انجام داد، یا حتی در حال خصوصی هم نباید انجام داد را به صورت علنی محقق میکرد.[4]
آموزههای اصیل اسلامی، چنین راه و روشی را توصیه نمیکنند. قرآن کریم در آیاتی به انسانها توصیه میکند تا رفتاری داشته باشند که بعدها مورد ملامت قرار نگیرند. به عنوان نمونه در آیه 29 سوره اسراء سفارش شده تا در استفاده از منابع مالی به شیوهای رفتار شود تا بعدها موجب سرزنش دیگران نشود. و در سیره پیامبر اسلام(ص) و پیشوایان معصوم(ع) نیز موردی را نمییابیم که آنان به شیوهای رفتار کنند که بدگمانی مردم را برانگیزند، بلکه به یاران خویش نیز توصیه میفرمودند که از کارهایی پرهیز کنید که مردم را به شما بدگمان کند:
1. امام علی(ع) میفرماید: هر فردی که رفتاری داشته باشد که مردم را به او بدگمان کند، جز خودش فرد دیگری را نکوهش نکند.[5]
2. امام صادق(ع) میفرماید: از رفتاری که مردم را بدگمان میکند بپرهیزید. (به عنوان نمونه، در جایی که گمان بد میرود، حتی) همراه مادرتان نیز در کنار خیابان توقف نکنید؛ زیرا بسیاری افراد نمیدانند که او مادر شما است.[6]
[1]. خوارزمى، جمال الدین، مفید العلوم و مبید الهموم، ص 237-238، بیروت، مکتبه عنصریه، 1418ق، بیجا.
[2]. زرکلى، خیر الدین، الأعلام، ج 4، ص 294، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ، 1989م.
[3]. المحبی، محمد أمین، خلاصة الأثر فی أعیان القرن الحادی عشر، ج 2 ص 359، المطبعة الوهیبة، 1284ق.
[4]. کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه، مجتبوی، سید جلال الدین، ج 1، ص140-144، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ سوم، 1375ش.
[5]. حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة، ج 12، ص 36، قم، مؤسسة آل البیت، 1409ق.
[6]. همان، ص 37.
نظرات