لطفا صبرکنید
بازدید
11402
11402
آخرین بروزرسانی:
1393/08/25
کد سایت
fa24550
کد بایگانی
29327
نمایه
تکلیف، نشانه لطف پروردگار به بندگان
طبقه بندی موضوعی
انسان و خدا|بیشتر بدانید
اصطلاحات
لطیف ، لطف ، قاعده لطف
گروه بندی اصطلاحات
اصطلاحات فقهی - اصولی|سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
چرا وظایف دینی ما در حقیقت نشانه لطف پروردگار به ما است؟
پرسش
چرا وظایف دینی ما در حقیقت نشانه لطف پروردگار به ما است؟
پاسخ اجمالی
خداوند متعال بینیاز از اعمال بندگان است و از آنجا که هدف از خلقت انسان، رساندن او به بالاترین مراتب کمال است؛ قوانینی را بر اساس مصالحی، برای انسان جعل کرده است که بشر با انجام آن به تعالی و رشد میرسد.
گفتنی است؛ برخی این پرسش را مطرح نمودهاند: با اینکه تکالیف الهی برای خداوند نفع و ضرری ندارد چرا خداوند بندگان را گرانبار ساخته و سختی تکلیف را به دوش آنان گذاشته است؟
علامه طباطبایی(ره) در این زمینه چنین پاسخ میدهد: این شبهه، مغالطه و قیاس کردن کار فاعل ناقص و فقیر است به کار فاعل تام و غنىّ بالذات؛ زیرا حکم عقل به اینکه «فاعل باید فعلى را انجام دهد که از آن نفعى عایدش شود» در فاعلى است که ناقص باشد و بخواهد با فعل خود نقص خود را جبران نماید نه فاعلى که ذاتاً بینیاز است، عقل چنین حکم عمومى ندارد که حتى فاعلى هم که غنىّ بالذات است و هیچ جهت نقصى در او نیست باید در فعل خود فایدهاى را در نظر بگیرد، و از آن سود ببرد، و نیز نمیتواند حکم کند به اینکه صدور فعل از چنین فاعلى محال و ممتنع است.
تکلیف هم مثل اصل ایجاد، به منظور احسان بر بندگان است؛ زیرا گر چه امرى اعتبارى و قراردادى است، و در متن آن احکامى که مربوط به امور واقعى و خارجى است جریان ندارد، اما همین امر اعتبارى در عین اعتبارى بودنش این اثر را دارد که مکلفین را به کمالات تازهاى که فاقد آنند برساند، پس تکلیف رابط میان دو حقیقت است: حقیقت ناقص انسانى (قبل از انجام تکلیف) و حقیقت کامل آن (پس از انجام تکلیف).[1]
آیات قرآن و روایات نیز بر این مطلب دلالت دارند که تشریع تکالیف نفعش به بندگان میرسد و در صورت سرپیچی بندگان ضرری به خداوند نمیرسد.
قرآن درباره کسانی که از مسیر صحیح خارج گشته و به کفر گرویدند خطاب به پیامبر اسلام(ص) میفرماید: «کسانى که در راه کفر، شتاب میکنند، تو را غمگین نسازند! به یقین، آنها هرگز زیانى به خداوند نمیرسانند. (به علاوه) خدا میخواهد (آنها را به حال خودشان واگذارد و در نتیجه،) بهرهاى براى آنها در آخرت قرار ندهد. و براى آنها مجازات بزرگى است!».[2]
امام علی(ع) در قسمتی از روایتی طولانی میفرماید: «اما بعد، به راستى خداوندِ سبحان آفریدهها را آفرید در حالى که از عبادت و طاعت ایشان بینیاز و از نافرمانى و معصیتشان در امان بود، به جهت آنکه معصیت گناهکاران به خداوند ضررى نمیرساند؛ و اطاعت فرمانبران هم برای خداوند نفعى ندارد».[3]
گفتنی است؛ برخی این پرسش را مطرح نمودهاند: با اینکه تکالیف الهی برای خداوند نفع و ضرری ندارد چرا خداوند بندگان را گرانبار ساخته و سختی تکلیف را به دوش آنان گذاشته است؟
علامه طباطبایی(ره) در این زمینه چنین پاسخ میدهد: این شبهه، مغالطه و قیاس کردن کار فاعل ناقص و فقیر است به کار فاعل تام و غنىّ بالذات؛ زیرا حکم عقل به اینکه «فاعل باید فعلى را انجام دهد که از آن نفعى عایدش شود» در فاعلى است که ناقص باشد و بخواهد با فعل خود نقص خود را جبران نماید نه فاعلى که ذاتاً بینیاز است، عقل چنین حکم عمومى ندارد که حتى فاعلى هم که غنىّ بالذات است و هیچ جهت نقصى در او نیست باید در فعل خود فایدهاى را در نظر بگیرد، و از آن سود ببرد، و نیز نمیتواند حکم کند به اینکه صدور فعل از چنین فاعلى محال و ممتنع است.
تکلیف هم مثل اصل ایجاد، به منظور احسان بر بندگان است؛ زیرا گر چه امرى اعتبارى و قراردادى است، و در متن آن احکامى که مربوط به امور واقعى و خارجى است جریان ندارد، اما همین امر اعتبارى در عین اعتبارى بودنش این اثر را دارد که مکلفین را به کمالات تازهاى که فاقد آنند برساند، پس تکلیف رابط میان دو حقیقت است: حقیقت ناقص انسانى (قبل از انجام تکلیف) و حقیقت کامل آن (پس از انجام تکلیف).[1]
آیات قرآن و روایات نیز بر این مطلب دلالت دارند که تشریع تکالیف نفعش به بندگان میرسد و در صورت سرپیچی بندگان ضرری به خداوند نمیرسد.
قرآن درباره کسانی که از مسیر صحیح خارج گشته و به کفر گرویدند خطاب به پیامبر اسلام(ص) میفرماید: «کسانى که در راه کفر، شتاب میکنند، تو را غمگین نسازند! به یقین، آنها هرگز زیانى به خداوند نمیرسانند. (به علاوه) خدا میخواهد (آنها را به حال خودشان واگذارد و در نتیجه،) بهرهاى براى آنها در آخرت قرار ندهد. و براى آنها مجازات بزرگى است!».[2]
امام علی(ع) در قسمتی از روایتی طولانی میفرماید: «اما بعد، به راستى خداوندِ سبحان آفریدهها را آفرید در حالى که از عبادت و طاعت ایشان بینیاز و از نافرمانى و معصیتشان در امان بود، به جهت آنکه معصیت گناهکاران به خداوند ضررى نمیرساند؛ و اطاعت فرمانبران هم برای خداوند نفعى ندارد».[3]
[1]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 49، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
[2]. آل عمران: 176.
[3]. «أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ خَلَقَ الْخَلْقَ حِینَ خَلَقَهُمْ غَنِیّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ آمِناً عَنْ مَعْصِیَتِهِمْ لِأَنَّهُ لَا یَضُرُّهُ مَعْصِیَةُ مَنْ عَصَاهُ مِنْهُمْ وَ لَا یَنْفَعُهُ طَاعَةُ مَنْ أَطَاعَهُ مِنْهُمْ...»؛ اسکافی، محمد بن همام، التمحیص، ص 70، مدرسة الإمام المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، قم، چاپ اول، 1404ق.
نظرات