جستجوی پیشرفته
بازدید
25325
آخرین بروزرسانی: 1394/09/22
خلاصه پرسش
آیا بنی اسرائیل - که از فرزندان پیامبران بودند - چنین جرأتی را داشتند که به کشتن پیامبران هم‌نژاد خود اقدام کنند؟
پرسش
با توجه به آیه شریفه «یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَقِّ»؛ دلیل کشتن انبیای بنی‌اسرائیل چه بوده است؟
پاسخ اجمالی
بنابر تصریح آیات متعددی از قرآن، بنی‌اسرائیل، تعدادی از پیامبران خود را کشتند، بلکه از برخی قرائن به دست می‌آید که این گناه بزرگ، برای آنها امری عادی شده بود. منابع اسلامی پیامبرانی؛ مانند زکریا و یحیی را از جمله پیامبران کشته‌شده دانسته‌اند.
در قتل؛ گاهى خود شخص قاتل نیست، اما اسباب قتل فرد را فراهم می‌کند. گاهی نیز قتل؛ مباشرتی است که در آن خود شخص بدون واسطه، عمل قتل را انجام می‌دهد. این آیات می‌تواند ناظر به هر دو شیوه باشد که کشته شدن پیامبران گاه مستقیماً توسط خود آنان انجام شده و گاه با توطئه، تحریک و افشاى راز، قدرت‌مندان را به کشتن پیامبران ترغیب و تشویق می‌کردند.
 
پاسخ تفصیلی
بنی‌اسرائیل؛ پیامبر زادگانی بودند که آیات بسیاری در مورد آنها نازل شده است. قرآن کریم در کنار بیان برخی فضیلت‌ها،[1] در موارد بسیاری آنان را به شدت توبیخ کرده است. در یکی از این آیات، خداوند می‌فرماید: مهر ذلت و خوارى بر [پیشانى] آنان زده شد و به خشم خدا گرفتار شدند: «ذلک بِأَنَّهُمْ کانُوا یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَق»؛ این ذلت و خشم خدا به‌خاطر آن بود که آیات خدا را انکار می‌نمودند و پیامبران خدا را به ناحق می‌کشند و این اعمال آنان به سبب کفر و عصیانشان بود و آنان قومى تجاوزگر و کفر پیشه بودند و به گناه کردن عادت داشتند.[2]
کشته‌شدن انبیا توسط بنی‌اسرائیل در آیات دیگری نیز آمده است.[3] منابع اسلامی پیامبرانی؛ مانند زکریا و یحیی[4] را ذکر کرده‌اند[5] و طبیعتاً تعداد این کشته‌شدگان بسیار بیشتر بوده به حدی که بنابر برخی روایات؛ بنی‌اسرائیل در یک روز سی‌صد پیامبر را کشتند.[6] اینان در حالی پیامبران را می‌کشتند که علم به نبوتشان داشته و یقین داشتند که اینان فرستادگان خداوند هستند و با این عمل گناه خود را دو چندان می‌کردند.[7]
قرآن در مواردی تهدید پیامبران به قتل و نیز بر عهده گرفتن قتل توسط بنی‌اسرائیل را مطرح کرده است:
الف. از زبان هارون نقل می‌کند که بنی‌اسرائیل تصمیم به قتل او داشتند: «هارون [در خطاب به موسی] گفت: اى فرزند مادرم! این قوم مرا تحت فشار گذاشتند و نزدیک بود که مرا به قتل برسانند».[8]
ب. «و گفتارشان که: ما، مسیح عیسى بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم!».[9]
در مجموع می‌توان احتمال داد که؛ اگر یهودیان معاصر رسول خدا(ص) قدرت بر قتل حضرتشان داشتند، بدون هیچ هراسی به این کار اقدام می‌کردند که البته چند توطئه نافرجام نسبت به پیامبر نیز در سابقه آنان وجود دارد.
در ادامه نکاتی پیرامون این آیه بیان می‌شود.
1. کشتن پیامبران توسط بنی‌اسرائیل به صورت یک عادت مستمر
ظاهر آیه مورد بحث این است که «یقتلون» عطف بر «یکفرون» است. در نتیجه «کانوا» بر سر «یقتلون» نیز تکرار می‌شود و این دلالت دارد که پیامبرکُشى در میان بنی‌اسرائیل به صورت عادت و خصلت زشت لازم درآمده بود.[10]
2. کشتن با واسطه و بی‌واسطه
قتل گاهى تسبیبى است؛ یعنی خود شخص، قاتل نیست، اما اسباب قتل فرد را فراهم می‌کند. نوع دیگر قتل؛ قتل مباشرتی است که در آن خود شخص بدون واسطه، عمل قتل را انجام می‌دهد. در هر دو مورد، ‌شخص شریک در قتل می‌باشد؛ و می‌توان قتل را به او نیز نسبت داد. از اطلاق آیه به دست می‌آید که شهادت پیامبران الهى توسط بنی‌اسرائیل، گاه بدون واسطه بوده است و گاه نیز توسط توطئه، تحریک و افشاى راز بوده است. بنابراین، هر دو قسم را می‌توان مندرج در آیه دانست.
