لطفا صبرکنید
17613
- اشتراک گذاری
از آنرو که پرسش فوق بسیار کلى و مجمل است، بر آن شدیم تا اشارهاى کوتاه به زندگانى، اخبار غیبى و علایم ظهور حضرت حجت(عج) داشته باشیم.
نام او "م ح م د" است و القاب بسیارى؛ مانند قائم، منتظر، صاحب العصر و... دارد. پدر بزرگوارش امام حسن عسکرى(ع) و مادرش نرجس است. حضرت در سال 255ق در سامرا به دنیا آمد.
زندگى امام عصر(عج) از چهار دوره تشکیل شده است. دورهی اوّل که از تولد تا غیبت صغرا است، پنج سال و اندى طول کشید و شناساندن آخرین امام و تبیین فلسفهی غیبت از مهمترین رویدادهاى این دوره است.
دورهی دوم؛ از سال 260 ق، تا 329 ق است و عصر غیبت صغرا نامیده میشود. در این دوران که ارتباط امام(عج) با مردم محدود شده بود، وسیلهی ارتباط حضرت با شیعیان، نواب یا سفراى خاص حضرت هستند که تعداد آنها چهار نفر بود. در این محدودهی زمانى مردم به صبر، اتحاد و تقوا دعوت شده و براى غیبت کبرای امام، آماده میشدند.
دورهی سوم؛ پس از فوت على بن محمد سمرى، آخرین نایب امام(عج)، آغاز میشود و تا ظهور حضرت ادامه دارد. در این عصر، ارتباط مستقیم مردم با امام قطع میشود، ولى همیشه تحت عنایات او هستند. این دوره، دورهی انتصاب نایبان عام یا فقهاى شیعه از جانب امام(عج) است.
دورهی چهارم؛ که عصر طلایى زمین است، با تمام شدن غیبت کبرا، در یک صبح جمعه، ظهور حضرت از مکهی مکرمه آغاز میشود و بیچارگان و زیرپا افتادگان، نفسى تازه میکنند. آنعصر، روزگار شایستگان است، نه استعمارگران و مستکبران. دورهاى که تنها ملاک برترى تقوا و عمل صالح است، نه ثروت و مقام یا هر چیز دیگر. پایان این دوره با شهادت امام(عج) پس از حکومتى حدود بیست سال خواهد بود که زمینهساز رجعت به پاکیها و مهربانیها است.
اما آیات مربوط به امام دوازدهم(عج)، در قرآن کریم، کم نیست. مثل آیهاى که خداوند در آن وعدهی حکومت جهانى و پیروزى کامل اسلام بر تمام ادیان را میدهد. روایات نیز در این باره فراوان و متنوع است، به نحوى که شهید صدر(ره) میگوید: مجموع روایات مربوط به حضرت مهدى(عج) در منابع شیعه و سنى، بیش از شش هزار روایت است. از جمله روایت پیامبر اکرم(ص) که فرمود: مهدى از فرزندان من است، براى او غیبتى است... و پس از آن میآید و زمین را پر از عدل و داد میکند. همانگونه که از ظلم و جور پر شده است.
براى ظهور او نشانههاى غیر قطعى زیادى در روایات آمده است؛ از جمله: خروج مردى هاشمى، بر پا شدن پرچمهاى سیاه در خراسان، جنگى جهانى و... .
اما برخى نشانهها هستند که از آنها به عنوان نشانههاى قطعى ظهور یاد میشود که عبارتاند از: جنبش ارتجاعى سفیانى، نداى روحبخش آسمانى، قتل نفس زکیه و... .
از آنجا که سؤال فوق بسیار کلى و مجمل است و مشخص نشده است که کدام جنبه از شئونات زندگى امام عصر(عج) مورد سؤال و بحث است، بر آن شدیم تا نیم نگاهى گذرا بر زندگى امام دوازدهم(عج)، برخى از پیش گوییهاى قرآن و روایات دربارهی آنحضرت، و در پایان اشارهاى به علایم ظهور حضرت داشته باشیم.
