لطفا صبرکنید
29326
- اشتراک گذاری
واژه «قسم» در زبان عربی مترادف کلمه «سوگند» در زبان فارسی و عبارت است از اقرار و اعترافی است که شخص بر روی شرف و ناموس خود می کند و خدا، یا بزرگی را شاهد گیرد. سوگند خوردن اختصاص به ملت و زبان خاصی نداشته و در تمام اعصار گذشته به مثابه یک سنت در میان اقوام و ملل مختلف جریان داشته است. در قرآن، در ضمن 104 آیه، 118 مورد سوگند آمده است که 95 مورد از آن سوگندهای آفریدگار جهان است.
سوگندهای الاهی با سوگندهای متعارف میان مردم تفاوت های قابل توجهی دارد. خداوند در سوگندهای خود حکمت ها و اهداف بسیار بالایی دارد که بعضی از آنها عبارت اند از: بیان عظمت مورد قسم، تأکید، تأثیر در مخاطب، استدلال، اتمام حجت، اثبات آنچه برای آن قسم یاد می کنند و بیان واقعیتی که مورد تردید مردم واقع گردیده، متوجه ساختن بشر به منافع و فواید فراوان چیزهائى که به آنها سوگند یاد می شود، توجه دادن به واقعیت داشتن مورد قسم که قبلاً مورد انکار بوده، مبارزه با خرافات و... .
در بعضی موارد نیز قرآن به نقل و بیان قسم هایی که توسط غیر خدا ایراد شده، پرداخته است.
الف) تعریف سوگند:
سوگند(sawgand). در اصل «سوکنته»(Saokenta). به معنای گوگرد و سوگند خوردن به معنای خوردن گوگرد است که نوعی آزمایش برای تشخیص گناهکار از بی گناه بوده، در قدیم مقداری آب آمیخته به گوگرد به متهم می خورانیدند و از تأثیر آن در وجود وی، گناهکار بودن یا بی گناه بودن او را تعیین می کردند.[1] بعدها به معنای قسم به کار رفته است که اقرار و اعترافی است که شخص بر روی شرف و ناموس خود می کند و خدا، یا بزرگی را شاهد گیرد؛ مانند قسم (به خدا، رسول، امامان و بزرگان).[2]
واژه «قسم» در زبان عربی مترادف کلمه «سوگند» در زبان فارسی است.
ب) پیشینه تاریخی سوگند:
آثار به جای مانده از فرهنگ و تمدن بشری نشان می دهد که سوگند خوردن اختصاص به ملت و زبان خاصی نداشته و در تمام اعصار گذشته به مثابه یک سنت در میان اقوام و ملل مختلف جریان داشته است و به احتمال قوی می توان گفت تاریخچه قسم به تاریخ و زبان بشر بر می گردد و گواه بر این مطلب معتبرترین منبع تاریخ انسان، قرآن کریم است که سوگند خوردن انسان ها را در اعصار مختلف چون سوگند خوردن حضرت ابراهیم (ع)،[3] فرزندان حضرت یعقوب (ع)،[4] ساحران درباره فرعون،[5] و مقدم تر از همه قسم خوردن شیطان در مقابل آدم و حوا،[6] را نقل می کند.
ج) سوگندهای قرآن:
23 سوره از سوره های قرآن با سوگند آغاز شده است. در 44 سوره قرآن، در ضمن 104 آیه، 118 مورد سوگند آمده است. اما تنها 95 مورد از آن سوگندهای آفریدگار جهان است. سایر سوگند هایی که در قرآن آمده است عبارت اند از:
1. دو مورد از زبان رسول خدا (ص) در اثبات وقوع روز قیامت و محاسبه اعمال و جزاء در آن روز.
2. چهار مورد قسم هایی است که از برادران حضرت یوسف (ع) آمده است.
3. یک مورد، سوگندی است که ساحران برای فرعون یاد کردهاند که بر موسی غالب خواهند شد.
