اگرچه تمام بهشتیان در جوار رحمت الاهی هستند، اما در منابع اسلامی، گروهی از بهشتیان به صورت ویژه، همسایه خدا به شمار آمدهاند.
امام باقر(ع) از رسول خدا(ص) همسایگان خداوند را چنین معرفی میکند:
هنگامی که قیامت برپا شود، خداوند تمام مردم را در یک سرزمین جمع خواهد کرد. ندا دهندهای از جانب خداوند صدا میزند به گونهای که تمام مردم همزمان خواهند شنید. منادی میگوید صابران کجایند؟ در اين هنگام گروهى از جاى خود برمی خیزند. در این لحظه گروهی از فرشتگان از آنها استقبال مىكنند و مىگويند صبر شما چه بود؟ آنها مىگويند ما نفس خود را در اطاعت خداوند به صبر واداشتيم و در معصيت او هم صبر كرديم. در اين هنگام منادى صدا مىزند راه آنها را باز كنيد تا وارد بهشت شوند و حسابى براى آنها نيست.
پس از آن ندا دهنده دیگری از جانب خداوند صدا میزند، به گونهای که تمام مردم همزمان خواهند شنید. میگوید اهل فضل کجایند؟ گروهى از جاى خود برمیخیزند. در اين لحظه گروهی از فرشتگان از آنها استقبال مىكنند، میگویند فضل شما چه بود که به آن خوانده شدید؟ میگویند در دنیا با ما جاهلانه رفتار میکردند، ولی ما تحمل میکردیم، به ما بدی میشد ولی ما گذشت مینمودیم، ندا از طرف خدا ندا میدهد بندگان من راست میگویند، راهشان را باز كنيد تا وارد بهشت گردند، و برای آنان حسابى نيست.
بعد از آن ندا دهنده دیگری از جانب خداوند صدا میزند به گونهای که تمام مردم همزمان خواهند شنید. میگوید همسایگان خداوند کجایند؟ در اين لحظه عدهای از جاى خود برمی خیزند، گروهی از فرشتگان از آنها استقبال مىكنند و مىگويند شما در دنیا چکار کردید که امروز همسایه خدا شدید؟! آنان میگویند ما در راه خدا نسبت به هم دوست بودیم. ما در راه خدا به همدیگر بذل و انفاق مینمودیم. ما در راه خدا کمک و پشتیبان هم بودیم. در این هنگام ندا دهندهای از طرف خدا ندا میدهد بندگان من راست میگویند، راهشان را باز کنید تا بدون حساب به جوار خدا در بهشت وارد شوند. پس.... به بهشت وارد میشوند به غیر حساب. امام باقر(ع) فرمود اینان همسایگان خدا در خانه خدا(بهشت) هستند، در حالیکه مردم در هراساند آنان هیچ هراسی ندارند، مردم مورد حسابرسی قرار میگیرند در حالیکه آنان مورد محاسبه قرار نمیگیرند.[1]
ملاصالح مازندرانی در اوصاف همسایگان خداوند در قیامت میگوید: «جار اللَّه» کسی است که به خداوند پناه ببرد، به درگاه او تضرع و ناله کند، در تمام کارهایش بر خداوند اعتماد نماید.[2]
همچنین مجلسی در این باره میگوید همسایه خدا یعنی نزدیک به خدا از راه اطاعت و بندگی، یا کسی که خداوند او را پناه داده از عذابش یا کسی که از تمام مشکلات و گرفتاریها در حمایت خداوند است.[3]
با توجه به آنچه بیان شد، میتوان گفت همسایگان خداوند در قیامت عبارتاند از: صابران، انسانهای با گذشت، انفاق کنندگان در راه خدا، افرادی که در تمام کارها فقط به خدا توکل داشتند، کسانی که در دنیا از ترس عذاب قیامت به درگاه الهی تضرع میکردند و... .
