جستجوی پیشرفته
بازدید
14674
آخرین بروزرسانی: 1397/07/11
خلاصه پرسش
علت اختلاف تعبیر در مورد حضرت یوسف و موسی (ع) به (بلغ أشُده) و (بلغ أشُده و استوی) چیست؟
پرسش
در آیه 22 سوره یوسف آمده: «وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَیْناهُ حُکْماً وَ عِلْماً وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنین‏» و در آیه 14 سوره قصص در مورد حضرت موسی آمده: «وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوى‏ آتَیْناهُ حُکْماً وَ عِلْماً وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنین‏». این که در آیه دوم «استوی» هم اضافه شده، ناظر به چه معنایی است؟ آیا این دو آیه راجع به دو سنّ مختلف و متفاوت بین حضرت یوسف(ع) و موسی(ع) می باشد؟
پاسخ اجمالی

پاسخ به پرسش مطرح شده در بخش های زیر بیان می شود.

الف. معنای «أشُد» و «استوی»

1. اصل واژۀ «أشُد»، از ریشۀ «شدّة» به معنای مرتبۀ قویّ و اعلا در چیز مورد نظر و در مقابل سستی است.[1] برخی گفته اند این کلمه به صورت جمع بوده و مفرد ندارد.[2]

رسیدن به مرحله أشُد، به معناى این است که: انسان آن قدر زنده بماند و عمر کند تا نیروهاى بدنش به حد قوّت و شدّت برسد.[3] به دیگر سخن؛ این مرحله وقتی تحقق پیدا می کند که تمام نیروهای ظاهری و باطنی انسان از جمیع جهات، به کمال رسیده باشد.[4]

2. «استوی» از ریشۀ «سوا» با توجه به جایگاه آن در جمله به معانی زیر می آید:

یک. اگر دو فاعل یا بیشتر به آن اسناد داده ‏شود، به معنای برابری است؛[5] مانند «استوى زید و عمرو فى کذا»؛ زید و عمر در آن برابر شدند. همان طور که در این آیۀ شریفۀ به این معنا آمده است: «آیا سیراب کردن حجاج، و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند (عمل) کسى قرار دادید که به خدا و روز قیامت ایمان آورده، و در راه او جهاد کرده است؟! (این دو،) نزد خدا مساوى نیستند!».[6]

دو. اعتدال چیزی در ذات خود؛[7] مثل آیۀ: «فَإِذَا اسْتَوَیْتَ أَنْتَ وَ مَنْ مَعَکَ عَلَى الْفُلْکِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی نَجَّانا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمین»؛[8]‏ همین که تو و هرکسی که با تو است در کشتى قرار گرفتى و به حال اعتدال درآمدى بگو سپاس آن خدایى را که ما را از ستمگران رهایى بخشید». و مانند «استوى فلان على عمالته»؛ بر مزدش و اجرت عادلانه‏اش دست یافت.[9]

هر گاه این واژه با حرف «على» متعدّى شود، به معنای استیلاء و اقتدار است؛ مثل آیۀ: «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى»؛[10] همان بخشنده ‏اى که بر عرش مسلّط است.

نیز گفته شده معنایش این است که آنچه در آسمان و زمین است، تماماً بر اراده او و با تعدیل و تسویه نمودن آنها از سوى خداى تعالى، مستقرّ و معتدل گردید.[11]

و هر گاه استوى با حرف «الى» متعدّى شود، اقتضای معناى پایان رساندن را دارد، یا چیزى به ذات خود به پایان و کمالش مى ‏رسد یا با حکم و تدبیر؛[12] مانند آیۀ «ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ»؛[13] آن گاه آسمانى که چون دود بود با امر و اراده‏ اش به نهایت ذات و کمال خود رسید».

ب. تفاوت میان دو واژۀ «أشُد» و «استوی»

مفسران دربارۀ تفاوت این دو واژه، دیدگاه های مختلفی را مطرح کرده اند، که چند نمونه بیان می شود:

1. مرحلۀ «أشُد» در هجده سالگی است و استوی همان اعتدال و استقرار در امر حیات و زندگى است که غالباً بعد از رسیدن به مرحلۀ أشدّ حاصل مى ‏شود.[14]

2. «أشُد» به 33 سالگی یا رسیدن به بلوغ جنسی (حُلم) و «استوی» رسیدن به چهل سالگی است.[15]

3. «أشُد» به معنای رسیدن به کمال جسمی و «استوی» رسیدن به کمال عقلی و فکری است.[16]

4. در بارۀ تفاوت این دو مرحله، روایاتی نیز نقل شده است؛ مانند این که امام صادق(ع) فرمود: «أشُد، هجده سالگی و استوی زمان روئیدن محاسن است».[17]

در میان این تعبیرات تفاوت زیادى نیست، و از مجموعه آن با توجه به معناى لغوى این دو واژه، تکامل نیروهاى جسمى و فکرى و روحى استفاده مى ‏شود.[18]

