لطفا صبرکنید
77785
- اشتراک گذاری
زبان در عین این که یکی از بزرگ ترین نعمت های خداوند و ابزاری برای رشد و روابط با دیگران بوده، در عین حال آفات فراوانی نیز دارد و می تواند سرچشمه گناهان بی شماری باشد؛ از این رو، برای کنترل زبان و استفاده بجا از آن لازم است هر صبح که انسان از خواب بیدار می شود به خود توصیه کند که مراقب زبانش باشد.
امام علی (ع) می فرماید: «سخن در اختیار تو بوده مادامى که آن را بر زبان جارى نکردهاى، ولى هرگاه سخن گفتى تو در بند آن گرفتار مىشوی؛ اکنون زبانت را همانند طلا و نقره ات حفظ کن؛ بسا سخنى که نعمتى را از انسان سلب مىکند. پس هر چه نمىدانى از گفتن آن خوددارى کن. خداوند بر اعضا و جوارحت چیزهایى واجب کرده که روز قیامت از آنها سؤال خواهد کرد، در آن روز خوار خواهد شد کسى که زبانش بر او حکومت کند. هر کس پر حرف شد خطایش هم زیادتر مىشود، و هر کس این چنین باشد حیائش کم می شود، و هرکس حیائش کم شد، ورعش [دوری از گناهان و امور شبهه ناک] کم شد، دلش مىمیرد و هر کس دلش مرد، وارد دوزخ مىشود».
زبان، ترجمان دل، نماینده عقل، کلید شخصیت و مهم ترین دریچه روح آدمی است. آنچه بر صفحه زبان و در لابلای گفته های انسان ظاهر می شود، نمودی از آن چیزی است که بر صفحه روح انسان نقش می بندد. زبان در عین این که یکی از بزرگ ترین نعمت های خداوند و ابزاری برای رشد و روابط با دیگران بوده، در عین حال آفات فراوانی نیز دارد و می تواند سرچشمه گناهان بی شماری باشد؛ از این رو، برای کنترل زبان و استفاده بجا از آن، دو راه پیشنهاد می شود:
الف. درمان علمی:
توجه به خطرات زبان و مراقبت از آن، بهترین درمان علمی برای پر حرفی است. زبان و سخن گفتن با آن، در عین حال که در جاهایی بسیار مفید است، آفات و خطرات فراوانی هم دارد. هر صبح که انسان از خواب بیدار می شود، لازم است به خود توصیه کند که مراقب زبانش باشد؛ زیرا این عضو می تواند انسان را به اوج سعادت یا خاک ذلت و شقاوت بکشاند. امام سجّاد (ع) فرمود: «هر صبح، زبان آدمى تمام اعضاى بدنش را زیر نظر گرفته، و مىگوید: چگونه هستید؟ چگونه صبح کردید؟ پاسخ می دهند به خیر و خوبى است به شرط آن که تو [دست از سر ما بردارى] و ما را به خود رها کنى؟ و او را به خدا سوگند می دهند [که سخن ناروایی نگوید و آنان را به مشقّت نیندازد] و می گویند [شکی در این نیست که] به خاطر تو، ثواب و پاداش به ما مىرسد، و به سبب تو است که کیفر مىشویم». [1]
پس انسان باید مواظب زبان و سخن خود باشد؛ زیرا هر کلامی که از او صادر شده در نامه عمل او ثبت و ضبط می شود. در قرآن کریم آمده است: «انسان هیچ سخنى را بر زبان نمىآورد، مگر این که همان دم، فرشتهاى مراقب و آماده براى انجام مأموریت (و ضبط آن) است». [2]
در احادیثی از امام علی (ع) می خوانیم:
1. آن حضرت از نزدیک مردى عبور کردند که بسیار پر حرفى می کرد، حضرت در نزد او توقف کرده و فرمودند: اى مرد! تو بر فرشتگان حافظ خود با این پر حرفى کتابى را املاء می کنى؛ از آنچه به تو سود می دهد سخن بگو و از سخنان واهى دوری کن. [3]
