جستجوی پیشرفته
بازدید
15178
آخرین بروزرسانی: 1398/05/15
خلاصه پرسش
چرا دین کامل به طور دفعى و یک‌جا ارسال نشد، چه ضرورتى براى تدریجى بودن وجود داشت؟!
پرسش
چرا دین کامل به طور دفعى و یک‌جا ارسال نشد، و اساساً چه ضرورتى براى تدریجى بودن وجود داشت؟!
پاسخ اجمالی

تدریجى بودن دین امرى است که تابع توان فکرى و روحى انسان از یک‌سو و نیازها و ابتلاءات دنیوى و اجتماعى او از سوى دیگر است؛ از این‌رو چون بشر اولیه توان فکرى لازم را نداشت، نمى‏توانست معارف اعصار بعد را دریافت کند و هم‌چنین بشر قبل از بعثت رسول اللَّه(ص) توان فکرى و معنوى لازم براى تعالیم ایشان را نداشت. چنانچه بشر اولیه که به صورت خانواده‏اى می‌زیست و نیازى به زندگى اجتماعى و ارتباطات آن نداشت، توان فهم و نیازى به دریافت تعالیم و احکام اجتماعى برایشان متصور نبود؛ و زندگى اجتماعى محدود قبل از اسلام، نیازى به این تعالیم گسترده احساس نمی‌کرد؛ از این‌رو آموزش و تعالیم مافوق فکر و توان آنها و نیز احکام غیر لازم آنها، امرى لغو و عبث، بلکه تعلّم و تفهیم آنها تکلیف به مالایطاق است. لکن پس از سیر لازم جوامع و تعالى فکرى و روحى بشر، قوانین و معارفى در اختیار او نهاده شد که تا روز قیامت، بر آن مدار می‌تواند مدارج ترقى و تعالى دنیوى و اخروى خود را بپیماید.

پاسخ تفصیلی

هدف از تشریع دین و جعل تکلیف، هدایت بشر به سمت تعالى و ترقى او و رهانیدن او از قیود دست و پاگیر دنیا و سیر دادن او به سمت انسانیت واقعى او است. از سوى دیگر توان عقلى و روحى افراد از یک‌سو و نیازهاى او از سوى دیگر، در حال تعالى و تکامل و تحول است، و از همان ابتدا توان دریافت آخرین تعالیم را نداشت؛ انسان نسبت به سیستم اطلاع رسانى وحى الاهى بسان کودکى است که در مراتب اولیه باید فقط برخى مفاهیم و سپس برخى حروف و اعداد را بیاموزد تا مهیاى تعلیم و تربیت گردد؛ سپس مدارج علمى را با طول و تفاصیل و لوازمش یکى پس از دیگرى با موفقیت طى کند، تا به آن‌جا برسد که بتوان به او فارغ التحصیل و محقق اطلاق کرد. پس دیگران از ماحصل تلاشش استفاده کرده و از او بهره گیرند. همان‌گونه که در سال اول ابتدایى، نمی‌توان مطلب سال دوم را به کودک آموخت و نیز در سال دوازدهم نمی‌توان تعالیم دانشگاهى را به او آموزش داد و...، این بشر در مراحل اولیه نمی‌توانست و نیازى نداشت که تعالیم و احکام انبیای آینده را دریافت کند و امت‌های گذشته توان دریافت تعالیم و احکام پیامبر خاتم(ص) را نداشتند.

علاوه بر این، محدودیت عمر انبیا(ع) و توان روحى و فکرى آنها، عامل دیگرى براى تدریج در امر تکمیل دین بود، اگرچه این امر مسلم است که هر نبى، نسبت به معاصران خود از هر جهت افضل و اکمل و اعلم بود؛ از این‌رو پیامبر(ص) می‌فرمایند: "خداوند هیچ پیامبرى را برنینگیخت مگر آن‌که عقل خود را به کمال رسانده باشد و (توان روحى و) عقلی‌اش از عقول تمام امتش افضل و فراتر، باشد".[1]

نیز امام عسکرى(ع) می‌فرماید: "خداوند قلب و روان پیامبر(ص) را بهترین و با ظریف‏ترین قلوب یافت، پس او را براى پیامبرى انتخاب نمود".[2] پس از آن‌جا که شناخت دقیق سعه‌ی عقل و فهم و شرح صدر بشر امرى باطنى است، این "خداوند است که می‌داند رسالتش را در کجا (و چه شخصیتى) قرار دهد".[3] و توان انتخاب و نصب نبى(ص) و حتى امام(ع)، در بشر مفقود است. به همین جهت مقدار تعالیم و کیفیت آنها و نیز زمان تجدید شرایع و نسخ شریعت قبلى، همه منوط به حکمت و علم و اذن الاهى است و قضاوت و تعیین آن، از توان بشر خارج است.

