لطفا صبرکنید
بازدید
7651
7651
آخرین بروزرسانی:
1392/08/19
کد سایت
id21856
کد بایگانی
30733
نمایه
تفسیر آیه 83 سوره مریم
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
اصطلاحات
ضلالت ، گمراهی
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا خداوند میتواند شیاطین را برای انحراف انسانها ارسال نماید؟
پرسش
در سوره مریم آیه 83 خداوند میفرماید: «آیا ندیدى که ما شیاطین را به سوى کافران فرستادیم تا آنان را شدیداً تحریک کنند»؟! معنای ارسال و فرستادن در این آیه چیست؟
پاسخ اجمالی
نخست باید توجه داشت که ارسال همواره به معنای فرستادن نیست، بلکه در زبان عربی به معنای رها کردن و خالی نمودن نیز به کار میرود. وقتی گفته میشود فلان چیز را برای فلان شخص ارسال نمودم؛ یعنی بین آن شخص و آن چیز را خالی نمودم و موانع را برداشتم. از اینرو در این تعبیر معنای ارسال در مقابل معنای امساک و بازداشتن خواهد بود. چنانچه بسیاری از اندیشمندان لغت عربی چنین معنایی را در مورد این آیه پذیرفتهاند[1] و از مفسران نیز مرحوم طبرسی در مجمع البیان به آن تصریح دارد.[2]
در این صورت همانگونه که خداوند میتواند مانع از عمل شیطان و نفوذ آنها در دل بندگان شود و بندگان با ایمان خود را از گزند فریبهای شیاطین محفوظ دارد،[3] در نقطه مقابل نیز میتواند از تسلط شیطان بر آنها ممانعتی به عمل نیاورد.[4]
خداوند حتی میتواند مقدمات را برای تسلط شیاطین نیز فراهم نماید. آنگاه که دل کفار به اندازهای منحرف گردد که دیگر هیچ سخن حقی در دل آنان تأثیر نکند، شنیدن وحی الهی و دستورات خداوند، کفر آنها را زیادتر کرده و مقدمات سقوطشان را بیش از پیش فراهم میآورد.[5]
نمونه مشابه آن در آیاتی مانند: «پس کسى را که خدا بخواهد هدایت نماید، دلش را به پذیرش اسلام مىگشاید و هر که را بخواهد گمراه کند، دلش را سخت تنگ مىگرداند چنانکه گویى به زحمت در آسمان بالا مىرود. اینگونه، خدا پلیدى را بر کسانى که ایمان نمىآورند قرار مىدهد»،[6] که در حقیقت منظور از «هدایت» و «اضلال» الهى فراهم ساختن یا از میان بردن مقدمات هدایت در مورد کسانى است که آمادگى و عدم آمادگى خود را براى پذیرش حق با اعمال و کردار خویش اثبات کردهاند.[7]
البته ناگفته نماند، میتوان در آیه مورد پرسش، ارسال را به معنای فرستادن نیز در نظر گرفت و نسبت آن به خداوند را از آن جهت که سبب تکوینی هر کاری در عالم به دست خداوند است، دانست. در این صورت سبب اصلی انحراف خود کفار هستند که راه تسلط شیاطین را بر خود باز کردهاند.
در این صورت همانگونه که خداوند میتواند مانع از عمل شیطان و نفوذ آنها در دل بندگان شود و بندگان با ایمان خود را از گزند فریبهای شیاطین محفوظ دارد،[3] در نقطه مقابل نیز میتواند از تسلط شیطان بر آنها ممانعتی به عمل نیاورد.[4]
خداوند حتی میتواند مقدمات را برای تسلط شیاطین نیز فراهم نماید. آنگاه که دل کفار به اندازهای منحرف گردد که دیگر هیچ سخن حقی در دل آنان تأثیر نکند، شنیدن وحی الهی و دستورات خداوند، کفر آنها را زیادتر کرده و مقدمات سقوطشان را بیش از پیش فراهم میآورد.[5]
نمونه مشابه آن در آیاتی مانند: «پس کسى را که خدا بخواهد هدایت نماید، دلش را به پذیرش اسلام مىگشاید و هر که را بخواهد گمراه کند، دلش را سخت تنگ مىگرداند چنانکه گویى به زحمت در آسمان بالا مىرود. اینگونه، خدا پلیدى را بر کسانى که ایمان نمىآورند قرار مىدهد»،[6] که در حقیقت منظور از «هدایت» و «اضلال» الهى فراهم ساختن یا از میان بردن مقدمات هدایت در مورد کسانى است که آمادگى و عدم آمادگى خود را براى پذیرش حق با اعمال و کردار خویش اثبات کردهاند.[7]
البته ناگفته نماند، میتوان در آیه مورد پرسش، ارسال را به معنای فرستادن نیز در نظر گرفت و نسبت آن به خداوند را از آن جهت که سبب تکوینی هر کاری در عالم به دست خداوند است، دانست. در این صورت سبب اصلی انحراف خود کفار هستند که راه تسلط شیاطین را بر خود باز کردهاند.
[1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، ص 353، دار القلم، بیروت، 1412ق؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 11، ص 285، دار صادر، بیروت، 1414ق؛ ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ج 12، ص 274، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1421ق.
[2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص 819، ناصر خسرو، تهران، 1372ش؛ «چنانچه ایشان همین معنا را در ذیل آیه 34 سوره اعراف نیز بیان داشتهاند».
[3]. «و اگر از شیطان وسوسهاى به تو رسد، به خدا پناه بَر؛ زیرا که او شنواى دانا است». اعراف، 200.
[4]. «تسلط او فقط بر کسانى است که وى را به سرپرستى برمىگیرند، و بر کسانى که آنها به او [خدا] شرک مىورزند»، نحل، 100؛ و چنانچه خداوند خطاب به شیطان میگوید: «در حقیقت، تو را بر بندگان من تسلطى نیست، مگر کسانى از گمراهان که تو را پیروى کنند»، حجر، 42.
[5]. «در دلهایشان مرضى است و خدا بر مرضشان افزود»، (البقره، 10).
[6]. انعام، 125.
[7]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 5، ص 434، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1374ش.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات