لطفا صبرکنید
10374
- اشتراک گذاری
ارزش ها به دو بخش تقسیم می شوند.
1. ارزش هایی که عمومی هستند و بین تمام اقوام و مذاهب هنجار محسوب می شوند.
2. ارزش هایی که قومی و مذهبی هستند و چه بسا میان اقوامی ارزش و هنجار محسوب شود امّا در میان قومی دیگر ضد ارزش و ناهنجار.
با توجه به مقدمه ای که بیان شد در چند بخش، پرسشهایی را مطرح کرده و از شما می خواهیم پاسخگوی آن باشید:
یک. آیا اگر کشوری در رسانه های عمومی که برای دیگر کشورها تدارک دیده، آزادی به معنای ولنگاری، هرزگی، هم جنس بازی و ... را ترویج نماید این به معنای تبادل فرهنگی است؟
دو. آیا شما بر این باورید اگر کشوری برای اغفال جوانان و نوجوانان به صورت مجانی کتابها و سی دی های انحرافی بین آنان بخش کند این با قصد خیر بوده و نامش تبادل فرهنگی است؟
سه. اگر کشوری بخواهد جوانان یک کشوری را به جای تشویق به ایمان، اخلاق، علم و تکنولوژی به سمت اعتیاد و بیکاری سوق دهد این معنایش تبادل فرهنگی است؟
با توجه به این که پاسخ به این موارد روشن است، نیازی برای پاسخ آن نمی بینیم از این رو فقط در پایان به یک نکته اشاره می کنیم.
اگر تبادل فرهنگی، گفت و گوی تمدن ها و ... به معنای ترویج اخلاق، کمال، معرفت، انسانیت و خلاصه ارزش هایی است که مورد پذیرش عقل و فطرت باشد، ما از آن استقبال خواهیم کرد، اما اگر به معنای هرج و مرج، ولنگاری، هرزگی، اعتیاد و ...باشد، آن را تهاجم و شبیخون فرهنگی خواهیم دانست.
ارزش ها به دو بخش تقسیم می شوند.
1. ارزش هایی که عمومی هستند و بین تمام اقوام و مذاهب هنجار محسوب شده و از اهمیت خاصی برخوردار هستند؛ مانند عدالت، انسانیت، آزادی و ... .
2. ارزش هایی که قومی و مذهبی هستند و چه بسا میان اقوامی ارزش و هنجار محسوب شود امّا در میان قومی دیگر ضد ارزش و ناهنجار.
در تهاجم فرهنگی، استعمارگران برای اغفال و انحراف دیگران از هر دو نوع استفاده می نمایند، امّا کیفیت برخورد در آن دو به یک نحو نیست.
در بخش اول با توجه به این که این ارزش ها عقلی و فطری هستند و در بین همه مردم ارزشمند می باشند به طور مستقیم برای مبارزه با آن وارد عمل نمی شوند، از این رو تلاش خود را در تحریف آن قرار می دهند؛ مثلاً این گونه تلقین می نمایند که عدالت به معنای تساوی بوده و در بین مردم شما تساوی وجود ندارد یا این که آنچه در کشور شما اجرا می شود، عین بی عدالتی است و یا انسانیت اقتضا می کند که از همه دفاع کنید و لو این که مجرم و مفسد باشد و یا آزادی را به ولنگاری معنا می کنند که شامل هرج و مرج نیز می شود و ... که در این صورت می بینیم از مفاهیم ارزشی در راستای ضد ارزش بهره برداری شده است.
امّا در بخش دوّم باید دانست که برای هر ملّت، قوم، گروه و مذهبی ارزش هایی تعریف شده که شاید در میان دیگران نه تنها ارزش محسوب نبوده، بلکه ضد ارزش و ناهنجار به شمار آید.[1]
به عنوان نمونه، به دو مورد ذیل توجه فرمایید:
الف. در بسیاری از کشورهای غربی، عریان بودن نسبی در مجامع عمومی برای زن و مرد امری عادی تلقّی می شود در حالی که همین کار در بین مسلمانان و برخی از دیگر ملل امری ناپسند و قبیح و ضد ارزش محسوب می شود.[2]
ب. متأسفانه امروزه در بین برخی از کشورهای به اصطلاح متمدّن، اعمالی مانند هم جنس بازی قانون مند شده و برخی از رؤسای آن کشورها به عنوان دفاع از یک ارزش دمکراسی، وعده حمایت از حقوق مرتکبان چنین رفتار شنیعی را می دهند، در حالی که این عمل در بین مسلمانان و بسیاری از ملل دیگر، ناهنجار، ضد ارزش و خلاف فلسفه آفرینش است.
ناگفته نماند برخی از کشورهای دشمن در برخی اوقات برای اغفال دیگران و به ویژه جوانان، از ابزارهایی چون ترویج مواد مخدر و داروهای روانگردان استفاده می کنند که خود نیز آن را ارزش نمی دانند.
با توجه به این مواردی که بیان شد پاسخ خود را در ضمن چند پرسش قرار داده و از شما می خواهیم تا پاسخگوی آنها باشید؟
یک. آیا اگر کشوری در رسانه های عمومی که برای دیگر کشورها تدارک دیده، آزادی به معنای ولنگاری، هرزگی، هم جنس بازی و ... را ترویج نماید این به معنای تبادل فرهنگی است؟
دو. آیا شما بر این باورید اگر کشوری برای اغفال جوانان و نوجوانان به صورت مجانی کتابها و سی دی های انحرافی بین آنان بخش کنند، آیا این با قصد خیر بوده و نامش تبادل فرهنگی است؟
سه. اگر کشوری جوانان کشور دیگر را به جای تشویق به علم و تکنولوژی و اخلاق، به سمت اعتیاد و بیکاری سوق دهد این معنایش تبادل فرهنگی است؟
با توجه به این که پاسخ به این موارد روشن است، نیازی برای پاسخ آن نمی بینیم از این رو فقط در پایان به یک نکته اشاره می کنیم.
اگر تبادل فرهنگی، گفت و گوی تمدن ها و ... به معنای ترویج اخلاق، کمال، معرفت، انسانیت و خلاصه ارزش هایی است که مورد پذیرش عقل و فطرت باشد، ما از آن استقبال خواهیم کرد، اما اگر به معنای هرج و مرج، ولنگاری، هرزگی، اعتیاد و ...باشد، آن را تهاجم و شبیخون فرهنگی خواهیم دانست.
[1] معمولا در این گونه موارد دشمنان با اتهام های واهی سعی می کنند ارزش های ما را بی اعتبار یا کم اعتبار نمایند در این زمینه به تفسیر نمونه، ج21، ص 409، از مکارم شیرازى ناصر، ناشر دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول ، 1374 ش، مراجعه نمایید.
[2] برای اطلاع بیشتر در این رابطه به "تفسیر هدایت، ج 17، ص 34، محمد تقی مدرسی، تفسیر هدایت، ناشر بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، چاپ اول ، 1377 ش، مراجعه نمایید.