از سوى دیگر محدودیت تبلیغ و نشر و اطلاع رسانى در امت‌های گذشته، مانع از این بود که یک دین براى تمامى اعصار باقى بماند و به دست همه‌ی آحاد بشر برسد. بویژه که این محدودیت حفظ و ثبت و اطلاع رسانى از یک‌سو و بُعد از زمان نبى از سوى دیگر، سبب سهو و نسیان یا تحریف عمدى از سوى بزرگان قوم در مورد تعالیم و احکام الاهى می‌شد و غرض هدایت مردم، به واسطه‌ی آن شریعت نابود می‌گشت. اما پس از اسلام به خصوص به سبب تأکید این دین بر "کتابت" و حفظ مواریث گذشتگان و گسترش تجارت و داد و ستدهاى فرهنگى، این مشکل برداشته شد.

اینها همه یک طرف و مقطعى بودن برخى از احکام و شرعیات، در طرف دیگر. مثلاً برخى از تحریم‏ها براى یهود جنبه‌ی تنبیه و تعزیر داشتند و با بعثت مسیح(ع)، آن تحریم‏ها برداشته شد.[4]

دین اسلام نیز از این امر مستثنا نبود؛ از این‌رو در طول 23 سال و به تدریج به تکامل رسید و در این میان، برخى احکام مثل حرمت شراب، قمار، حد زنا و... به تدریج بیان گردید و مناسک الاهى حج تمتع در آخرین حج پیامبر(ص)؛ - یعنى در سال دهم هجرى (23 بعثت) - آموزش داده شد و به مرحله اجرا در آمد. و برخى دیگر مثل صدقه هنگام نجوا، نسخ شدند؛[5] زیرا این امر از دید هیچ حکیمى و هیچ سیاست‌مدارى مخفى نیست که زیر و رو کردن افکار و حالات و رفتار قومى که عمرى به آنها خو گرفته‏اند و سینه به سینه از نیاکانشان به نسل بعد منتقل کرده‏اند، کارى نیست که یک شب امکان تحقق داشته باشد، بویژه اگر روح عصبیت جاهلى بر آنها حاکم باشد.

آرى! پیامبر(ص) توان دریافت یک‌جاى آن‌را در شب قدر یا در شب معراج داشت، اما دیگران که این توان روحى و عقلى را تحصیل نکرده بودند تا به یک باره متحول شوند و یک جا همه را آموزش بگیرند و به کار بندند. چنانچه امام على(ع)، نیز در رفع بدعت‏ها، با همین مشکل روبرو شدند و توان و فرصت اصلاح امت را از ایشان سلب کردند. این معضل تا آخر عمر نبى(ص) نیز ادامه داشت، اگرچه قرآن کامل گردید، اما تفسیر و تبیین تمامى آن در خور فهم و یا مورد نیاز مردم نبود.

از این‌رو تعالیم ناب اسلامى در سینه‌ی گشاده‌ی علی(ع) به ودیعت نهاده شد تا او مرشد مردم و مبین احکام و معارف گردد و این امر از او به سایر ائمه(‏ع) واگذار شد. ائمه(‏ع) همّ و غمّ خود را به کار بردند تا شاگردانى را بپرورانند و امت را به گونه‏اى پرورش دهند که بتوانند با مراجعه به کتاب و سنت، روش و منش و تعالیم پیامبر(ص) و ائمه(‏ع) راه خود را در فراخناى تاریخ تا عصر ظهور بیابند و نیازهاى علمى، فکرى، اخلاقى و شرعى خود را برطرف نمایند. به خصوص که منبع اصیل وحى؛ یعنى قرآن تاکنون از هرگونه تغییر و تحریف مصون مانده و ملاک تمیز احادیث جعلى از صحیح نیز می‌باشد.

سیره علمى علمای شیعه اثبات کرده است که این دین، دین کامل بود و تا روز قیامت می‌تواند جواب گوى نیازهاى دنیوى و معنوى بشر باشد و اگر دشمنان سد راه نشوند، می‌تواند قسط و عدالت و صلح و صفا را در سراسر گیتى بگستراند. اگرچه بنا به وعده الاهى اینها دست از ممانعت و کارشکنى بر نخواهند داشت، تا این‌که به دست تواناى مصلح موعود(عج) از سر راه برداشته شوند و عدالت در سراسر گیتى گسترش یابد.[6]


[1]. برقی، ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین،‏ ج 1، ص 193، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.

[2]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 18، ص 205، ح 36.

[3]. شورى، 7.

[4]. آل عمران، 50؛ نساء، 160 - 161.

[5]. مجادله، 12 و 13؛ نور، 3؛ بقره، 143 - 150.

[6].منابع و مآخذ: سبحانى، جعفر، الالهیات، ج 3، ص 64 - 22 ، ص 528 - 485 ، ص 225؛ شیروانی، علی، درسنامه‌ی عقائد، ص 128 ، 161 – 165؛ مصباح یزدى، محمد تقى، آموزش عقائد، ج 1 و 2، درس 29 ،31 ،35؛ مصباح یزدى، محمد تقى، راه و راهنماشناسى، ج 4، ص 1 - 55  ؛ ج 5، ص 13 - 56 ، 177 – 189؛ مطهرى، مرتضى، خاتمیت، ص 37 - 63 ، 99 ، ص 143 - 163.

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها