لطفا صبرکنید
بازدید
11672
11672
آخرین بروزرسانی:
1398/11/16
کد سایت
fa76969
کد بایگانی
94183
نمایه
اهمیت آراستن ظاهر در اسلام
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث|نظافت شخصی
اصطلاحات
جمیل ، جمال ، زیبا ، زیبایی
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
«پروردگار، زیبایی و زیباسازی را دوست دارد». آیا این عبارت، حدیث و یا برگرفته از روایت است؟
پرسش
لطفاً درباره جمله «ان الله یحب الجمال و التجمل» توضیح دهید، آیا این عبارت حدیثی از معصوم(ع) است؟
پاسخ اجمالی
خداوند متعال در آیهای از قرآن میفرماید:
«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ ...»؛[1] بگو چه کسی زینتهایی که خدا در اختیار بندگانش قرار داده و نیز خوراکهای پاکیزه را حرام اعلام کرده؟!
اسلام با آنکه با اسراف، تبذیر، اشرافیگری و فخرفروشی مخالف است، اما به مسئلهى زیبایى اهمیت داده و به مسلمانان سفارش کرده تا نسبت به ظاهر خویش رسیدگی داشته باشند. پوشیدن جامه زیبا، استفاده از مسواک و شانه، روغن زدن به مو و گیسوان، معطر بودن، انگشتر فاخر به دست کردن و سرانجام آراستن خویش هنگام عبادت و معاشرت با مردم، از مستحبّات و برنامههاى روزانه مسلمانان شمرده شده است.[2]
امام مجتبى(ع) بهترین جامههاى خود را در نماز مىپوشید و در پاسخ کسانى که سبب اینکار را میپرسیدند، میفرمود: «انَّ اللَّهَ جَمیلٌ وَ یُحِبُّ الْجَمالَ فَاتَجمَّلُ لِرَبّى»؛[3] خداوند زیبا است و زیبایى را دوست دارد. پس خود را براى پروردگارم زیبا میسازم.
همچنین امام صادق(ع) فرمود: «إِنَ اللَّهَ یُحِبُ الْجَمَالَ وَ التَّجَمُّلَ وَ یَکْرَهُ الْبُؤْسَ وَ التَّبَاؤُسَ فَإِنَّ اللَّهَ إِذَا أَنْعَمَ عَلَى عَبْدٍ نِعْمَةً أَحَبَّ أَنْ یَرَى عَلَیْهِ أَثَرَهَا قِیلَ کَیْفَ ذَلِکَ قَالَ یُنَظِّفُ ثَوْبَهُ وَ یُطَیِّبُ رِیحَهُ وَ یُجَصِّصُ دَارَهُ وَ یَکْنُسُ أَفْنِیَتَهُ حَتَّى إِنَّ السِّرَاجَ قَبْلَ مَغِیبِ الشَّمْسِ یَنْفِی الْفَقْرَ وَ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ»؛[4] خداوند زیبایى و آراستگى را دوست میدارد، و ژولیدگى و فقیرنمایى را نمیپسندد؛ چون نعمتى به بنده خویش عطا کند، دوست دارد اثر آنرا بر وى ببیند. پرسیدند: چگونه؟ فرمود: «با پوشیدن لباسهای پاکیزه، استفاده از عطر، گچکارى خانه(و آراستن محل سکونت)، و جارو کردن(و تمیز نگاهداشتن) حیاط؛ تا آنجا که روشن کردن چراغ منزل پیش از غروب خورشید(و تاریکشدن کامل هوا)، فقر را میزداید و بر روزى میافزاید».
شیخ طوسی در سند این حدیث با عبارت «بالاسناد» با توجه به چند روایت قبل، اشاره به این سلسله سند میکند: «أبو محمد الحسن بن محمد بن یحیى الفحام السر من رآئی، قال: حدثنی أبو الحسن محمد بن أحمد بن عبید الله المنصوری، قال: حدثنی عم أبی، قال: حدثنی الإمام علی بن محمد، قال: حدثنی أبی محمد بن علی، قال: حدثنی أبی علی بن موسى، قال: حدثنی أبی موسى بن جعفر(ع)، قال: سیدنا الصادق(ع)».[5] أبو الحسن محمد بن أحمد بن عبید الله منصوری مجهول است و در کتابهای رجالی از او نامی برده نشده است. با این وجود، محمدتقی مجلسی سند روایت را قوی و در حد صحیح شمرده است.[6] این حدیث با اسناد دیگری در کتاب کافی هم نقل شده است[7] که به جهت برخی از راویان، ضعیف است.
در هر حال، پرهیز از خودآرایى، نه دلیل وارستگى از قید نفس است و نه علامت بیاعتنایى به دنیا؛ زیرا خداوند زینت و خودآرایى را نهى نکرده، بلکه آنچه در شرع مقدس ممنوع شده، تبرّج، خودنمایى و تکبر و به رخکشیدن ثروت به دیگران، تهییج شهوت به وسیله آشکار ساختن زینت و ... میباشد، چنانکه خدا در نکوهش قارون میفرماید: «فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ فی زینَتِهِ» او غرق در زینت به میان مردم پانهاد! و یا با ناپسند دانستن رفتار بانوانی که با سبک دوران جاهلیت به بزککردن خود میپرداختند، توصیه نمود که اینگونه رفتار نکنند:
«وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى».[8] «وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ».[9]، [10]
«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ ...»؛[1] بگو چه کسی زینتهایی که خدا در اختیار بندگانش قرار داده و نیز خوراکهای پاکیزه را حرام اعلام کرده؟!
اسلام با آنکه با اسراف، تبذیر، اشرافیگری و فخرفروشی مخالف است، اما به مسئلهى زیبایى اهمیت داده و به مسلمانان سفارش کرده تا نسبت به ظاهر خویش رسیدگی داشته باشند. پوشیدن جامه زیبا، استفاده از مسواک و شانه، روغن زدن به مو و گیسوان، معطر بودن، انگشتر فاخر به دست کردن و سرانجام آراستن خویش هنگام عبادت و معاشرت با مردم، از مستحبّات و برنامههاى روزانه مسلمانان شمرده شده است.[2]
امام مجتبى(ع) بهترین جامههاى خود را در نماز مىپوشید و در پاسخ کسانى که سبب اینکار را میپرسیدند، میفرمود: «انَّ اللَّهَ جَمیلٌ وَ یُحِبُّ الْجَمالَ فَاتَجمَّلُ لِرَبّى»؛[3] خداوند زیبا است و زیبایى را دوست دارد. پس خود را براى پروردگارم زیبا میسازم.
همچنین امام صادق(ع) فرمود: «إِنَ اللَّهَ یُحِبُ الْجَمَالَ وَ التَّجَمُّلَ وَ یَکْرَهُ الْبُؤْسَ وَ التَّبَاؤُسَ فَإِنَّ اللَّهَ إِذَا أَنْعَمَ عَلَى عَبْدٍ نِعْمَةً أَحَبَّ أَنْ یَرَى عَلَیْهِ أَثَرَهَا قِیلَ کَیْفَ ذَلِکَ قَالَ یُنَظِّفُ ثَوْبَهُ وَ یُطَیِّبُ رِیحَهُ وَ یُجَصِّصُ دَارَهُ وَ یَکْنُسُ أَفْنِیَتَهُ حَتَّى إِنَّ السِّرَاجَ قَبْلَ مَغِیبِ الشَّمْسِ یَنْفِی الْفَقْرَ وَ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ»؛[4] خداوند زیبایى و آراستگى را دوست میدارد، و ژولیدگى و فقیرنمایى را نمیپسندد؛ چون نعمتى به بنده خویش عطا کند، دوست دارد اثر آنرا بر وى ببیند. پرسیدند: چگونه؟ فرمود: «با پوشیدن لباسهای پاکیزه، استفاده از عطر، گچکارى خانه(و آراستن محل سکونت)، و جارو کردن(و تمیز نگاهداشتن) حیاط؛ تا آنجا که روشن کردن چراغ منزل پیش از غروب خورشید(و تاریکشدن کامل هوا)، فقر را میزداید و بر روزى میافزاید».
شیخ طوسی در سند این حدیث با عبارت «بالاسناد» با توجه به چند روایت قبل، اشاره به این سلسله سند میکند: «أبو محمد الحسن بن محمد بن یحیى الفحام السر من رآئی، قال: حدثنی أبو الحسن محمد بن أحمد بن عبید الله المنصوری، قال: حدثنی عم أبی، قال: حدثنی الإمام علی بن محمد، قال: حدثنی أبی محمد بن علی، قال: حدثنی أبی علی بن موسى، قال: حدثنی أبی موسى بن جعفر(ع)، قال: سیدنا الصادق(ع)».[5] أبو الحسن محمد بن أحمد بن عبید الله منصوری مجهول است و در کتابهای رجالی از او نامی برده نشده است. با این وجود، محمدتقی مجلسی سند روایت را قوی و در حد صحیح شمرده است.[6] این حدیث با اسناد دیگری در کتاب کافی هم نقل شده است[7] که به جهت برخی از راویان، ضعیف است.
در هر حال، پرهیز از خودآرایى، نه دلیل وارستگى از قید نفس است و نه علامت بیاعتنایى به دنیا؛ زیرا خداوند زینت و خودآرایى را نهى نکرده، بلکه آنچه در شرع مقدس ممنوع شده، تبرّج، خودنمایى و تکبر و به رخکشیدن ثروت به دیگران، تهییج شهوت به وسیله آشکار ساختن زینت و ... میباشد، چنانکه خدا در نکوهش قارون میفرماید: «فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ فی زینَتِهِ» او غرق در زینت به میان مردم پانهاد! و یا با ناپسند دانستن رفتار بانوانی که با سبک دوران جاهلیت به بزککردن خود میپرداختند، توصیه نمود که اینگونه رفتار نکنند:
«وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى».[8] «وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ».[9]، [10]
[1]. عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، ج 2، ص 14، ح 29، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
[2]. ر. ک: مجلسى، محمدباقر، حلیة المتقین، ابواب 2، 5، 6 و 7، قم، نشر نوید اسلام، 1387ش.
[3]. عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، ج 2، ص 14، ح 29.
[4]. طوسى، محمد بن الحسن، الأمالی، ص 275، قم، دارالثقافة، چاپ اول، 1414ق؛ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج 5، ص 7، قم، مؤسسة آل البیت، چاپ اول، 1409ق.
[5]. الأمالی، ص 274 و 275.
[6]. مجلسى، محمد تقى، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج 7 ، ص 617، قم، مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانبور، چاپ دوم، 1406ق.
[7]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 6، ص 440، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.
[8]. احزاب، 33.
[9]. نور، 31.
نظرات