2. «سخن در اختیار تو بوده مادامى که آن را بر زبان جارى نکردهاى، ولى هرگاه سخن گفتى تو در بند آن گرفتار مىشوی؛ اکنون زبانت را همانند طلا و نقره ات حفظ کن؛ بسا سخنى که نعمتى را از انسان سلب مىکند. پس هر چه نمىدانى از گفتن آن خوددارى کن. خداوند بر اعضا و جوارحت چیزهائى واجب کرده که روز قیامت از آنها سؤال خواهد کرد، در آن روز خوار خواهد شد کسى که زبانش بر او حکومت کند. هر کس پر حرف شد خطایش هم زیادتر مىشود، و هر کس این چنین باشد حیایش کم می شود، و هرکس حیایش کم شد، ورعش [دوری از گناهان و امور شبهه ناک] کم خواهد شد، دلش مىمیرد و هر که دلش مرد، وارد دوزخ مى شود». [4]
3. « هنگامی که عقل کامل شود، سخن کم میشود». [5]
بنابراین، از نگاه آیات و روایات، بهترین روش برای پرهیز از آفات زبان، خودداری از پرگویی و ترک گفتارهای بی فایده است؛ زیرا اگر انسان بداند سخنانش جزو اعمال او محسوب میشود و در برابر آن مسئول است، از پر حرفی که نوعاً به دروغ، غیبت، اتلاف وقت، آزار دیگران، قساوت قلب و... منتهی میشود اجتناب خواهد نمود.
شاید بتوان ریشه روانی زیاد حرف زدن را در این نکته دانست که ما انسان ها دوست داریم همیشه مورد توجه و محبت دیگران باشیم و برای این که محبت کافی را از دیگران کسب کنیم دست به کارهایی می زنیم که باعث جلب توجه شود، ولی نباید فراموش کرد که اگر انسان ارتباط خود را با خدا درست نماید و انگیزه او در انجام کارها کسب رضایت خدا باشد، و تلاش در این نماید که محبوب او شود، خداوند او را محبوب دیگران می کند، بدون این که نیازی به ریا و جلب توجه آنان داشته باشد. پس نیازی به پر حرفی و یا هر کار ناپسند دیگری برای جلب توجه دیگران نیست. [6]
ب. درمان عملی:
می توان با تمرین و تلقین و احیاناً با نذر و یا جریمه کردن خود در صورت پرحرفی، به تدریج خود را به دوری از آن عادت داده و صفت ثابت و راسخی را در این زمینه کسب نمود.
نکته قابل توجه این که، منع زبان از پرگویی، کاری تدریجی و طولانی بوده و به گذر زمان نیاز دارد. کسی که به پرگویی و کنترل نداشتن بر زبانش عادت داشته و این عمل در او به صورت ملکه درآمده است، نمی تواند یک روزه بر خلاف آن عمل کند، بلکه باید قرار بر این بگذارد که هر روز مقداری از پرگویی اش را کم کند تا به تدریج با تسلط بر زبان و سخنانش بتواند به مقدار لازم و ضروری از زبانش استفاده کند و سخن بگوید.
برای آگاهی بیشتر نمایه های زیر را مطالعه کنید:
«راهنمایی برای زدودن رذایل»، سؤال 2604 (سایت: 2741) .
«مقایسه کلام و سکوت»، سؤال 9135 (سایت: 9608) .
«راه های ترک گناهان زبانی»، سؤال 13868 (سایت: 13582) .
[1] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 68، ص 302، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.
[2] . ق، 18:«ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتیدٌ».
[3] . شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 396، نشر جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، 1404ق.
[4] . بحارالانوار، ج 68، ص 286.
[5] . بحارالانوار، ج 1، ص 159.
[6] . برای آگاهی بیشتر نمایه های «راه های کسب محبوبیت نزد دیگران»، سؤال 10915 (سایت: 11664) و «راه های محبوب خدا شدن»، سؤال 106 (سایت: 1025) مطالعه کنید.