لطفا صبرکنید
22372
- اشتراک گذاری
پاسخ به این پرسش به صورت خلاصه در نکات زیر بیان میشود و باید برای مباحث تفصیلی آن به منابع فقهی و روایی مراجعه نمود.
یک. روایاتی که دلالت دارند «کل زن عورت است» در منابع شیعه و اهل سنت به الفاظ گوناگون نقل شده است؛ در منابع روایی اهل سنت با الفاظی مانند «المرأة عورة»،[1] «النساء عورة»[2] و نظیر آن آمده است، اما مضمون آن در منابع حدیثی و فقهی شیعه آمده است؛ مانند این که پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «إِنَّمَا النِّسَاءُ عِیٌّ وَ عَوْرَةٌ فَاسْتُرُوا الْعَوْرَةَ بِالْبُیُوتِ وَ اسْتُرُوا الْعِیَّ بِالسُّکُوت»؛[3] زنان در گفتوگوى با همسران خود نمیتوانند مقصود خود را بیان کنند و موجودى لطیف هستند که نیاز شدید به حفظ و حراست دارند، لذا مردان ویژگی اوّل آنها را با سکوت و خاموشى خود و ویژگی دوّم را با نگهدارى آنان در منازل بپوشانند.
دو. از جهت سندی این روایت پذیرفته میشود؛ زیرا هم این دسته از روایات در منابع شیعه و اهل سنت –با اندک اختلاف در الفاظ- آمده و هم فقها بر دلالت و محتوای آن بر وجوب پوشش اتفاق نظر دارند.[4]
سه. جهت آگاهی دربارهی معنای این روایت و وجه تعبیر زن به عورت در روایات، نمایه «معنای عورت در قرآن و روایات»، سؤال 8303 را مطالعه کنید.
چهار. به اتفاق فقها؛ کل بدن زن عورت است،[5] اما گردی صورت و دستها تا مچ استثنا شده[6] و جزو عورت حساب نمیشود؛[7] زیرا طبق این روایت و روایات دیگر، اصل اوّلی بر این است که زنان باید تمام بدن خود را از نامحرم بپوشانند، ولی طبق روایات دیگر موارد مزبور استثنا شده، و این استثنا به منزلهی یک قاعدهی ثانوی است. به دیگر سخن؛ با توجه به روایاتی که دلالت دارند بر اینکه زن، عورت است به ضمیمهی آیات و روایات دیگری[8] که دلالت بر وجوب پوشش بانوان در برابر نامحرم دارند، فهمیده میشود که بانوان باید غیر از موارد استثنا شده، دیگر اعضای بدن –حتی سر و موی- خود را از نامحرم بپوشانند.[9]
در واقع؛ این دسته از روایات (المرأة عورة)، ارشاد، بلکه معیاری برای احکام حجاب میشوند؛ به این بیان؛ چون کل بدن زن عورت است، پس باید موی سر خود را از نامحرم بپوشاند. همچنین پایبند به دیگر احکام شرع مقدّس دربارهی پوشش باشد.
[1]. سنن الترمذی، باب «ما جاء فی کراهیة الدخول علی المغیبات»، ح 1093؛ ابن منذر، الاوسط، کتاب الامامة، «ابواب صلاة النساء فی جماعة»، ح 2051؛ و «ابواب ما یجب علی الرجل و المرأة»، ح 2359.
[2]. ابی شیبة کوفی، عبدالله بن محمد، مصنف ابن ابی شیبة، ج 3، ص 467، دارالفکر، بیروت، 1409ق؛ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، باب دوم، ح 8822.
[3]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، ج 3، ص 390، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ دوم، 1413ق.
[4]. طباطبایى بروجردى، آقا حسین، تبیان الصلاة، مقرر: صافی گلپایگانى، على، ج 3، ص 250 و 251، گنج عرفان للطباعة و النشر، قم، چاپ اول، 1426ق.
[5]. عاملى کرکى (محقق ثانى)، على بن حسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد، ج 2، ص 96، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ دوم، 1414ق؛ فاضل هندى، محمد بن حسن، کشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحکام، ج 3، ص 234، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ اول، 1416ق.
[6]. ر.ک: نمایههای «استثنائات حجاب»، سؤال 5958؛ «محدوده حجاب بانوان»، سؤال 15582.
[7]. علامه حلّی، حسن بن یوسف، قواعد الأحکام فی معرفة الحلال و الحرام، ج 1، ص 257، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ اول، 1413ق؛ عاملى (شهید اول)، محمد بن مکى، الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیة، ج 1، ص 147، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ دوم، 1417ق؛ شیخ الشریعة اصفهانی، فتح اللّه بن محمد جواد، أحکام الصلاة، ص 46، کتابخانه امام امیر المؤمنین علی علیه السلام، قم، چاپ اول، 1404ق.
[8]. ر.ک: نمایههای «حجاب در اسلام»، سؤال 431؛ «تفسیر آیه های 30 و31 سورۀ نور»، سؤال 4020؛ «کیفیت تشریع حجاب»، سؤال 11202.
[9]. ر.ک: اشتهاردى، على پناه، مدارک العروة، ج 12، ص 476 – 478، دار الأسوة للطباعة و النشر، تهران، چاپ اول، 1417ق.