لطفا صبرکنید
15301
- اشتراک گذاری
قرآن کریم برای برقراری تعادل و توازن میان فقر و غنا در جامعه، به مؤمنان دستور داد تا از طریق انفاق، سعی کنند شکاف طبقاتی را به حداقل برسانند. در این راستا در آیات فراوانی به تشویق انفاق کنندگان پرداخته است.
از سوی دیگر، به انسانها به طور عموم و مستضعفان و فقرا بویژه میگوید؛ از منابع طبیعی، زمین، معادن، دریاها که خداوند در اختیارتان قرار داد، با تلاش و کوشش به آباد کردن زمینها و عمران و آبادانی و برداشت منابع از دل آنها نیازهایتان را برطرف کنید.
قرآن کریم برای برقراری تعادل و توازن میان فقر و غنا در جامعه، به مؤمنان دستور داده تا از طریق انفاق، سعی کنند شکاف طبقاتی را به حداقل برسانند. در این راستا در آیات فراوانی به تشویق انفاق کنندگان پرداخته، در تعدادی از آیات آنها را به پاداش اخروی بشارت داد، در برخی آیات هم، انفاق را از اوصاف پرهیزکاران شمرده است. این آیات در قرآن در قالب الفاظ و واژههای مختلفی بیان شده است که در اینجا چند آیه را به عنوان نمونه بیان میکنیم.
الف) آیاتی که در آنها از واژههای «انفاق»، «انفقوا»، «ینفقون» و... استفاده شده است.
- «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما کَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَکُمْ مِنَ الْأَرْض»؛[1] اى کسانى که ایمان آوردهاید، از قسمتهاى پاکیزه اموالى که (از طریق تجارت) به دست آوردهاید، و از آنچه از زمین براى شما خارج ساختهایم (از منابع و معادن و درختان و گیاهان)، انفاق کنید.
- «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَة»؛[2] اى کسانى که ایمان آوردهاید! از آنچه به شما روزى دادهایم، انفاق کنید پیش از آنکه روزى فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است (تا بتوانید سعادت و نجات از کیفر را براى خود خریدارى کنید)، و نه دوستى (و رفاقتهاى مادى سودى دارد).
- «وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَة»؛[3] و از آنچه به آنها روزى دادهایم، در پنهان و آشکار، انفاق میکنند.
- «وَ ما لَکُمْ أَلاَّ تُنْفِقُوا فی سَبیلِ اللَّه»؛[4] چرا در راه خدا انفاق نکنید!
- در اوصاف پرهیزکاران: «الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُون»؛[5] (پرهیزکاران) کسانى هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان میآورند و نماز را برپا میدارند و از تمام نعمتها و مواهبى که به آنان روزى دادهایم، انفاق میکنند.
- «الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِم وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون»؛[6] آنها که اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشکار، انفاق میکنند، مزدشان نزد پروردگارشان است، نه ترسى بر آنها است، و نه غمگین میشوند.
ب) قرآن کریم از سویی دیگر، تصریح میفرماید که برای فقرا، ایتام و محرومان جامعه، در اموال ثروتمندان حقوقی قرار داده، و از اینراه به اغنیا دستور میدهد در جهت فقرزدایی و برطرف کردن فاصلهی طبقاتی تلاش کنند.
- «وَ الَّذینَ فی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ* لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ»؛[7] و آنها که در اموالشان حق معلومى است، براى تقاضا کننده و محروم.
- «وَ الَّذینَ فی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ»؛[8] و آنها که در اموالشان حق معلومى است.
بعضى از مفسران معتقدند: مراد از «حق معلوم» چیزى غیر از زکات است که انسان بر خود لازم میکند که به نیازمندان کمک کند. [9] شاهد این تفسیر، روایتی است که از امام صادق(ع) نقل شده است. وقتى از تفسیر این آیه سؤال کردند که آیا این چیزى غیر از زکات است؟ فرمود: «آرى این درباره کسى است که خداوند ثروت و مالى به او میبخشد و او به مقدار هزار یا دو هزار یا سه هزار یا بیشتر و کمتر از آن جدا کرده و با آن صلهی رحم میکند و مشقت و تنگدستی را از قوم و قبیله خود برمیدارد».[10]
- «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکین...»؛[11] صدقات براى فقیران و مسکینان است.
فقرا طبقات محرومى هستند که درآمدشان نسبت به هزینهشان - آنچنان که در عرف متداول است- کفاف نکند، و مساکین بینوایانى هستند که فقر و عجز آنان را از به دست آوردن روزى بازداشته است.