ج. معنای دو واژۀ «أشُد» و «استوی» در آیات مزبور

علامه طباطبایی[19] و برخی دیگر از مفسّران[20] در بارۀ تفاوت این دو واژه در آیات مزبور معتقدند منظور از «بلوغ أشدّ»، رسیدن به ابتداى سن جوانى است، نه اواسط و یا اواخر آن که از حدود چهل سالگى به بعد است، به دلیل آیه ‏اى که در بارۀ موسى(ع) فرموده:«وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوى...»؛ زیرا در این آیه کلمۀ «اسْتَوى» آمده تا برساند موسى به حد وسط أشُد رسیده بود. در آیه «حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ»،[21] چون مى ‏خواسته برساند در اواخر بلوغ اشد خود چنین و چنان گفت، کلمۀ «چهل سالگى» را هم اضافه کرده، و اگر بلوغ اشد به معناى چهل سالگى باشد، دیگر نیازی به ذکر «بَلَغَ» و تکرار آن نبود، بلکه مى ‏فرمود: «حتى اذا بلغ اشده اربعین سنة». پس دیگر مجالى براى گفته بعضى از مفسران نیست که گفته ‏اند: منظور از بلوغ اشد رسیدن به سى و یا سى و سه سالگى است. و همچنین آن مفسر دیگر که گفته: منظور از آن رسیدن به چهل است.

با این همه، می توان گفت: مقصود از رسیدن به مرحلۀ «أشُد» کمتر از چهل سالگى است، با اختلاف در مقداری که ذکر شده است، ولى منظور از «استوی» رسیدن به مرحلۀ چهل سالگى و بالاتر از آن است و همان گونه که قرآن کریم بیان فرموده، حکم نبوّت و علم را به همین ترتیب زمانى به یوسف(ع) و موسی(ع) داده شد؛ یعنی حکم نبوّت و علم به حضرت یوسف(ع) پیش از چهل سالگى داده شد، اما به حضرت موسى(ع) پس از این که او به حدّ رشد جوانى رسید و نیروهاى جسمانى او محکم و مستحکم گشت و همچنین در بارۀ تدبیر امور زندگى به رشد رسیده و استقامت یافت، از سوی خداوند مورد تعلیمات غیبى حکمت، داورى و علم به صفات کامله قرار گرفت و پیوسته از الهامات معنوى بهرمند بود؛ در حالی که آنان هنوز رسول و فرستاده خدا نشده بودند؛ یعنی نبی بودند، اما مأمور به رسالت و ابلاغ دستورات الاهی نبودند.

بنابراین، دو آیۀ مورد بحث -با توجه به معنای اشد و استوی که بیان شد- در مقام بیان سن دقیق حضرت یوسف(ع) و موسی(ع) نیست، بلکه به این موضوع می پردازد که در میان سالی حکم نبوّت و علم به آن دو بزرگوار داده شد.

 

[1]. حسن، مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 6، ص 27 و 28، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، چاپ اول، 1360ش.

[2]. بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی، ص 79، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1375ش.

[3]. سید محمد حسین، طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 14، دفتر انتشارات اسلامى‏، قم، چاپ پنجم، 1417ق.

[4]. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 6، ص 28.

[5]. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب (ألفاظ) القرآن، تحقیق: صفوان عدنان داودی، ص 439، دارالعلم، الدار الشامیة، دمشق‏، بیروت، چاپ اول، 1412ق.

[6]. توبه، 19: «أَ جَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّه‏».

[7]. المفردات فی غریب (ألفاظ) القرآن، ص 439.

[8]. مؤمنون، 28.

[9]. مفردات فی غریب القرآن، ص  439.

[10]. طه، 5.

[11]. مفردات فی غریب القرآن، ص 439. 

[12]. همان.

[13]. فصلت، 11.

[14] المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 14.

[15]. شبّر، سید عبد الله‏، ‏تفسیر القرآن الکریم، ص 371، دار البلاغة للطباعة و النشر، بیروت‏، چاپ اول‏، 1412ق.

[16]. ابن عجیبه، احمد بن محمد، البحر المدید فى تفسیر القرآن المجید، تحقیق: قرشى رسلان، احمد عبدالله، ج 4، ص 236 و 237، نشر حسن عباس زکى، قاهره، 1419ق.

[17]. شیخ صدوق، معانی الاخبار، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، ص 226، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ اول، 1403ق‏.

[18]. تفسیر نمونه، ج 16، ص 40.

[19]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 11، ص 118.

[20]. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 175، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، 1378ش؛ ابیارى، ابراهیم، الموسوعة القرآنیة، ج 10، ص 125، مؤسسه سجل العرب، 1405ق؛ رازى، محمد بن ابى بکر، أسئلة القرآن المجید و أجوبتها، ص 137، المکتبة العصریه، بیروت، چاپ اوّل، 1423ق.