[1]. شیخ طوسی، الامالی، النص، ص 103، دار الثقافة، قم، چاپ اول، 1414ق. «أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ ع عَنْ آبَائِهِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ جَمَعَ اللَّهُ الْخَلَائِقَ فِي صَعِيدٍ وَاحِدٍ وَ نَادَى مُنَادٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ يَسْمَعُ آخِرُهُمْ كَمَا يَسْمَعُ أَوَّلُهُمْ وَ يَقُولُ أَيْنَ أَهْلُ الصَّبْرِ قَالَ فَيَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ فَتَسْتَقْبِلُهُمْ زُمْرَةٌ مِنَ الْمَلَائِكَةِ فَيَقُولُونَ لَهُمْ مَا كَانَ صَبْرُكُمْ هَذَا الَّذِي صَبَرْتُمْ فَيَقُولُونَ صَبَّرْنَا أَنْفُسَنَا عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ صَبَّرْنَاهَا عَنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ قَالَ فَيُنَادِي مُنَادٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ صَدَقَ عِبَادِي خَلُّوا سَبِيلَهُمْ فَيَدْخُلُوا الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَابٍ قَالَ ثُمَّ يُنَادِي مُنَادٍ آخَرُ يَسْمَعُ آخِرُهُمْ كَمَا يَسْمَعُ أَوَّلُهُمْ فَيَقُولُ أَيْنَ أَهْلُ الْفَضْلِ فَيَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ فَتَسْتَقْبِلُهُمُ الْمَلَائِكَةُ فَيَقُولُونَ مَا فَضْلُكُمْ هَذَا الَّذِي نُودِيتُمْ بِهِ فَيَقُولُونَ كُنَّا يُجْهَلُ عَلَيْنَا فِي الدُّنْيَا فَنَتَحَمَّلُ وَ يُسَاءُ إِلَيْنَا فَنَعْفُو قَالَ فَيُنَادِي مُنَادٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ صَدَقَ عِبَادِي خَلُّوا سَبِيلَهُمْ لِيَدْخُلُوا الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَابٍ قَالَ ثُمَّ يُنَادِي مُنَادٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَسْمَعُ آخِرُهُمْ كَمَا يَسْمَعُ أَوَّلُهُمْ أَيْنَ جِيرَانُ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ فِي دَارِهِ فَيَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ فَتَسْتَقْبِلُهُمْ زُمْرَةٌ مِنَ الْمَلَائِكَةِ فَيَقُولُونَ مَا ذَا كَانَ عَمَلُكُمْ فِي دَارِ الدُّنْيَا فَصِرْتُمُ بِهِ الْيَوْمَ جِيرَانَ اللَّهِ فِي دَارِهِ فَيَقُولُونَ كُنَّا نَتَحَابُّ فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ نَتَبَاذَلُ فِي اللَّهِ وَ نَتَزَاوَرُ فِي اللَّهِ تَعَالَى قَالَ فَيُنَادِي مُنَادٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ تَعَالَى صَدَقَ عِبَادِي خَلُّوا سَبِيلَهُمْ لِيَنْطَلِقُوا إِلَى جِوَارِ اللَّهِ فِي الْجَنَّةِ بِغَيْرِ حِسَابٍ قَالَ فَيَنْطَلِقُونَ إِلَى الْجَنَّةِ بِغَيْرِ حِسَابٍ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَهَؤُلَاءِ جِيرَانُ اللَّهِ فِي دَارِهِ يَخَافُ النَّاسُ وَ لَا يَخَافُونَ وَ يُحَاسَبُ النَّاسُ وَ لَا يُحَاسَبُون».
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 15، ص 851، دار الحدیث، قم، چاپ اول، 1429ق. «من لجأ إليه، و تضرّع بين يديه، و اعتمد في كلّ الامور عليه».
[3]. مجلسى، محمد باقر، محقق، مصحح، رسولى محلاتى، سید هاشم، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج 26، ص 597، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ دوم، 1404 ق. «قوله عليه السلام: فإنّ جار اللَّه، أي القريب إلى اللَّه بالطاعة، أو من آجره اللَّه من عذابه، أو من الشدائد مطلقاً».