احترام مؤمن در روایات، در ردیف احترام به پیامبر اسلام(ص)، اهل بیت(ع)، قرآن و کعبه قرار گرفته است، به گونهای که مال مؤمن را دارای حریمی، مانند حریم خونش در نظر گرفتهاند و افشای حقایق به تنهایی بهانۀ مناسبی برای ریختن آبروی مؤمن نیست. راه توبه از این گناه بزرگ، حلالیت طلبیدن از او و جبران خسارات معنوی وارد شده و نیز انجام کارهای خیر به نیتش و دعا کردن برای او است.
امام باقر(ع) میفرماید شبی که پیامبر خدا(ص) به معراج رفت، از پروردگار پرسید که مؤمن چه ارزشی نزد تو دارد؟ و پاسخ شنید که ای محمد! هرکس به دوست من توهین کند گویا با خود من به مبارزه برخاسته است و من با سرعت به یاری دوستانم خواهم شتافت... .[1]
امام صادق(ع) در همین راستا میفرماید: خداوند در زمین پنج حریم دارد: حریم پیامبر(ص)، حریم اهل بیت(ع)، حریم قرآن، حریم کعبه و حریم مؤمن.[2]
احترام مؤمن تا اندازهای است که مال او نیز چون خونش محترم است. از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که فحش دادن به مؤمن موجب فاسق شدن انسان خواهد شد و جنگ با مؤمن مانند کفر است و خوردن گوشت او (یعنی غیبت) گناه بوده و مال او نیز چون خون او دارای حریم و احترام میباشد.[3]
طبیعتاً اگر مال او چنین احترامی داشته باشد، آبرویش که ارزشمندتر از مال است، نیز باید دارای چنین حرمتی باشد.
روایات مرتبط با احترام مؤمن به اندازهای است که بیان تمام آنها در این مختصر نمیگنجد و علاقهمندان میتوانند در کتابهای روایی به جستوجوی آن بپردازند. به عنوان نمونه علامۀ مجلسی در صفحۀ 221 جلد 71 بحار الانوار سرفصلی به نام "ابواب حقوق المؤمنین" انتخاب کرده که در ذیل آن میتوان روایات فراوانی را در این زمینه مشاهده کرد.
اما اینکه آیا میتوان به بهانۀ آشکار شدن برخی حقایق، آبروی مؤمن را ریخت؟ در پاسخ باید گفت؛ چنین بهانهای به تنهایی برای غیبت از مؤمن کافی نیست، مگر آنکه افشای آن حقایق به قدری ضرورت و اهمیت داشته باشد و یا آنکه آینده و آبروی مؤمنی دیگر در گرو آن باشد که استثنائاً و با رعایت تمام جوانب احتیاط میتوان برخی ناگفتهها را بر زبان آورد که این موضوع در موارد استثنای از غیبت مورد بحث و گفتوگو قرار گرفته است. مشورت در مورد امر خطیر ازدواج را میتوان یکی از نمونههای آن بیان کرد.
راه توبه از گناه بزرگ ریختن آبروی مؤمن در مرحلۀ اول عذرخواهی و حلالیت گرفتن و تلاش برای جبران خسارات معنوی که از این طریق بر او وارد شده میباشد، و اگر چنین چیزی ممکن نباشد و یا به دلگیریها و کدورتهای بیشتری میانجامد باید دست به دامن پروردگار شده و با دعاهای نیک در حق او و نیز انجام کارهای خیر به نیت او به جبران معنوی گناه انجام شده پرداخت.
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 352، ح 8، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 هـ ش.
[2]. همان، ج 8، ص 107، ح 82.
[3]. همان، ج 2، ص 359، ح 2.