لطفا صبرکنید
20551
- اشتراک گذاری
خـداونـد نـسـبـت بـه همه حـقـایـق و اسرار عالم است؛ زیرا تـمامى حوادث و همه موجودات در محضر ذات خداوند حضور دارند و چـیـزى از مـحـضر او غایب نیست. او از قدرت، کید و ظلم همه ظالمان آگاه است و توانایی جلوگیری از آن را دارد، اما سنت و قانون حکیمانه دائمی و تغییر ناپذیر او این است که همه کارها بر طبق اسباب و علل مادی و از مجرای عادی آن انجام گیرد. و بر این اساس بنا نیست حتی برای حفظ وجود مقدس انبیا و ائمه (ع) و ترویج دین سنت ها و قانون های حکیمانه او نقض شود.
بعبارت دیگر؛ گرچه خداوند در بعضی از موارد پیامبر (ص) و ائمه (ع) را از توطئه ها و خطراتی که دشمنان برای ایشان و حتی یارانشان طراحی کرده بودند آگاه کرده است و آنان مأمور بوده اند با استفاده از معجزه و قدرت خارق العاده ای که خداوند به آنان عطا نموده است دشمنان را ناکام کنند، اما در اکثر موارد وظیفه داشته اند که تنها از طریق اسباب و علل عادی که در اختیار همه مردم حتی دشمنان است خطرات را دفع کرده و با دشمن مبارزه نمایند؛ زیرا اگر بنا باشد از راههای غیرعادی و با استفاده از امکاناتی که در اختیار انسان های معمولی نیست پیروز شوند دیگر الگو بودن برای تربیت انسانها معنا نخواهد داشت.
از جانب دیگر اگر اداره امور، خارج از جریان عادی اسباب و علل باشد دنیا دیگر دار تکلیف و امتحان و اختیار نخواهد بود.
خـداونـد نـسـبـت بـه حـقـایـق و اسرار گذشته و حال و آینده همه موجودات آگاه است؛ زیرا تـمامى حوادث و موجودات در محضر خداوند هستند و با احاطه وجودى که او بر هـمـه چـیـز دارد، چـیـزى از مـحـضرش غایب نیست. قرآن کریم در این باره مى فرماید: «... و هیچ چیز در زمین و آسمان از پـروردگـارت مـخفى نمى ماند، نه به اندازه سنگینى ذرّه اى و نه کوچک تر از آن و نه بزرگ تر از آن ، مگر این که (همه آنها) در کتاب مبین ثبت است.» [1]
حضرت على (ع) نیز مى فرماید: «او دانا به همه اسرار و از همه ضمیرها با خبر است، احاطه او بر هر چیز غلبه و قدرت دارد.» [2]
از جمله معلومات پروردگار متعال این است که از قدرت، کید و ظلم همه ظالمان آگاه است و توانایی جلوگیری از آن را دارد، ولی با این همه "خداوند ابا دارد از اینکه امور عالم را جز از طریق اسباب خودش بانجام برساند." [3] یعنی سنت و قانون حکیمانه او این است که همه کارها بر طبق اسباب و علل مادی و از مجرای عادی آن انجام گیرد. و همه سنت ها و قانون های الهی دائمی و تغییر ناپذیرند [4] . بر این اساس بنا نیست حتی برای حفظ وجود مقدس انبیا و ائمه (ع) و ترویج دین، سنت ها و قانون های الهی نقض شوند.