4. یک مورد سوگندی است که شیطان در اغوای بندگان غیر مخلص یاد کرده است.
5. پانزده مورد مربوط به مشرکان و منافقان و منکران روز قیامت می باشد.[7]
د) تفاوت سوگندهای خداوند با سوگندهای متعارف میان مردم:
سوگندهای الاهی با سوگندهای متعارف میان مردم تفاوت های قابل توجهی دارد؛ زیرا:
1. هدف اصلی از سوگندهای مردم اثبات مطلب است، و این درجایی است که متکلم برای منظوری نیازمند باور کردن مطالب خود توسط مخاطب است. وقتی گویندهای احتمال می دهد که شنوندگان سخن او را باور نکنند با سوگند خوردن سعی می کند آنان را وادار به قبول نموده، شک و تردید را برطرف سازد. اما خداوند نیازی به قبول کلام خود از طرف بندگان ندارد، بلکه این بندگان هستند که نیازمند ایمان، قبول و عمل به قوانین و دستورات الاهی هستند و فایده و سود آن را به مردم می رسد.
2. مردم معمولاً به موجودات مقدس یا عزیز و با اهمیت در نزد خود قسم می خورند، اما خداوند در قرآن به موجوداتی سوگند یاد کرده که برخی از آنها در نظر مردم از تقدس و عزّت خاصی برخوردار نیستند.
هـ) فلسفه و اسرار سوگندهای خداوند:
خداوند از همه راست گویان راست گوتر است، اما به دلیل حکمت ها و اهداف بلندی در کلام خود از سوگند استفاده کرده است که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
1. بیان عظمت مورد قسم: همیشه به امور پرارزش و مهم سوگند یاد مىکنند، بنا بر این سوگندهاى قرآن دلیل بر عظمت و اهمیت امورى است که به آنها سوگند یاد شده؛[8] مانند: "یس و القرآن الحکیم"،[9] و همین امر سبب اندیشه هر چه بیشتر در "مقسم به" یعنى چیزى که سوگند به آن یاد شده مىگردد، اندیشهاى که انسان را به حقایق تازه آشنا مىسازد. تا از آنها راهى به سوى خدا بگشاید.[10]
2. تأکید: سوگند همیشه براى تأکید و بیان اهمیت است، و دلیل بر این است که امورى که براى آن سوگند یاد شده از اهمیت بالایی برخوردار بوده درخواست خداوند کاملاً جدى و مؤکد است.[11] خداوند در باره وعده مجازات کافران قسم یاد کرده و می فرماید: "و یستنبئونک احق هو قل ای و ربّی انّه لحق و ما أنتم بمعجزین"؛[12] از تو می پرسند آیا آن (وعده مجازات الهی) حقّ است؟ بگو: آری، به پروردگارم سوگند، قطعا حق است، و شما نمی توانید از آن جلوگیری کنید. چون قبلاً در آیات دیگر وقوع قیامت و مسئله حقانیت قرآن و رسالت و وقوع ثواب و عقاب آمده، این جا در واقع تأکیدش بر آن همراه با قسم بوده است؛ چون این عرف اعراب بود که در تأکید ماجراها و شنیدهها متوسل به قسم می شدند و خداوند هم پیامبرش را به همین روش می خواند.[13]
3. تأثیر در مخاطب: هر گاه گوینده، سخن خود را قاطعانه بیان کند، از نظر روانى در قلب شنونده بیشتر اثر مىگذارد، مؤمنان را قوىتر، و منکران را نرمتر مىسازد.[14]
4. استدلال: با دقت در بعضی از سوگندهاى قرآن مىتوان فهمید که این سوگندها، نوعی استدلال است؛ نظیر آنچه نویسندهاى بگوید: قسم به این کتابم که من نویسنده هستم، مانند "وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیمِ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ" از آن جا که قرآن بالاترین معجزه پیامبر و بهترین دلیل نبوت آن حضرت می باشد، به همین دلیل مورد قسم واقع شده است. در حقیقت این قسم خوردن استدلالی است بر نبوت.[15]
5. اتمام حجت: در بعضی از آیات هدف خداوند از سوگند و قسمی که یاد کرده است اتمام حجت به افراد است چنان که می فرماید: "فَلا وَ رَبِّکَ لا یؤْمِنُونَ حَتَّى یحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَینَهمُ ثُمَّ لا یجِدُوا فی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیتَ وَ یسَلِّمُوا تَسْلیما"،[16] به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر این که در اختلافات خود، تو را به داورى طلبند. و سپس از داورى تو، در دل خود احساس ناراحتى نکنند و کاملا تسلیم باشند. و یا آیه شریفه "فَوَ رَبِّکَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعین"؛[17] به پروردگارت سوگند، (در قیامت) از همه آنها سؤال خواهیم کرد.