امام دوازدهم هم نامِ رسول گرامى اسلام(ص)؛ یعنى "محمد"[1] است، ولى طبق فرمایشات امامان معصوم(ع) از ذکر نام وى نهى شده است. او القاب بسیارى؛ مانند مهدى، منتظر،[2] صاحب العصر و... دارد. امام زمان در سال 255 ق،[3] در شهر سامرا، به دنیا آمد. پدر بزرگوارش امام یازدهم، حسن عسکرى(ع) و مادر محترمش نرجس[4] نام دارد.
داستان تولد امام مهدی(عج) منحصر به کتابها و منابع شیعى نبوده، بلکه در مدارک معتبر اهلتسنن[5] و حتى فرق و مذاهب غیر اسلامى، به عنوان یک اصل مسلم، قلمداد شده است. هر چند که برخى تعصبات قومى - مذهبى موجب شد تا در تعیین مصداق منجى آخر الزمان، نزد متفکران فِرق غیر مسلمان، اختلافاتى رخ دهد.
اما در تبیین مرحلهی اوّل بحث، باید بگوییم که زندگى امام دوازدهم(ع) به چهار دورهی اساسى تقسیم میشود:
- دورهی قبل از غیبت صغرا، 2. دورهی غیبت صغرا، 3. دورهی غیبت کبرا، 4. دوران فرج و ظهور.
دورهی اوّل، از تولد امام(عج) در سال 255 ق، تا سال 260 ق؛ یعنى شهادت پدر بزرگوار آنحضرت است که در مجموع پنج سال و اندى است.
در این دوران که زمان رشد و تربیت وى در دامن امام یازدهم(ع) است، باید امام و حجت بعدى که مسلمانان منتظر او بودند و میدانستند که آخرین امام و منجى بشریت است، به مردم معرفى میشد. تا شهادت امام یازدهم، موجب تفرقه و اختلاف میان امت نشود.
از اینرو شاید بتوان مهمترین رویدادهاى این دوره را معرفى امام دوازدهم به نزدیکان و بزرگان شیعه و در مرحلهی بعد، تبیین غیبت و فلسفهی آن میان مسلمانان دانست.
دورهی دوم از سال 260 ق، پس از شهادت امام یازدهم و به امامت رسیدن امام دوازدهم آغاز شد و تا سال 329 ق، ادامه یافت. این دوره، زمان آمادهسازى شیعیان، براى غیبت کبرا بود؛ از اینرو امام(عج) با تعیین چهار نفر از باتقواترین شیعیان، به عنوان وکلاى خود، با مردم گفتوگو میکرد. آنان عملاً وسیلهی ارتباط بین امام و مسلمانان بودند و میان مردم به عنوان نایبان خاص حضرت، شهرت پیدا کردند که نام آنها از این قرار است:
- ابوعمر عثمان ابن سعید عمرى،
- ابوجعفر محمد ابن عثمان ابن سعید عَمرى،
- ابوالقاسم حسین ابن روح نوبختى،
- ابوالحسن على بن محمد سمرى (سیمرى)،
نهایتاً زمان این رسیده بود که رابطهی ظاهرى امام با مردم قطع شود و مردم نیز تحت تعالیم امام یازدهم و دوازدهم(ع) در دورهی اوّل و دوم، آمادگى پذیرش غیبت کبرا، را یافته بودند؛ از اینرو امام(عج) با نوشتن[6] نامهاى به على بن محمد، آخرین نایب خود و پیشبینى فوت وى، نایب دیگرى تعیین نفرمود و بدین سبب، اتمام دورهی دوم و آغاز غیبت کبرا را اعلام فرمود.