[21]. احقاف، 15: «... تا زمانى که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگى بالغ گردد مى‏گوید: «پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتى را که به من و پدر و مادرم دادى بجا آورم...».‏

 

 

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • امیدبخش‌ترین آیه قرآن کدام است؟
    19920 تفسیر 1393/12/26
    قرآن کریم سرشار از آیات مژده و امید است. اما در این‌که کدام‌یک از آیاتش امید بیشتری به مؤمنان می‌دهد، سخن پیشوایان دین در این زمینه متفاوت است که شاید این تفاوت، ناظر به جنبه‌های مختلف امیدبخشی‌ باشد: ۱. ابوحمزه ثمالی می‌گوید؛ از امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) ...
  • انصار چه کسانی بودند؟
    38930 تاريخ بزرگان 1388/12/03
    "انصار" جمع ناصر، از ریشه "نصر" به معنای یاوران است. در صدر اسلام به ساکنانمسلمانمدینهو اطرافآن، به ویژه افراد دو قبیلهاوسوخزرج،انصار گفته می‌شد؛ چرا که آنان به یاریپیامبر اسلام (ص)ومسلمانان مهاجر مکیو نقاط دیگر پرداختهبودند و در نشر ...
  • منظور از مباحات عامه، اباحه تملک و اباحه انتفاع چیست؟
    19535 General Terms 1393/04/17
    مباح بودن به معنای حلال بودن است. اموالى که متعلق حق هیچ‌کس نیست، در فقه از آنها با عنوان «مباحات عامّه» یا «مشترکات و منافع عامّه» تعبیر شده است. چیزهایى که شارع آنها را براى همه مشترک یا مباح قرار داده است، دو قسم است: 1. ...
  • هجوم‌آورندگان به خانه حضرت فاطمه(س) چند نفر بودند و چه افراد سرشناسی در میان آنان حضور داشتند؟
    31035 تاریخ 1394/07/14
    بنابر تحقیق و جست‌وجو در منابع حدیثی و تاریخی؛ به صورت پراکنده در نقل‌های مختلفی که درباره این بی‌حرمتی نقل شده است، نام تعدادی از افراد که به خانه حضرت فاطمه(س) هجوم آورده، یا دستور هجوم دادند وجود دارد. البته مشخص نیست که تعداد دقیق آنان چند نفر ...
  • گزارش‌های تاریخی موجود پیرامون شخصیت حر بن یزید ریاحی که در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید، را ارائه کنید؟
    33792 تاريخ بزرگان 1394/07/21
    یکی از افرادی که نامش در میان شهدای کربلا و یاران امام حسین(ع) جاودانه ماند، و مُهر شهادت وی در درگاه الهی ثبت شد، «حُرّ بن یزید ریاحی» است.نسب حر بن یزیدنسب حر را چنین ذکر کرده‌اند: «حر بن یزید بن ناجیة بن قَعنَب،
  • حدیث حارث همدانی در مورد حاضر شدن امام علی(ع) بر بالین محتضر را چگونه ارزیابی می¬کنید؟
    26219 درایه الحدیث 1392/04/27
    حاضر شدن پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) از جمله حضرت علی(ع)، هنگام مرگ، نزد تمامی انسان‌ها حتی کسانی که بر دین‌های دیگر می‌باشند از اموری است که اخبار مستفیضه بر آن دلالت دارد.[1] البته در نحوه و چگونگی این حضور سخنانی بیان شده است ...
  • حروف مشبهة بالفعل چه ویژگی‌هایی دارند؟
    23986 لغت شناسی 1397/08/26
    بر اساس نظر مشهور ادباء، حروف مشبهة بالفعل پنج حرف بوده[1] که بر سر مبتدا و خبر وارد می‌شوند. این حروف عبارت‌اند از: إنَّ، أنَّ، لیت، لکنَّ، لعلَّ. عمل اصلی این حروف، منصوب نمودن مبتدا به عنوان «اسم» و مرفوع نمودن خبر به عنوان ...
  • فرق بین «صراحت» و «ظهور» چیست؟
    15284 مبانی فقهی و اصولی 1390/12/22
    دلالت یک عبارت بر مقصود گوینده، گاهی آن قدر صریح است که احتمال خلاف در آن منتفی است. در این جا می گویند عبارت نص و صریح است، اما گاهی دلالت یک عبارت بر قصد گوینده صریح نیست، بلکه معانی متعدد از آن محتمل است، ولی در ...
  • آیا کلمه «حضرت» در روایات نیز به کار برده شده است؟
    14525 لغت شناسی 1394/01/22
    کلمه «حضرت» در لغت به معنای «حضور» و «نزد» می‌باشد.[1] این کلمه در عربی به صورت «حضرة» نوشته می‌شود. مثلاً وقتی می‌گوییم: «حضرت امام صادق(ع)» در روایات نیز به کار برده شده است که فارسی زبانان به عنوان احترام و ادب قبل از اسامی ...
  • افطاری دادن در کدام روز برابر مهمان کردن صد هزار پیامبر، امام و شهید است؟
    23611 حدیث 1392/10/28
    اطعام نمودن و غذا دادن به برادران دینی از کارهایی است که در اسلام مورد تأکید قرار گرفته و برای آن اجر و پاداش فراوانی قرار داده شده است. اما متن موجود در پرسش، تلفیق و خلط دو روایتی است که هر کدام دارای خاستگاه مخصوص به خود ...

پربازدیدترین ها