لطفا صبرکنید
بازدید
22243
22243
آخرین بروزرسانی:
1396/03/13
کد سایت
fa78939
کد بایگانی
96380
نمایه
«الزرع للزارع و لو کان غاصبا»
طبقه بندی موضوعی
احکام مالی|حقوق مادی
اصطلاحات
زراعت ، کشاورزی ، باغداری
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
قاعده «الزرع للزارع و لو کان غاصبا» نشانگر آن است که حتی اگر فردی زمین دیگران را غصب کرده و در آن کشاورزی کند، محصولش متعلق به خود اوست. آیا میتوان این قاعده را به غیر کشاورزی هم سرایت داد؟
پرسش
سلام؛ «الزرع للزارع و لو کان غاصبا» به چه معنا است؟ آیا یک قاعده فقهی است؟ آیا فقط اختصاص به مسئله زراعت دارد، یا در سایر مسائل هم میتوان به آن استناد کرد؟
پاسخ اجمالی
«الزرع للزارع و لو کان غاصبا»،[1] جمله مشهوری در علم فقه است، که هر چند بسان یک قاعده فقهی است، ولی فقها آنرا در شمار قواعد فقهی نیاوردهاند و گویا کاربرد آنرا محدود به باب کشاورزی و درختکاری دانستهاند.
این جمله برگرفته از برخی روایات[2] در زمینه مالکیت محصول کشاورزی توسط غاصب زمین است که در ذیل، به تبیین آن میپردازیم:
هرگاه انسان مالک مالى باشد، هر آنچه از آن مال تولید شود به تبع آن مال، داخل در مال مالک میگردد. اعمّ از آنکه به طور طبیعى و خودبخود حاصل شود؛ مانند بوته یا چمن در زمین و یا پشم و نموّ در حیوانات، و یا در نتیجۀ عمل انسانى پیدا شود؛ مانند زراعت و محصولى که از طریق کشت و زرع به دست میآید. حقوقدانان در اینگونه موارد میگویند: ملک از اصل به فرع سرایت میکند و مالکیّتِ نسبت به فرع را مالکیت تبعى مینامند. بنابراین، محصول هر مالى در مالکیت، تابع همان مال است.[3]
به دنباله این بحث، این مسئله مطرح میگردد که اگر بذر، مال کسى باشد و در زمین دیگرى محصول دهد، آیا این محصول، به تبع ملکیّت زمین، مال صاحب زمین است؟ و یا به تبع ملکیّت بذر، داخل در مال صاحب بذر است؟!
نظر مشهور آن است که محصول، همان بذر است که از زمین به شکل دیگرى روییده است؛ لذا محصول در مالکیت، تابع بذر است، نه زمین.[4] همچنین در باب غصب نیز به استناد «الزرع للزارع ..» گفته میشود، کشت از آن کشاورز است، گرچه در زمین غصبی باشد؛ یعنی اگر مالک بذر، زمینى را غصب نموده و در آن زراعت کند یا درخت بکارد، کشت و محصول، مال مالک بذر است که غاصب بوده است و تا وقتی که زمین در زیر کشت است، باید اجارۀ آنرا به مالک زمین بپردازد.[5]
شایان ذکر است، برخی از فقها حکم این مسئله را شامل سایر منافعی که غاصب از زمین مغصوب به دست میآورد دانسته و گفتهاند: اگر غاصب در زمین غصبى ساختمانى بنا کند، در صورتى که مصالح ساختمانىاش از ملک سازنده باشد، این ساختمان – و نه زمین - ملک او است و البته مالک زمین حق دارد که او را به تخریب ساختمانی که در زمین غصبی بنا شده ملزم نماید.[6]
این جمله برگرفته از برخی روایات[2] در زمینه مالکیت محصول کشاورزی توسط غاصب زمین است که در ذیل، به تبیین آن میپردازیم:
هرگاه انسان مالک مالى باشد، هر آنچه از آن مال تولید شود به تبع آن مال، داخل در مال مالک میگردد. اعمّ از آنکه به طور طبیعى و خودبخود حاصل شود؛ مانند بوته یا چمن در زمین و یا پشم و نموّ در حیوانات، و یا در نتیجۀ عمل انسانى پیدا شود؛ مانند زراعت و محصولى که از طریق کشت و زرع به دست میآید. حقوقدانان در اینگونه موارد میگویند: ملک از اصل به فرع سرایت میکند و مالکیّتِ نسبت به فرع را مالکیت تبعى مینامند. بنابراین، محصول هر مالى در مالکیت، تابع همان مال است.[3]
به دنباله این بحث، این مسئله مطرح میگردد که اگر بذر، مال کسى باشد و در زمین دیگرى محصول دهد، آیا این محصول، به تبع ملکیّت زمین، مال صاحب زمین است؟ و یا به تبع ملکیّت بذر، داخل در مال صاحب بذر است؟!