دورهی سوم که هم اکنون در آن هستیم، از سال 329 ق، پس از درگذشت على بن محمد، آغاز شد و تا ظهور حضرت ادامه دارد. این دوره، عصر اجتهاد علما و ارتباط قلبى تمام معتقدان به حضرت با وى است. در این دوران، مشکلات مردم، به دست امام(عج) حل میشود و او در تنگناهاى علمى و لحظات سرنوشتساز مسلمانان، به یارى آنها میشتابد و کمتر معتقدى به ایشان یافت میشود که تجربهاى از عنایات امام عصر(عج) را دربارهی خود، به خاطر نداشته باشد.
از اینرو که مردم این دوره از ارتباط مستقیم، با امام خود محروم هستند، حضرتش با نصب نایبان عام؛[7] یعنى دانشمندان و فقهاى شیعه، مردم را در پیشآمدهاى جدید، به ایشان ارجاع نموده و از سرگردانى و تحیر نجات داده تا مردم با مراجعهی به آنها، دربارهی احکام و مسائل روز، کسب تکلیف کنند.
دورهی چهارم زندگانى امام عصر(عج) پس از پایان دورهی سوم و با ظهور حضرتش آغاز میشود. ظهورى که زمان دقیق آن بر همه پوشیده است. همانگونه که در بسیارى از روایات بدان اشاره شده، زمان ظهور حضرت، مصادف با نهایت فساد و تباهى در جهان است. به گونهاى که تنها راه نجات، یک انقلاب جهانى است و چشم امید مردم، فقط به ظهور حضرت است.
در آن هنگام است که به فرمودهی خدای متعال، آسانى پس از سختیها نمایان میشود و فرج امام عصر(عج) اتفاق میافتد. او میآید و زمین را از ظلم و ستم میرهاند و دین حقیقى اسلام را که همان مدینهی فاضله است، برپا میدارد. در آن هنگام مستضعفان نَفَسى تازه میکنند و فاصلهها از بین میرود و تنها ملاک برترى انسانها، نه طبقات اجتماعى، نه رنگ و نه اجداد، بلکه تقوا است و بس.
گفته شده است آنحضرت نیز، سرانجام مانند پدران پاک خویش به دست فتنهگران و سودجویان پس از حدود 20 سال حکومت الاهى،[8] به شهادت میرسد و شهادت او ابتداى رجعت است. بازگشت به عهد صالحان و وارستگان، بازگشت به زمان حسین و عاشوراییان و آنروز، روز خدا است.
پس از تبیین ادوار زندگى پر برکت امام عصر(عج) نوبت به تبیین مرحلهی دوم بحث؛ یعنى پیشگوییهاى قرآنى و روایى دربارهی شخصیت و حکومت امام دوازدهم(عج)، میرسد.
از آنجا که عموماً در آیات قرآن، در اخبار غیبى از آینده، به ذکر خصوصیات و ویژگیها، اشاره شده و از ذکر مستقیم نام شخص یا مکان، خوددارى میشود، در آیات مربوط به امام دوازدهم(عج) نیز خصوصیاتى ذکر شده است که عملاً مصداقى جز آنحضرت پیدا نمیکند. از جملهی این آیات میتوان به آیهی 5 و 6 از سورهی قصص اشاره کرد که خداوند میفرماید: "و ما اراده کردهایم تا بر تضعیف شدگان روى زمین، نعمتی گران ارزانى داریم و آنان را پیشوایان و وارثان گردانیم".
در آیهاى دیگر از قرآن کریم آمده است: "او کسى است که رسولش را با هدایت و دینى حق فرستاد. تا دینش را به طور کامل و قوى، بر تمام ادیان، چیره و برتر گرداند".[9]
آیات دیگرى مانند آیۀ 55 سورهی نور و آیهی 105 سورهی انبیاء، در شأن امام دوازدهم(عج) نازل شدهاند و مشخص است که اگر مصداق آیات فوق را امام عصر(عج) ندانیم، این آیات صرفاً شعارهایى دور از واقعیت خواهند بود که با اعجاز و صداقت قرآن کریم، سازگارى ندارد.
