جستجوی پیشرفته
بازدید
183374
آخرین بروزرسانی: 1393/03/05
خلاصه پرسش
لقب حیدر کرار برای امام علی(ع) به چه معنا است؟
پرسش
سلام؛ لقب امام علی(ع) که حیدر کرار است، به چه معنا است؟
پاسخ اجمالی
در برخی روایات یکی از نام‌های امام علی(ع) «حیدر» معرفی شده است. یکی از آن روایات، روایتی است که داستان جنگ خیبر را نقل می‌کند. بر اساس این روایت امام علی(ع) هنگام مواجهه با مرحب (پهلوان یهودیان خیبر) خود را به نام «حیدر» معرفی می‌کند.[1] البته ذکر چنین لقبی برای حضرتشان اختصاص به این مورد ندارد؛ در موارد دیگری نیز تصریح به این نام شده است.[2]
به نظر می‌رسد «حیدر» یکی از نام‌های تقریباً مشهور امام علی است. شاهد این مدعا این است که بسیاری از فرهنگ نویسان زبان عربی نیز تصریح می‌کنند که «حیدر» یا «حیدره» یکی از نام‌های امام علی(ع) است.[3]
معنای حیدر
در زبان عربی حیدر به معنای «شیر»(نماد شجاعت و شکست ناپذیری) است. البته با این توضیح که از ویژگی‌های زبان عربی آن است که برای یک چیز به لحاظ ویژگی‌های مختلف نام‌های متعدد قرار می‌دهد. در مورد علت نام‌گذاری شیر به حیدر دو نظریه مطرح کرده‌اند؛ یک این‌که شیر را به جهت داشتن مقام فرمانروایی و سلطنت «حیدر» می‌گویند. دلیل دیگر نامیدن شیر به حیدر؛ این است دارای گردنی کلفت و دست (ساعد و بازوی) قوی است. به همین جهت به جوانی که دارای بدنی پر و محکم و قدرتی سترک باشد جوان حادر می‌گویند.[4]
البته بعضی نیز در مورد معنای حیدر می‌گویند حیدر به معنای دور اندیش و کسی است که در ظرافت‌ها و نکته‌های دقیق امور و کارها اندیشه می‌کند.[5]
صفت کرار
«کرار» به معنای کسی است که در هنگام جنگ، پی در پی و بسیار حمله کند.[6] این وصف و لقب یکی از القابی است که پیامبر اکرم(ص) به امام علی(ع) داده است. خلاصه داستان به این صورت است که پیامبر اکرم(ص) پس از این‌که چند فرمانده برای گشایش قلعه خیبر تعیین نمودند و همه آنها بدون این‌که موفقیتی به دست آورند عقب نشینی کردند، فرمودند: «فردا مردى همانند خودم را به سوی ایشان [یهود خیبر] مى‌‏فرستم که هم او؛ خدا و رسولش را دوست مى‌‏دارد، و هم خدا و رسولش او را دوست مى‌‏دارند. او حمله‏کننده‌‏اى بى‌‏گریز (کرار غیر فرار) است، و باز نگردد تا آن‌که خدا فتح و پیروزى را به وى ارزانى دارد». پیامبر اسلام پیش از اعزام، نوید فتح و پیروزى داد، پس یاران آن‌حضرت در پى این کلام [براى آن‌که انتخاب شوند] گردن کشیدند، و چون فردا شد، رسول خدا(ص) على را فراخوانده و به سوی یهودیان خیبر فرستاد، پس على(ع) را بدین فضیلت برگزید و او را «حیدر کرّار» «حمله ‏کننده‌‏اى بى‌‏گریز» نامید.[7]    
 

[1]. خلاصه جریان این‌گونه است: مرحب یهودى، مردى شجاع و بلند قد بود و هیچ کسى نمى‏‌توانست در برابر او ایستادگى کند. دایه‌‏اى داشت که کتاب‌هاى گذشتگان را بر او مى‌‏خواند و مى‏‌گفت: هر کس مقابل تو قرار گرفت با او جنگ کن مگر کسى که اسمش حیدر است. اگر در مقابل او مقاومت کنى، به هلاکت مى‌‏رسى. در جنگ خیبر، وقتى که مردم از مقابله با دشمن عاجز شدند، به پیامبر(ص) شکایت بردند و از حضرتش تقاضا کردند تا على(ع) را به مصاف دشمن بفرستد. چشم على درد مى‌‏کرد. پیامبر اکرم در چشم ایشان از آب دهان مبارکش انداخت، خوب شد. سپس فرمود: «یا على! شرّ مرحب را از ما دفع کن».
