لطفا صبرکنید
6416
- اشتراک گذاری
واژه «بخیل»[1] از ریشه «بخل» است که در مقابل «کَرَم» است.[2]
واژه «ضنین» تنها یک مرتبه در قرآن آمده است: «وَ ما هُوَ عَلَى الْغَیْبِ بِضَنِینٍ»؛[3] و آنچه را از غیب به او گویند دریغ نمیدارد».
این واژه از ریشهی «ضنن» است که در معنای «زیاد»،[4] و «چیز نفیس(گرانبها)»[5] مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین «ضنین» به فردی گفته میشود که نسبت به چیزهای نفیس بخل ورزد.[6]
با توجه به این مقدمه، «ضنین» بخل ورزیدن در مورد چیزهای مانند علم است که نزد انسان اهمیت و ارزش دارد و با بخشش آن به دیگران، از ملک انسان خارج نمیشود؛ لذا شبیه به عاریه است. اما بخل در اموری است که با بخشش آن به دیگران، آنچیز از ملک انسان خارج میشود. بنابر این جمله «ضنین بعلمه» صحیح است، اما «بخیل بعلمه» صحیح نیست.[7]
در قرآن کریم نیز هر دوازده مشتقی که از ریشه «بخل» وجود دارد، همگی در ارتباط با بخلورزیدن در امور مالی به کار رفته است.
در نتیجه معنای آیه این است که رسول خدا(ص) به هیچ چیز از آنچه به او وحى مىشود(و دستور ابلاغ آنرا دارد)، بخل نمیورزد، و چیزى را از کسى کتمان و پنهان نمیکند و تغییر و تبدیل نمیدهد، و وحى را نه همهاش و نه بعضى از آنرا به چیز دیگر تبدیل نمیکند، بلکه همانطور که به او تعلیم داده، به مردم تعلیم میدهد، و آنچه را مأمور به تبلیغش شده تبلیغ میکند.[8]
[1]. «بخل و درمان این بیماری»، 93512.
[2]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین، ج 11، ص 47، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[3]. تکویر، 24.
[4]. شیبانى، اسحاق بن مرار، کتاب الجیم، محقق، مصحح، ابیارى، ابراهیم، ج 2، ص 203، قاهره، الهیئة العامه لشئون المطابع الامیریة، چاپ اول، 1975م.
[5]. لسان العرب، ج 13، ص 261.
[6]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص 512، بیروت، دار القلم، چاپ اول، 1412ق.
[7]. عسکری، حسن بن عبدالله، الفروق فی اللغة، ص 169 – 170، بیروت، دار الافاق الجدیدة، چاپ اول، 1400ق.
[8]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 219، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.