اما روایاتى که از ناحیهی پیامبر اکرم(ص) دربارهی ظهور مهدى موعود وارد شده بسیار زیاد است. به گفتۀ شهید محمد باقر صدر(ره)، اگر اخبار رسیده از طریق شیعه و سنى شمارش درآید، در مجموع به بیش از شش هزار روایت دربارهی امام مهدى(عج) برمیخوریم،[10] ولى به قصد تبرک به ذکر نمونهاى از آن بسنده میکنیم. در حدیثى از حضرت پیامبر(ص)، آمده است: "مهدى از فرزندان من است. براى او غیبتى است... و پس از آن میآید و زمین را پر از عدل و داد میکند همانگونه که از ظلم و جور پر شده است".[11]
روایات متواتر بسیارى که جاى هیچگونه شک و تردیدى در آنها نیست، در بارۀ امام مهدى(عج) در کتابهای اهلسنت موجود است، کتابهایى که پیش از تولد امام عصر به وسیلۀ محققان مسلمان تألیف شدهاند.[12]
اما آخرین محور بحث؛ یعنى علایم ظهور:[13] علایم ظهور حضرت حجت(عج) به دو بخش قربى(غیر قطعى) و قطعى تقسیم میشوند.[14]
علایم قربى، به علایمى گفته میشود که حاکى از نزدیک بودن ظهورند. تعداد این علایم بسیار است که برخى از آنها عبارتاند از:
- خروج مردى هاشمى،
- برپا شدن پرچمهاى سیاه در خراسان،
- گرفتن ماه،
- بارش بسیار باران،
- جنگى جهانى،
علایم قطعى، آن دسته از نشانههاى ظهور هستند که یقیناً به لطف خداوند متعال پس از آنها، ظهور اتفاق خواهد افتاد و برخى از آنها از این قرارند:
- جنبش ترقى خواهانهی مردم یمن،
- جنبش ارتجاعى سفیانى،
- نداى روحبخش آسمانى،
- فرو رفتن زمین،
- قتل نفس زکیه،
در پایان گفتنى است که آنچه ذکر شد مورد اجماع و اتفاق تمام علماى اسلامى، اعم از عموم فِرق شیعه و سنى است.
.[1] طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص 417، تهران، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ سوم، 1390ق.
.[2] سید محمد کاظم قزوینی، امام مهدى از ولادت تا ظهور، تحقیق: کرمی، علی و حسینی، محمد، ص 58، قم، الهادی، 1376ش.
.[3] فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ص 292، انتشارات رضی، قم، چاپ اول، 1375ش.
.[5] الصواعق المحرقه، ص 208؛ «دیدگاه اهل سنت درباره حضرت مهدی و تفاوتهای آن با نگاه شیعه»، 1425؛ «روایات مهدوى در منابع حدیثی اهل سنت»، 64958.
.[6] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 51، ص 361، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
.[7] شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 18، ص 101، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
.[8] امام مهدى از ولادت تا ظهور، ص 779.
[9]. توبه، 33؛ فتح، 28؛ صف، 9.
.[10] حمویی جوینی شافعی، ابراهیم بن سعد الدین، فرائد السمطین فی فضائل المرتضی و البتول و السبطین و الأئمة من ذریتهم(علیهم السلام)، ج 2، ص 335، مؤسسة المحمود، چاپ اول، 1400ق، به نقل از: امام مهدى از ولادت تا ظهور، ص 102.
[11]. پیشوائی، مهدی، سیره پیشوایان، ص 697، قم، قدس، چاپ ششم، 1376ش.
[12]. ر.ک: امام مهدى از ولادت تا ظهور، ص 561 - 464.
.[13] صدر، محمد باقر، امام مهدى حماسهاى از نور، ترجمه، کتابخانهى بزرگ اسلامى، ص 66، تهران، مؤسسه الامام المهدی، 1398ق.
.[14] نمایههاى: «علایم ظهور حضرت مهدى (عج)»، 49؛ «سقوط نکردن حکومت امام زمان(عج)»، 43؛ «ویژگیهاى جامعه بعد از ظهور حضرت مهدى(عج)»، 127.