وقتى که على(ع) به طرف او رفت، مرحب نیز با سرعت به طرف آن‌حضرت آمد و هیچ اعتنایى نکرد و گفت: «من کسى هستم که مادرم مرا مرحب نامیده است». على نیز فرمود: «و من کسى هستم که مادرم مرا حیدر نامیده است». وقتى که مرحب، این سخن را شنید به خاطر آورد آنچه را که از دایه‌‏اش شنیده بود؛ لذا فرار کرد. (دایه‏اش گفته بود: با کسى که اسمش حیدر است جنگ نکن و الا کشته خواهى شد). ابلیس به صورت انسانى جلو او را گرفت و گفت: کجا فرار مى‌‏کنى؟ گفت: به من گفته شده که از حیدر بترسم‏. ابلیس گفت: حیدر که تنها این شخص نیست و حیدر نام در دنیا زیاد است، بر گرد شاید او را بکشى و اگر او را بکشى سرور قومت مى‏‌شوى و من نیز پشتیبان تو هستم. مرحب برگشت و در اندک زمانى، على(ع) او را کشت. ر. ک:  مفید، محمد بن محمد، الإرشاد للمفید، ترجمه، ساعدى خراسانى، محمد باقر، ص 113، تهران، اسلامیه، چاپ اول، 1380ش. قطب الدین راوندى، سعید بن هبة الله، محرمى، غلام حسن، جلوه‌‏هاى اعجاز معصومین علیهم السلام (ترجمه الخرائج و الجرائج)، ص 176، قم، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ دوم، 1378ش.
 .[2] ر. ک: ابن شاذان قمى، أبو الفضل شاذان بن جبرئیل، الفضائل، ص 170، قم، رضى، چاپ دوم، 1363ش. 
[3]. «الحَیْدَرَةُ: من أَسْمَاءِ الأسَدِ، و به سُمِّیَ عَلیُّ بنُ أبی طالبٍ- رضی اللَّه عنه- حَیْدَرَةَ». صاحب بن عباد، إسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغة، ج 3، ص 36، بیروت، عالم الکتاب، چاپ اول، 1414ق. ابن منظور نیز در لسان العرب تصریح می‌کند یکی از نام‌های امام علی(ع) حیدر بوده است. ابن منظور، لسان العرب، ج ۳، ص ۲۶۱، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[4]. الحَادُورُ، و الحَیْدَرُ، و الحَیْدَرَةُ: الأَسَدُ. و من مجازِهِ: رماهُ اللّهُ‏ بِالْحَیْدَرَةِ، أی بالهَلَکَةِ و بالدّاهیةِ الشّدیدةِ، کأنّها [الأسد فی شدّتها] الحَیْدَرَةُ: الأَسد؛ قال: و السَّنْدَرَةُ مکیال کبیر؛ و قال ابن الأَعرابی: الحَیْدَرَة فی الأُسْدِ مثل المَلِکِ فی الناس؛ قال أَبو العباس: یعنی لغلظ عنقه و قوّة ساعدیه؛ و منه غلام‏ حادر إِذا کان ممتلئ البدن شدید البطش؛ قال و الیاء و الهاء زائدتان. ر. ک: لسان العرب، ماده «حدر».
[5]. قَالَ جَابِرٌ الْجُعْفِیُ‏ الْحَیْدَرُ هُوَ الْحَازِمُ النَّظَّارُ فِی دَقَائِقِ الْأَشْیَاءِ. ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام(لابن شهرآشوب)، ج ‏3، ص 110، قم، علامه، چاپ: اول، 1379ق.  
[6]. سیاح، احمد، فرهنگ جامع، ماده «کرر».
 [7]. ابن شعبه، حسن بن على، تحف العقول، ترجمه، جعفرى، بهراد، ص 341، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1381ش.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها