لطفا صبرکنید
29191
- اشتراک گذاری
اگر چه تمام امور این عالم بر اساس حکمت الهی می باشد اما نقش اراده و اختیار انسان و حوادثی که برای خودش رقم می زند مخفی نمی باشد و هر انسانی با توجه به اعمال خودش می تواند، آینده خود را تغییر دهد. یکی از راههای آن، دعا کردن می باشد. خود دعا نیز در چارچوب حکمت الهی گنجانده شده است به نحوی که خداوند متعال گاهی دادن نعمتی را به بنده اش و یا رفع بلا و نقمتی را از او، مشروط بر دعا کردن نموده است. پس دعا در دایره حکمت الهی از نقش بسزائی برخوردار است به نحوی که حکمت خدا اقتضاء می کند که بنده برای بلایی که مولایش به وی داده است دست به دعا بلند کرده تا معبودش آن را به اجابت برساند.
قبل از توضیح سؤال، به طور گذرا به ضرورت دعا از نظر قرآن، اشاره مىشود. مسأل ه ضرورت و انجام دعا نه تنها در دین اسلام امرى قطعى و مسلم است، بلکه در ادیان انبیاى گذشته و نزد پیامبران سلف نیز مسأله دعا یک امر حتمى بوده و پیشوایان الهى این مطلب را به مردم گفته و آموختهاند، افزون بر این خودشان در موارد متعددى دعا کردهاند، که از جمله آن موارد دعاى حضرت ابراهیم (ع) و استجابت آن است که در سورهى ابراهیم (ع) آیهى 37 ذکر گردیده است، [1] و نیز دعاى حضرت موسى (ع) [2] و پیامبران دیگر بیان شده است. خداوند در آیات متعددى بندگان را به دعا دعوت نموده است، از جمله در آیات "بقره، 186" و آیهى "غافر، 60".
به طور کلی دعا بر دو دسته است. اول دعا برای برآورده شدن حاجات و رفع مشکلات و دوم دعا در مقام مناجات و رابطه عاشقانه با معبود که روح تمامی عبادات است. پس دعا تنها برای رفع گرفتاری ها و بلایا نمی باشد. لذا فرازهای زیادی از دعاهایی که از اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده است خالی از هرگونه نیاز مادی می باشد.
در اینجا ممکن است شبههاى به ذهن خطور کند که: خداوند مصلحت ما را بهتر مىداند و آنچه بخواهد مقدّر مىکند و قطعاً واقع خواهد شد و دیگر نیازى نیست که من دعا کنم و از خدا بخواهم؟ در جواب می گوئیم که: تحقق برخى مقدرّات الهى با دعاى بنده و مشروط به دعا کردن است، بدین معنا که اگر بنده دعا کند و بخواهد، مصلحت الهى به عطا کردن تعلق مىگیرد و اگر دعا نکند مصلحتى در کار نیست و براى او مقدور نمىشود. [3]
بنابراین، دعا هم یکی از اسباب است همانند اسباب دیگر؛ یعنی ممکن است خداوند متعال مقدر کرده باشد که شخص فقط به وسیله دعا کردن صاحب فرزند شود، و تا دعا نکند، به او اولاد ندهد، هر چند که به همه وسائل ظاهرى متوسل شود. [4]
در روایات مختلفی که به آن اشاره خواهیم کرد؛ این امر ثابت می شود که دعا به تنهایی بر وقایعی که قرار بوده رخ دهد بسیار تاثیرگذار است؛ تا جائیکه قضاء الهی را می تواند تغییر دهد.
برای روشن شدن این بحث به چند روایت می پردازیم.
رسول خدا (ص) فرموده اند: " لا یردّ القضاء الا الدعاء" [5] قضا را رد نمىکند مگر دعا.
و از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود:" الدعاء یرد القضاء بعد ما ابرم ابراما" [6] دعا قضا را بعد از آنکه تا حدى حتمى شده رد مىکند.
و از امام ابى الحسن موسى (ع) است که فرمود: بر شما باد دعا کردن، که دعا و درخواست از خداى عز و جل بلا را رد مىکند هر چند که آن بلا مقدر شده قضایش رانده شده باشد، و تا مرحله اجرا جز امضاى آن فاصلهاى نمانده باشد، در همین حال هم اگر از خداى تعالى درخواست شود آن بلا را به نحوى که خود مىداند بر مىگرداند. [7]
و از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود: دعا، قضاى مبرم و حتمى را بر مىگرداند، پس دعا بسیار کنید، که کلید همه رحمتها و رستگارىها و کلید برآمدن هر حاجت است، و مردم به آنچه نزد خدا دارند نمىرسند مگر به دعا، چون هیچ درى نیست که وقتى بسیار کوبیده شود به روى کوبنده باز نگردد. [8]
بنابر این با توجه به آنچه در روایات آمده است معلوم می شود همان خدای حکیمی که بنده اش را مبتلا به بلا می کند؛ او را امر به دعا حین گرفتاری کرده و می گوید که در صورتی تو را نجات می دهم که رو به من کرده و دست نیاز به سویم دراز کنی و مرا بخوانی. در نتیجه مبتلا شدن مطابق با حکمت بوده و رفع آن بوسیله دعا نیز چنین است.
همچنین دقت به این مطلب لازم است که حکیم بودن خداوند، دلیل نمی شود که اراده از انسانها گرفته شود بلکه عمل هر انسانی نشات از افعال خودش می گیرد؛ لذا با دعا کردن می توان جلوی بدی ها و شروری که در آینده قرار است رخ دهد را گرفت. بنابر این، چنین نیست که انسان ها در کارهایشان به یک نحوه جبر گرفتار باشند و همه اتفاقاتی که برایشان می افتد علتش خداوند باشد؛ بلکه خود انسان می تواند به وسیله اعمالش آینده خویش را رقم زند.
همچنین در فائده دعا همین بس که خداوند در کتاب شریفش در سوره فرقان آیه 77 خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است که:
"بگو اگر دعاى شما نباشد، پروردگارم هیچ اعتنایى به شما نمىکند."
یعنی خداوند به واسطه دعاهای بندگان است که به ایشان توجه می کند.
از طرفی دعا کردن همیشه بدین معنا نیست که از خدا چیزی بخواهیم. گاه دعا یعنی از خدا خود او را خواستن و این والاترین و با شکوه ترین مرتبه دعا است که بیش از هر جا و در عالی ترین شکل خود، در نیایش های رسیده از معصومان (ع) یافت می شود. از این رو است که پیامبر (ص) به هنگام دعا خواستار عشق شورمند الاهی است و این که این عشق برترین، لذت بخش ترین عشق ها گردد: "اللهم انی اسالک حبک و حب من یحبک، و العمل الذی یبلغنی حبک. اللهم اجعل حبک احب الی من نفسی و اهلی و من الماء البارد"؛ [9] خدایا، من از تو عشق تو را خواهانم و عشق به دوست دارانت را و این که در پی کار روم که مرا به عشق تو پیوند دهد. خدایا، آن کن که دوستی تو پیش من از خودم و خانواده ام و آب خوش گوار محبوب تر باشد. [10]
برای مطالعه بیشر در این مورد می توانید به نمایه های زیر مراجعه کنید:
2646 (سایت: 2772) (منافات نداشتن دعا با خواست خداوند) .
8961 (سایت: 9037) (هدف از دعا).
[1] فلسفى، محمد تقى، شرح دعاى مکارم الاخلاق، ج 1، ص 2.
[2] طه، 25 – 28.
[3] برگرفته از محمد باقر شهیدى، دعاها و تهلیلات قرآن، ص 43.
[4] بر گرفته از: نمایه: شرایط استجابت حتمى دعا، سؤال 197 (سایت: 983): در چه شرایطى دعا حتماً مستجاب مىشود؟
[5] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج90، ص 294،موسسه الوفاء، بیروت، 1404 هـ ق.
[6] بحار الانوار، ج90، ص 295 .
[7] بحار الانوار، ج90، ص 295 .
[8] بحار الانوار، ج90، ص 299 .
[9] کنزالعمال، ح 3648.
[10] با استفاده از سؤال 8961 (سایت: 9037)، هدف از دعا.