در همین راستا روایتی وجود دارد که گزینه دوم را تقویت می‌کند:
امام صادق(ع) پس از تلاوت آیه مزبور فرمود: «به خدا سوگند بنی‌اسرائیل انبیا را با دست‌ها و شمشیرهاى خود نکشتند بلکه سخنان آنان را شنیده و افشا ساختند که به دنبال آن، حکام و جباران زمان پیامبران را دستگیر کرده و به شهادت می‌رساندند. پس قتل انبیا به وسیله بنی‌اسرائیل به صورت کشتن از طریق معصیت افشاى اسرار بود».[11]
البته این روایت نمی‌خواهد اعلام کند که حتی یک پیامبر نیز مستقیماً توسط بنی اسرائیل کشته نشده است، بلکه آنچه در روایت مزبور آمده، صرفاً براى بیان اهمیت لزوم حفظ اسرار است و «اگر قتل بی‌واسطه را صریحاً نفى می‌کند در واقع براى نفس توهّم حصر مصداق قتل در قتل بی‌واسطه است؛ یعنى غرض نفى قتل بی‌واسطه نیست، بلکه مقصود اثبات و اندراج قتل با واسطه است».[12]
3. کشتن پیامبران به ناحق
در آیه مورد بحث، ‌وصف «بغیر الحق» در مورد قتل انبیا ذکر شده است. در این‌جا پرسشی پیش می‌آید که مگر می‌توان پیامبران را به حق کشت؟ ظالمانه و غیر حق بودن این قتل امرى واضح و آشکار است. پس این قید برای چه آورده شده است؟! مفسران دو دلیل ذکر کرده‌اند:‌
الف. معنای این قید این نیست که کشتن پیامبران ممکن است گاهى به حق باشد، بلکه این یک قید توضیحی است، ناظر به این‌که کشتن انبیا به طور کل، ناروا و به غیر حق است و این کلمه «بغیر حق» صفت خود فعل کشتن است؛ مانند آیه کریمه: «وَ مَنْ یَدْعُ مَعَ اللهِ إِلهاً آخَرَ لا بُرْهانَ لَهُ بِهِ»؛[13] هر که با خداى یکتا خداى دیگر بخواند که برهانى در مورد آن ندارد. یعنی نمی‌تواند برهان داشته باشد.[14]
مطابق این بیان قید «بغیر الحق» بدین معنا است که پیامبرکُشى همیشه ناحق بوده است و بنی‌اسرائیل هیچ توجیهى براى کار خود نداشتند.[15]
ب. گاهی انسان به جهت شبهه و یا اشکالی، فردی را شایسته قتل می‌داند و شخص را می‌کشد. گاهی با علم به قبح عملش، مرتکب قتل می‌شود. طبیعی است که مورد دوم بدتر و قبیح‌تر است. خداوند با قید مذکور در آیه اعلان می‌دارد آنها هیچ عذری و جهلی در این مسئله نداشتند و با علم و آگاهی بر این جنایت دست زده‌اند.[16]
 

[1]. برای نمونه: اعراف؛ 140: «در حالی‌که او است که شما را بر جهانیان [روزگارتان‏] برترى داد».
[2]. بقره، 61.
[3]. ر. ک: ‌آل عمران، 21 و 112.
[5]. شبّر، سید عبدالله، تفسیر القرآن الکریم، ص 49، بیروت، دارالبلاغة للطباعة و النشر، چاپ اول، 1412ق.
[6]. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 1، ص 73، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق.
[7]. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 251، بیروت، دارالمعرفة، چاپ اول، 1412ق.
[8]. اعراف، ‌150.
[9]. نساء، ‌157.
[10]. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج 4، ص 650، قم، ‌اسراء، 1378ش.
[11]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 45، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق؛ برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ج 1، ص 256، قم، دارالکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.
[12]. تفسیر تسنیم، ج 4، ص 652- 653.
[13]. مومنون، ‌177.
[14]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج 1، ص 257، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق، قصیر عاملی، احمد، ج 1، ص 279، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
[15]. تفسیر تسنیم، ج 4، ص 653.
[16]. فخرالدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 3، ص 534 - 535، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها