لطفا صبرکنید
82309
- اشتراک گذاری
در برخی روایات ذکر شده است که یَا هُوَ، یَا مَنْ لَا هُوَ إِلَّا هُو، اسم اعظم خدا است. واضح است که تفاوت بین لا اله الاهو و لا اله الا الله که در قرآن ذکر شده است، به تفاوت بین هو و الله بر می گردد.
منظور از هو صفتی از خدا است که همواره غیب (او) باقی می ماند و خارج از شناخت و توصیف است، ولی منظور از الله ذاتی است که مستجمع همه صفات جلال و جمال است و وقتی گفته می شود لا اله الاالله؛ یعنی خدایی جز الله که جامع همه صفات است، نیست. بدون این که به این جنبه اشاره ای داشته باشیم که این ذات بیرون از هر صفتی است. و وقتی گفته می شود او (هو) همان الله است (سوره اخلاص) یعنی صفات خدا با ذات او یکی است.
در قرآن کریم می خوانیم: «هو الله الذی لا اله الا هو»؛[1] او خدایی است که جز او معبودی نیست.
در عین این که از نظر ترکیبات عربی "و" ضمیر است، باید دانست که اصلا "و" خودش اسمی از اسم های پروردگار است. اما به چه معنا اسم پروردگار است؟
هر صفتی که صفت کمال باشد و آن را به پروردگار نسبت دهیم به اسم تبدیل می شود. مثلاً علم را به ذات نسبت بدهیم که بشود عالم، آن وقت می شود اسم؛ یعنی "علم" صفت است و "عالم" اسم. "قدرت" صفت است و "قادر" اسم. "رحمت" صفت است و "رحمان" و "رحیم" اسم. حال در این جا وقتی که ما می گوییم "و اسم پروردگار است، در این صورت چه چیزی صفت است و چه چیزی اسم؟
آن که صفت است همان غیب مطلق بودن است. غیب مطلق بودن یعنی چه؟ یعنی حقیقتی که احاطه به کنه ذاتش و اطلاع بر کنه ذاتش برای هیچ موجودی امکان پذیر نیست. البته این که معرفت خدا پیدا می شود و معرفت خدا هم خیلی درجات دارد یک مطلب است، و مسئله معرفت به کنه ذات یعنی خدا را آن چنان شناختن که دیگر ماورای آن شناختن، شناختنی نباشد، مطلب دیگری است که آن مختص به خود ذات پروردگار است. حتی پیامبر اکرم (ص) که عارف اول عالم است، باز می گوید: «ما عرفناک حق معرفتک»؛[2] ما تو را آن گونه که حق معرفت و شناخت تو است، نشناختیم.
این جمله همان معنای "و" ست؛ یعنی تو در مرتبه و درجه ای هستی که هر چه تو برای من "انت" باشی، باز در یک درجه ای او "و" است؛ یعنی برای هیچ بشری امکان این که احاطه به ذات پروردگار پیدا کند نیست؛ به همین دلیل به او می گوید "غیب الغیوب" (غیب همه غیبها) که اشاره به آن جهتی است که جز ذات پروردگار هیچ موجودی نمی تواند بر آن دست بیابد و احاطه پیدا کند: «لا احصی ثناء علیک انت کما اثنیت علی نفسک»؛ پروردگارا من هر چه تو را ستایش کنم و ثنا بگویم قادر نخواهم بود که تو را آن چنان که شایسته هستی و باید، ثنا بگویم، تو آنچنان هستی که خود، خود را وصف و توصیف می کنی. پس این، معنای اسم بودن "و" است.[3]
اما وقتی گفته می شود؛ لا اله الاالله یعنی خدایی جز الله (ذاتی که جامع همه صفات جلال و جمال) نیست. بدون این که اشاره ای داشته باشیم که این ذات همواره ناشناخته باقی می ماند.