با توجه به این که پیامبران الاهی مأمور هدایت انسان ها در تمام جنبه های مادی و معنوی بودند و امامانی که جانشینان پیامبرند نیز همین وظیفه را دارند. آنان نیز در موارد زیادی از ناحیه خداوند علم به غیب دارند، [5] از جمله علم به زمان و مکان شهادتشان. [6] ، [7] البته این بدان معنا نیست که هیچ امرى بر آنها پوشیده نباشد. [8] ، [9] بر این اساس در مواردی خداوند پیامبر(ص) و ائمه (ع) را از توطئه ها و خطراتی که دشمنان برای ایشان و یارانشان طراحی کرده بودند آگاه کرده است ولی به جز موارد خاصی (که آنان مأمور بوده اند از راه معجزه و قدرت خارق العاده ای الهی دشمنان را ناکام کنند)، در اکثر موارد وظیفه داشته اند که تنها از طریق اسباب و علل عادی که در اختیار همه مردم حتی دشمنان است خطرات را دفع کرده و با دشمن مبارزه نمایند و به نتیجه آن راضی باشند. زیرا یک بعد زندگی و مبارزات پیامبر(ص) و ائمه (ع) در برابر ظلم و بی عدالتی اسوه و الگو بودن آنان برای همه انسانها در طول تاریخ است و اگر بنا باشد از راه های غیرعادی و با استفاده از امکاناتی که در اختیار دیگر انسان ها نیست پیروز شوند دیگر الگو بودن و تربیت انسان ها و در نتیجه تلاش و مبارزه آنها در راه برپایی حق و عدالت معنا نخواهد داشت.
از جانب دیگر اگر اداره امور، خارج از جریان عادی اسباب و عللی باشد و خداوند از راه معجزه اولیاء خود را بر دشمنان پیروز نماید، دنیا دیگر دار تکلیف و امتحان و اختیار نخواهد بود. و همه امور با جبر و بدون اختیار بشر صورت می پذیرد که این موضوع بر خلاف حکمت الهی و هدف آفرینش جهان و انسان خواهد بود.
شکست ظاهری در جنگ و یا شهادت اولیاء الله به معنی عدم یاری پروردگار نیست بلکه پیروزی واقعی که رسیدن به اهداف و آرمانهای والایی است که خداوند برای آنان تعریف کرده است. بنا براین صبر و استقامت آنان تا آخرین لحظات زندگی و پای بندی به همه ارزش ها تا آخرین قطره خون در اثر نصرت و یاری خداوند برای همه صابران و اولیاء الله و از جمله برای پیامبر و ائمه حاصل شده است که بزرگترین نصرت و بزرگترین پیروزی است.
[1] یونس، 61.
[2] نهج البلاغه، خ 85، ص 205.
[3] کافی، ج 1 ، ص 183، نرم افزار جامع الاحادیث، "أَبَى اللَّهُ أَنْ یُجْرِیَ الْأَشْیَاءَ (الامور) إِلَّا بِأَسْبَاب.
[4] احزاب ،62 سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدیلاً
[5] کهف، 64؛ جن، 26؛ آل عمران، 43 و 174؛ هود، 51؛ شورى، 53.
[6] قرائتی، تفسیر نور، ج 4، ص 245.، " البته آگاهی از غیب، همه جا نشانه کمال نیست، بلکه گاهی نقص است. مثلاً شبی که امام علی (ع) در جای پیامبر (ص) خوابید، اگر آن حضرت علم داشت که مورد خطر قرار نمی گیرد، کمالی برای آن حضرت محسوب نمی شد؛ زیرا در این صورت، همه حاضر بودند جای آن حضرت بخوابند، در این جا، کمال، علم داشتن به غیب است "
[7] اقتباس از نمایه: علم غیب امامان به شهادت خود، سؤال 579 (سایت: 631).
[8] سبحانى، جعفر، تاریخ پیامبر اسلام، ص 480.،مثلاً در راه تبوک شتر پیامبر(ص) گم شد و اطلاعى از آن نداشتند؛ کسى طعنه زد که چگونه پیامبرى هستى که از جاى شتر خود خبر ندارى؟! پیامبر(ص) فرمود: "به خدا قسم من نمىدانم مگر چیزى را که خدا به من تعلیم کند و اکنون خداوند مرا به آن دلالت نمود، آن شتر در فلان قسمت به واسطه گیر کرد مهارش به درختى، حبس شده است، بروید او را بیاورید.
[9] اقتباس از نمایه: علم اولیای خدا، سؤال 189 (سایت: 953).