نظر مشهور آن است که محصول، همان بذر است که از زمین به شکل دیگرى روییده است؛ لذا محصول در مالکیت، تابع بذر است، نه زمین.[4] همچنین در باب غصب نیز به استناد «الزرع للزارع ..» گفته میشود، کشت از آن کشاورز است، گرچه در زمین غصبی باشد؛ یعنی اگر مالک بذر، زمینى را غصب نموده و در آن زراعت کند یا درخت بکارد، کشت و محصول، مال مالک بذر است که غاصب بوده است و تا وقتی که زمین در زیر کشت است، باید اجارۀ آنرا به مالک زمین بپردازد.[5]
شایان ذکر است، برخی از فقها حکم این مسئله را شامل سایر منافعی که غاصب از زمین مغصوب به دست میآورد دانسته و گفتهاند: اگر غاصب در زمین غصبى ساختمانى بنا کند، در صورتى که مصالح ساختمانىاش از ملک سازنده باشد، این ساختمان – و نه زمین - ملک او است و البته مالک زمین حق دارد که او را به تخریب ساختمانی که در زمین غصبی بنا شده ملزم نماید.[6]
[1]. «کِشت، از آن کشاورز است، گرچه در زمین غصبی باشد».
[2]. «عَنْ عُقْبَةَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ رَجُلٍ أَتَى أَرْضَ رَجُلٍ فَزَرَعَهَا بِغَیْرِ إِذْنِهِ حَتَّى إِذَا بَلَغَ الزَّرْعُ جَاءَ صَاحِبُ الْأَرْضِ فَقَالَ زَرَعْتَ بِغَیْرِ إِذْنِی فَزَرْعُکَ لِی وَ لَکَ عَلَیَّ مَا أَنْفَقْتَ أَ لَهُ ذَلِکَ أَمْ لَا؟ « فَقَالَ لِلزَّارِعِ زَرْعُهُ وَ لِصَاحِبِ الْأَرْضِ کِرَى أَرْضِهِ». کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 5، ص296، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ طوسى، محمد بن الحسن، تهذیب الأحکام، تحقیق، موسوی خرسان، حسن، ج 7، ص 206، ح 906، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.در روایتی دیگر از پیامبر خدا (ص) نقل شده است: «الزرع لمن زرعه و إن کان غاصبا» حلّى، ابن ادریس، محمد بن منصور بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوى، ج 2، ص 333، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ دوم، 1410ق.
[3]. طاهرى، حبیب الله، حقوق مدنى، ج 1، ص 200، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ دوم، 1418ق.
[4]. همان، ص 201.
[5]. ر. ک: امام خمینى، سید روح اللّٰه، تحریر الوسیلة، ج 2، ص 186، م 44، قم، مؤسسه مطبوعات دار العلم، چاپ اول، بیتا.
[6]. ر. ک: همان؛ فاضل لنکرانى، محمد، تفصیل الشریعة (الغصب، إحیاء الموات، المشترکات و اللقطة)، ص 125، قم، مرکز فقهى ائمه اطهار (ع)، چاپ اول، 1429ق.
نظرات