ج) قرآن کریم در آیاتی نیز فقرای خویشتندار را در ستایش میکند؛ فقرایی که به دلایلی، مانند شرکت در جهاد از کسب مال و سرمایه بازماندهاند، و طبع بلند آنها مانع از درخواستشان میشود. در اینگونه موارد نیز قرآن به مؤمنان سفارش کرده تا نسبت به برطرف نمودن نیاز فقیران اقدام نمایند.
- «لِلْفُقَراءِ الَّذینَ أُحْصِرُوا فی سَبیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسیماهُمْ لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلیمٌ »؛[12](انفاقِ شما، مخصوصاً باید) براى نیازمندانى باشد که در راه خدا، در تنگنا قرار گرفتهاند (و توجّه به آیین خدا، آنها را از وطنهاى خویش آواره ساخته و شرکت در میدانِ جهاد، به آنها اجازه نمیدهد تا براى تأمین هزینهی زندگى، دست به کسب و تجارتى بزنند) نمیتوانند مسافرتى کنند(و سرمایهاى به دست آورند) و از شدّت خویشتندارى، افراد ناآگاه آنها را بینیاز میپندارند، امّا آنها را از چهرههایشان میشناسى و هرگز با اصرار چیزى از مردم نمیخواهند. (این است مشخّصات آنها!) و هر چیز خوبى در راه خدا انفاق کنید، خداوند از آن آگاه است.
- «وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه»؛[13]و کسانى که امکانى براى ازدواج نمییابند، باید پاکدامنى پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بینیاز گرداند.
د) راهکاری که قرآن کریم در برطرف کردن نیاز انسانها به طور عموم و مستضعفان و فقرا بویژه ارائه میدهد؛ این است که آنها را به بهرهبرداری از منابع طبیعی که خداوند در اختیارشان قرار داده تشویق میکند، تا از راه تلاش با آباد کردن زمینها و عمران و آبادانی به رفع نیازهایشان اقدام نمایند.
- «هُوَ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فی مَناکِبِها وَ کُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَیْهِ النُّشُورُ»؛[14] او کسى است که زمین را براى شما رام کرد، بر شانههاى آن راه بروید و از روزیهاى خداوند بخورید و بازگشت و اجتماع همه به سوى او است.
- «أَمَّا السَّفینَةُ فَکانَتْ لِمَساکینَ یَعْمَلُونَ فِی الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعیبَها وَ کانَ وَراءَهُمْ مَلِکٌ یَأْخُذُ کُلَّ سَفینَةٍ غَصْبا»؛[15] اما آن کشتى مال گروهى از مستمندان بود که با آن در دریا کار میکردند و من خواستم آنرا معیوب کنم (چرا که) پشت سرشان پادشاهى (ستمگر) بود که هر کشتى (سالمى) را بزور میگرفت.
- «یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فیها»؛[16] اى قوم من! خدا را پرستش کنید، که معبودى جز او براى شما نیست! او است که شما را از زمین آفرید، و آبادى آن را به شما واگذاشت.
البته، همانگونه که بیان شد، عدهای از مردم به دلایلی؛ مانند شرکت در جهاد، یا فعالیتهای اجتماعی، یا هجرت، مجبور به ترک سرزمینهای خود شدند در نتیجه از کسب مال و سرمایه بازماندهاند، و یا با تلاش و کوشش به هر دلیلی با از دست دادن سرمایه اصلی خود، نتوانستند گلیم خویش را از آب بکشند؛ لذا اینان تحت عنوان فقیر و مسکین باقی ماندهاند که بر طرف نمودن نیازهای زندگیشان بر عهده افراد متمول و نهادهای متکفل حمایت از فقرا است.
[1]. بقره، 267.
[2]. همان، 254.
[3]. رعد، 22.
[4]. حدید، 10.
[5]. بقره، 3.
[6]. همان، 274.
[7]. معارج، 24- 25.
[8]. همان، 24.
[9]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 25، ص 32، تهران، دار الکتب الاسلامیة، 1374ش.
[10]. عروسى حویزى، عبد على بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق، رسولى محلاتى، سید هاشم، ج 5، ص 417، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق. «هو الرجل یؤتیه اللَّه الثروة من المال، فیخرج منه الالف و الالفین و الثلاثة آلاف و الاقل و الاکثر، فیصل به رحمه، و یحمل به الکل عن قومه».
[11]. توبه، 60.
[12]. بقره، 273.
[13]. نور، 33.
[14]. ملک، 15.
[15]. کهف، 79.
[16]. هود، 61.