لطفا صبرکنید
14740
- اشتراک گذاری
بنابر تصریح آیات قرآن کریم اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم، یکی از انبیای الاهی بود.
اما این که چرا در برخی از آیات نام اسحاق به تنهایی آمده، شاید به جهت اعجازی است که در تولد اسحاق بود؛ زیرا که ابراهیم و ساره هردو کهن سال بودند و به صورت عادی فرزند دار شدن آنها بعید بوده، خداوند به آنها نوید فرزندی را داد که حتی موجب شگفتی خود ابراهیم و ساره نیز شد و این نوع تولد سبب شد در آیات، تأکید بیشتری بر اسحاق شود.
علاوه بر این در تعدادی از آیات، بحث در مورد انبیای بنی اسرائیل است و بدین جهت نامی از اسماعیل وجود ندارد. همان طور که در برخی از آیات که بحث از بنای کعبه است، تنها ذکر اسماعیل به میان آمده و نامی از اسحاق برده نشده است. در نهایت به نظر می رسد یاد کردن اسماعیل در برخی آیات و نام بردن اسحاق در برخی دیگر به حسب مقتضای بحث بوده و هیچ کدام نفی دیگری را نمی کنند.
بنابر تصریح آیات قرآن کریم اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم،[1] یکی از انبیای الاهی بود،[2] و در بسیاری از آیات قرآن از او یاد شده است. اما در تعدادی از آیات نامی از اسماعیل نیامده و تنها به یاد کردن اسحاق به عنوان فرزند ابراهیم، اکتفا شده است. از جمله این آیات، آیاتی است که در سؤال ذکر شده و در آن تنها به نام آوردن از اسحاق و فرزندش یعقوب اکتفا شده است.
نخست باید بگوییم که ذکر اسحاق، نفی فرزند بودن اسماعیل را نمی کند و با توجه به آیات صریح قرآن، اسماعیل به طور قطع فرزند حضرت ابراهیم است.
اما در این که چه چیزی سبب شد در این آیات، یادی از اسماعیل به میان نیاید، شاید به جهت اعجازی است که در تولد اسحاق بود. بنابر آیات قرآن تولد اسحاق با اعجازی همراه بود؛ زیرا ابراهیم و ساره هردو کهن سال بودند و به صورت عادی فرزند دار شدن آنها بعید بود، در این زمان خداوند به آنها نوید فرزندی را داد که حتی موجب شگفتی خود ابراهیم و ساره نیز شد.[3] البته فرزند دار شدن خود هدیه ای الاهی است و این موهبت در مورد اسماعیل نیز صادق است ولی به حسب شرایط، فرزند دار شدن به اسحاق موهبتی خاص بود؛ لذا می توان علت این گونه آیات در قرآن را به این مسئله نیز برگشت داد؛ لذا بعضی مفسران این نکته را بیان کرده اند و ما در لابه لای آیات آن را آورده ایم.
علاوه بر این، در بعضی از آیات مقام صحبت در مورد بنی اسرائیل است و به جهت مراعات بحث، به ذکر اسحاق و یعقوب اکتفا کرده و ما برای مثال دو آیه مورد بحث را بیان می داریم:
1. «وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ کُلاًّ هَدَیْنَا وَ نُوحًا هَدَیْنَا مِن قَبْلُ وَ مِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُدَ وَ سُلَیْمَنَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسىَ وَ هَرُونَ وَ کَذَالِکَ نجَزِى الْمُحْسِنِین».[4]
همان گونه که از ادامه این آیه به دست می آید، آیه در مقام بیان نسلی از ابراهیم بوده که توسط اسحاق ادامه پیدا کرد و به غیر از نوح که قبل از اینان بوده و خود آیه نیز متذکر این نکته شده، همه انبیای مذکور در آیه از فرزندان اسحاق هستند.
البته نکته دیگری نیز توسط مفسران در مورد ذکر نکردن اسماعیل آمده است، به این که تولد اسحاق از مادر عقیمى همچون ساره آن هم در سن پیرى بوده و این موضوع بسیار عجیب و موهبتى غیر منتظره بود؛[5] و به همین جهت در این آیه اسحاق را نام برده است. این حکمت در آیات دیگر نیز صادق است.
2. «فَلَمَّا اعْتزَلَهُمْ وَ مَا یَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ کلاُّ جَعَلْنَا نَبِیًّا».[6]
در ذکر یعقوب به جای اسماعیل در این آیه احتمالی وجود دارد «که خواسته است به توالى شجره نبوت در بنى اسرائیل اشاره کند، چون از دودمان یعقوب جمع کثیرى از انبیاء بوده و مؤید این معنا جمله «وَ کُلًّا جَعَلْنا نَبِیًّا» است».[7]
علاوه بر این، در تعدادی از آیات که موضوع آنها کعبه و بنای آن است، تنها اسم اسماعیل به میان آمده و نامی از اسحاق برده نشده[8] و این شاهدی است بر روش قرآن که در هر مقام نام مناسب با آن مقام را آورده است.
در نهایت به نظر می رسد ذکر اسماعیل در بعضی آیات و یاد کردن اسحاق در بعضی دیگر به حسب مقتضای بحث بوده است و هیچ کدام نفی دیگری را نمی کنند.
[1]. ابراهیم، 39؛ «حمد خداى را که در پیرى، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید مسلّماً پروردگار من، شنونده (و اجابت کننده) دعاست».
[2]. مریم، 54؛ «و در این کتاب (آسمانى) از اسماعیل (نیز) یاد کن، که او در وعدههایش صادق، و رسول و پیامبرى (بزرگ) بود!».
[3]هود، 72؛ «قالَتْ یا وَیْلَتى أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هذا بَعْلی شَیْخاً إِنَّ هذا لَشَیْءٌ عَجیبٌ»؛ « گفت: «اى واى بر من! آیا من فرزند مىآورم در حالى که پیر زنم، و این شوهرم پیر مردى است؟! این راستى چیز عجیبى است».
[4]. انعام، 84؛ «و اسحاق و یعقوب را به ابراهیم بخشیدیم، [و] هر یک را هدایت کردیم، و [نیز] نوح را پیش از این هدایت نمودیم، و از فرزندان او داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون را [هدایت کردیم] و این گونه نیکوکاران را پاداش مىدهیم».
[5]. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 5، ص 324، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374 ش.
[6]. مریم، 49؛ «پس هنگامى که از آنان و آنچه جز خدا مىپرستیدند، کناره گرفت، اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هر یک را پیامبر قرار دادیم».
[7]. طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 14، ص 61-62، انتشارات جامعه مدرسین، قم، چاپ پنجم، 1417 ق.
[8]. بقره، 128؛ «ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که خانه مرا براى طوافکنندگان و مجاوران و رکوعکنندگان و سجده کنندگان، پاک و پاکیزه کنید».