لطفا صبرکنید
5085
- اشتراک گذاری
یکی از شبهاتی که مشرکان در مخالفت با رسول خدا(ص) مطرح میکردند، این بود که حضرتشان قرآن را از طرف خدا نیاورده، بلکه آنرا از شخص دیگری یاد میگیرد. در همین رابطه و برای باطل کردن این سخن و شبهه، آیهی 103 سوره نحل نازل شد:
«وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یقُولُونَ إِنَّما یعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسانُ الَّذِی یلْحِدُونَ إِلَیهِ أَعْجَمِی وَ هذا لِسانٌ عَرَبِی مُبِینٌ»؛ و البته میدانیم که آنها میگویند: جز این نیست که این (قرآن) را انسان دیگری (برخی از علمای یهود و نصاری و فارسیان) به محمد میآموزد، (لکن چنین نیست) کسی که مورد نظر آنان است، زبانش غیر عربی است و این (قرآن) به زبان عربی روشن است!
در مورد نام شخصی که مشرکان ادعا میکردند که آموزگار پیامبر(ص) است، اختلاف وجود دارد و این اسامی ذکر شده است:
سلمان فارسی، بلعام(آهنگری رومی و مسیحی در مکه)، غلامی رومی از «بنی الحضرمی» به نام «یعیش» یا «عائش»، دو غلام مسیحی از اهالی «عین التمر» به نام «یسار» و «خیر» که شغلشان تیز کردن شمشیرها بود، از جمله افرادی هستند که گفته شده آنان فرد مورد نظر مشرکان در این تهمت به پیامبر(ص) بودند.[1]
گفتنی است که در نزدیکی کوه «مروه» مغازهای بود که غالبا رسول خدا(ص) روزها لحظاتی در کنار آن مغازه مینشست. این مغازه متعلق به مرد نصرانی زرخریدی به نام «جبر» بود. ارتباط رسول خدا(ص) با آن مرد نصرانی که در حقیقت برای هدایت وی بود، بهانهای به دست مشرکان داد تا آنان بگویند: سخنانی که محمّد(ص) میگوید از جبر نصرانی یاد گرفته و او است که این سخنان را به ایشان میآموزد.[2]
البته برخی تلاش میکنند تا «جبر نصرانی» را همان «سلمان فارسی» پنداشته و چنین وانمود کنند که گویا او بود که قرآن را به پیامبر(ص) آموخت. در جواب این عده باید گفت:
- دلیل روایی و یا تاریخی بر این مطلب که جبر همان سلمان فارسی باشد، ارائه نشده است؛ بلکه شواهد و قرائن خلاف آنرا میگوید؛ زیرا کتابهایی که به نام این افراد اشاره نمودهاند، جبر را به عنوان فردی دیگر در کنار سلمان مطرح میکنند.[3]
- 2. در مورد نام اصلی سلمان گزارشهای مختلفی وجود دارد.[4] به عنوان نمونه، یکی این گزارشها نام اصلی وی را «روزبه» اعلام میکند،[5] اما در هیچ منبع تاریخی معتبری، «جبر» به عنوان نام اصلی سلمان ذکر نشده است.
- تهمتهای مشرکان، مربوط به پیش از هجرت و در زمانی بود که پیامبر(ص) در مکه حضور داشتند، در حالی که سلمان فارسی، هنگام ورود حضرتشان به مدینه در دوازدهم ربیع الاول سال سیزدهم بعثت[6] اسلام آورد.[7] به بیان دیگر، رسول خدا(ص) 23 سال اسلام را تبلیغ نمود که سیزده سال از این ایام را در مکه و ده سال دیگر را در مدینه سپری نمود؛ اما سلمان حدود ده سال پایانی عمر پیامبر(ص) و در مدینه به حضور آن حضرت رسید و مسلمان شد.[8]
[1]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 6، ص 595، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[2]. طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 14، ص 119، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق.
[3]. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 10، ص 177 – 187، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش؛ طبرانی، سلیمان بن احمد، التفسیر الکبیر: تفسیر القرآن العظیم، ج 2، ص 423، اردن، دار الکتاب الثقافی، چاپ اول، 2008م؛ ابنعطیه، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، محقق، محمد، عبدالسلام عبدالشافی، گردآورنده، طلبه، جمال، ج 3، ص 421، لبنان، دار الکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، چاپ اول، 1422ق.
[4]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 3، ص 171، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[5]. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 165، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، 1395ق.
[6]. ابن هشام،عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق، السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ، ج 1، ص 590، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بیتا.
[7]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق، عطا، محمد عبد القادر، ج 6، ص 95، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق.
[8]. «سلمان فارسی و قرآن»، 3104؛ «تهمت مشرکان به قرآن»، 46855.