6. اثبات مقسم علیه و توجه دادن به واقعیت داشتن مورد قسم که قبلاً مورد انکار بوده یا در آن شک و تردید داشته یا موهوم و خیالی اش مىپنداشتهاند؛ مانند فرشتگان، قیامت، روان، وجدان انسان (نفس ناطقه و لوامه) و غیر آنها، چنان که می فرماید: "وَ الصَّفَّاتِ صَفًّا* فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا* فَالتَّالِیاتِ ذِکْرًا*إِنَّ إِلَاهَکمُْ لَوَاحِدٌ*..."؛[18]سوگند به (فرشتگان) صف کشیده (و منظم)، و به نهی کنندگان (و باز دارندگان)، و تلاوت کنندگان پیاپی آیات الهی، که معبود شما یگانه است.
7. متوجه ساختن بشر به منافع و فواید فراوان چیزهائى که به آنها سوگند یاد می شود (مقسم به) مانند خورشید و ماه و ستارگان و شب و روز و حتى انجیر و زیتون.
8. رد افکار خرافى و اعتقادات جاهلانهاى که انسان های قدیم و حتى انسان متمدن امروز نسبت به بعضى امور داشته و دارد؛ مثل آن که عرب جاهلى بعد از ظهر را ناخجسته و براى کار و کسب بد میمنت می دانست و بر اثر چنین اعتقاد جاهلانهاى زیان هاى اقتصادى و اجتماعى و اخلاقى فراوان به وى می رسید. نسل معاصر نیز مانند اهل هر عصرى از دوره و زمانه خود شکایت داشته، عمل خیر را در آن ناممکن مىپندارد. جمیع این اوهام را خداوند با سوگند یاد کردن به عصر[19] که هم به معناى بعد از ظهر و هم به معناى دوره و زمانه می آید مردود شناخت.
[1] . فرهنگ عمید، ذیل واژه سوگند.
[2] . معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه سوگند.
[3]. انبیا، 57.
[4] . یوسف، 91.
[5] . شعراء، 44.
[6]. اعراف، 21.
[7]. هاشم زاده هریسی، هاشم، شناخت سورههای قرآن، ص 23 و 24، کتابخانه صدر، 1373 ش.
[8] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 18، ص 316، دارالکتب الاسلامیه، تهران ، 1374ش.
[9] . یس، 1و2.
[10] . تفسیر نمونه، ج 27، ص 39.
[11] . تفسیر نمونه، ج 18، ص 316.
[12] . یونس، 53.
[13] . فخر رازی، تفسیر کبیر ، 32 جلدی، چاپ اول، ج 17، ص 111
[14] . تفسیر نمونه، ج 19، ص 7.
[15] . قرشى، سید على اکبر، تفسیر أحسن الحدیث، ج 10، ص 33، بنیاد بعثت، تهران، چاپ 1377.
[16] . نساء، 65.
[17] . حجر، 92.
[18] . صافات، 1- 5.
[19] . عصر، 1.