جستجوی پیشرفته
بازدید
56458
آخرین بروزرسانی: 1391/02/25
خلاصه پرسش
"طبیب دوار بطبه" که حضرت علی (ع) درباره پیامبر فرموده به چه معنا و مفهوم است؟
پرسش
"طبیب دوار بطبه" که حضرت علی (ع) درباره پیامبر فرموده به چه معنا و مفهوم است؟
پاسخ اجمالی

امام علی (ع) با تشبیه پیامبر اسلام (ص) به طبیب و پزشکی که با طب خود سخت به دنبال نیازمندان به طبابت روحی می گردد، رسالت آن حضرت را در معالجه روح و جان انسان ها بیان می کند و می فرماید: "طبیب دوّار بطبّه"، او پزشک بیمارى جهل و طبیب اخلاق نکوهیده و پست است، و با طبّ خویش در سیر و گردش است، کنایه از این است که وى براى درمان جاهلان و گمراهان خود را عرضه مى‏کند و خویشتن را بر این امر منصوب و موظّف داشته است.

نکته ای که در این جا قابل دقت است؛ این است که پیامبر اسلام (ص) بر خلاف عرف طبیبان و پزشکانی که با جسم فیزیکی مردم در ارتباط اند و در مطب و محل کار خود به انتظار مریض می نشینند، تا بیماران به آنها مراجعه کنند، این پیامبر است که به سراغ بیماران می رود. به بیان دیگر، پیامبر برای رسالتش که درمان بیماری روح و جان مردم است، رسالت فراگیر دارد، و این رسالت اقتضای آن را دارد که او به سراغ مردم برود و به دنبال درمان آنها باشد.

پاسخ تفصیلی

برای روشن شدن مفهوم "طبیب دوار" نخست فرازی از خطبه ای را که امام علی (ع) در آن، به یکی از صفات و ویژگی های پیامبر اسلام (ص) اشاره کرده می پردازیم، آن گاه به بررسی موضوع مورد پرسش می پردازیم: "وَ مِنْهَا طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ أَحْکَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ یَضَعُ ذَلِکَ حَیْثُ الْحَاجَةُ إِلَیْهِ مِنْ قُلُوبٍ عُمْیٍ وَ آذَانٍ صُمٍّ وَ أَلْسِنَةٍ بُکْمٍ مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَوَاطِنَ الْحَیْرَةِ ..."؛[1] او (پیامبر) پزشکى است که با طبّ خویش پیوسته در گردش است، داروها و مرهم‏هاى خود را به خوبى آماده ساخته و ابزار داغ کردن را (براى سوزاندن‏ زخم ها) تفتیده و گداخته کرده است، تا بر هر جا که نیاز داشته باشد بگذارد؛ بر دل هاى کور، بر گوش هاى کر، بر زبان هاى گنگ، او با داروهاى خویش بیماران غفلت زده و سرگشته را رسیدگى و درمان مى‏کند، همان هایى که از فروغ حکمت بهره نگرفته و اندیشه خود را به انوار دانش هایى که اعماق جان را روشنى بخشد، تابان و فروزان نکرده‏اند،... .[2]

امام علی (ع) با تشبیه پیامبر اسلام (ص) به طبیب و پزشکی که با طب خود سخت به دنبال نیازمندان به طبابت روحی می گردد، رسالت آن حضرت را در معالجه روح و جان انسان ها بیان می کند و می فرماید: "طبیب دوّار بطبّه"، او پزشک بیمارى جهل و طبیب اخلاق نکوهیده و پست است، و با طبّ خویش در سیر و گردش است، کنایه از این است که وى براى درمان جاهلان و گمراهان خود را عرضه مى‏کند و خویشتن را بر این امر منصوب و موظّف داشته است. واژه "مراهم" (جمع مرهم به معناى دارو) استعاره است براى دانش ها و صفات پسندیده و برجسته‏اى که نزد آن حضرت است. واژه "مواسم" نیز استعاره است براى تعزیرات و حدود شرعى و اجراى آنها در باره کسى که ارشاد و تعلیم در او سودمند نمى‏افتد. بنابر این، او همچون پزشک حاذق و زبر دستی است که همه داروها و مرهم‏ها، و اسباب داغ کردن و سوزاندن زخم ها را براى کسى که مرهم او را سودمند نیست در اختیار دارد، تا هر جا که نیاز باشد این داروها و اسباب را براى درمان دل هاى کور به کار برد، تا آنها را جهت پذیرش انوار علوم، و هدایت به جادّه حق آمادگى دهد و چشم بصیرت آنان را بدین طریق بینایى بخشد؛ و براى معالجه گوش هاى کر تا آنها را جهت قبول موعظه و اندرز مهیّا سازد. واژه "صمم" (کرى) به طور مجاز بر کسى که موعظه و ارشاد در گوش او فرو نمى‏رود و همچون کران است اطلاق شده، و این از باب اطلاق اسم ملزوم بر لازم آن است؛ زیرا کرى مستلزم عدم بهره‏مندى از موعظه و ارشاد است. همچنین براى درمان زبان هاى گنگ تا آنان را به ذکر خدا و سخنان حکمت آمیز گویا سازد، واژه "بکم" (لالى) به طور مجاز بر زبان هایى اطلاق شده که بدانچه مطلوب و شایسته است گویا نیست و این حالت باعث شده که همانند افراد لال و بى‏زبان باشند.

بنابر این، نیاز انسان به طبیب روحانی، به مراتب بیش از نیاز او به طبیب جسم و بدن است؛ زیرا دفع امراض جسمانی برای بقای حیات محدود و مادی او است، ولی دفع امراض روحی برای درک حیات جاوید است.

نکته ای که در این جا قابل دقت است؛ این است که پیامبر اسلام (ص) بر خلاف عرف طبیبان و پزشکانی که با جسم فیزیکی مردم در ارتباط اند و در مطب و محل کار خود به انتظار مریض می نشینند، تا بیماران به آنها مراجعه کنند، این پیامبر است که به سراغ بیماران می رود. به بیان دیگر، پیامبر برای رسالتش که درمان بیماری روح و جان مردم است، رسالت فراگیر دارد،[3] و این رسالت اقتضای آن را دارد که او به سراغ مردم برود و به دنبال درمان آنها باشد.

ابن ابی الحدید (شارح نهج البلاغه) درباره طبیب دوار می گوید: پیامبر طبیبی در گردش است؛ برای این که طبیب در گردش دارای تجربه بیشتر است، و منظور از در گردش بودن این است که به سراغ بیمار می رود؛ چرا که صالحان و خوبان دنبال بیماری های جان و دل می گردند و معالجه اش می کنند. می گویند حضرت عیسی را در خانه فردی بدکار و فاجر دیدند و تعجب کردند، از او پرسیدند ای پیامبر خدا شما و این جا بعید به نظر می رسد، فرمود: طبیب به سراغ بیمار می رود.[4]



[1] نهج البلاغه، خ 108.

[2] ر.ک: ابن میثم بحرانی، ‏شرح ‏نهج ‏البلاغه، مترجمان، محمدی مقدم، قربانعلی، نوایی یحیی زاده، علی اصغر، ج 3، ص 74- 75، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی؛ ابن ابی الحدید، شرح ‏نهج ‏البلاغة، ج 7، ص 184، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، چاپ اول، 1337.

[3] مانند پزشکان بدون مرز که در راستای رسالت پزشکی خود، مردم کشوری با کشور دیگر برایشان تفاوت نمی کند.

[4] ابن ابی الحدید،شرح ‏نهج ‏البلاغة، ج 7، ص 184.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها