لطفا صبرکنید
19339
- اشتراک گذاری
معیار و ملاکاتی که کلینی برای انتخاب حدیث بیان کرده در مورد احادیثی است که متعارض و متناقض باشند ؛ نه این که معیار برای شناخت تمام احادیث صحیح همین سه راه یعنی عرضه روایت بر قرآن، مخالفت عامه و تخییر باشد؛ بلکه معیار بیش از این ها است.
تدوین کتب بعد از کلینی به معنای عدم کفایت کتاب وی نیست چون خود مؤلفین کتب اعتراف به مقبولیت کافی دارند.
برای روشن شدن پاسخ این نظریه چند نکته را باید در نظر داشت:
1. مرحوم ثقة الاسلام کلینی (ره) از بزرگان علماء شیعه در زمان غیبت صغری است که بسیاری از علماء، زبان به مدح و ستایش او گشوده اند[1]. مرحوم محمد تقی مجلسی (ره) می گوید: حق این است که در میان علماء شیعه مانند کلینی (ره) نیامده است و هر که در اخبار و ترتیب کتاب او دقت کند در می یابد که او از جانب خداوند تبارک و تعالی مؤید بوده است.[2]
2. معیار و ملاکاتی که کلینی برای انتخاب حدیث بیان کرده در مورد احادیثی است که متعارض و متناقض باشند ؛ نه این که معیار برای شناخت تمام احادیث صحیح همین سه راه یعنی عرضه روایت بر قرآن، مخالفت عامه و تخییر باشد؛ بلکه معیار بیش از این ها است؛ توضیح بیشتر در نکته بعدی اشاره می شود.
3. آنچه که از برخی از علما در شمارش احادیث کافی بیان می شود بر اساس تعریف و اصطلاحی است که در قرون متأخر از زمان مؤلفین کتب اربعه رایج گشته، اما در نظر محققان امروزی ملاک در اعتبار حدیث، وثوق به روایت است نه صرف وثاقت راوی؛ چنان که قدماء نیز روایتی را صحیح می نامیدند که به صدور آن اطمینان داشته اند[3] یعنی نتیجه بررسی سندی و متنی یک حدیث، اطمینان به صدور آن از معصوم(ع) بوده است و آنان چنین چیزی را صحیح می نامیدند.
4. در مقابل این عده که روایات موجود در کافی را مورد خدشه قرار می دهند، عده ای با دید اعتبار کامل به کافی نگاه می کنند:
شیخ مفید معتقد است بهترین و پرفایده ترین کتاب شیعه، کتاب کافی مرحوم کلینی (ره) است.[4]
سید مرتضی (ره) می گوید: بسیاری از روایات کتب اربعه شاید خبر واحد بوده باشد ولی ما از راه های مختلف قطع به صدور آن از ائمه (ع) داریم: 1. تواتر از طریق شیوع و کثرت انتشار آن. 2. قرائنی که دال بر صحت آن روایات می باشد.[5]
محقق کرکی و محمد امین استر آبادی بر این باورند که مثل کتاب کافی در جهان تشیع نوشته نشده است.[6]
نجاشی می گوید: محمد بن یعقوب کلینی از بزرگان و وجوه اصحاب ما در ری و در نقل حدیث اوثق و اثبت مردم بوده است و کتاب کافی را در مدت 20 سال نوشته است.[7]
صاحب معالم و منتقی الجمان نیز می گوید: ان احادیث الکتب الاربعة و امثالها محفوفة بالقرائن و انها منقولة من الاصول والکتب المجمع علیها بغیر تغییر[8] و در بحث اجازه می گوید:، ان اثر الاجازة بالنسبة الی العمل انما یظهر حیث لایکون متعلقها معلوما بالتواتر و نحوه ککتب اخبارنا الاربعة فانها متواتره اجمالا والعلم بصحة مضامینها تفصیلاً یستفاد من قرائن الاحوال و لامدخل للاجازة فیه غالباً.[9] یعنی چون ما از راه قرائن علم به صحت کتب اربعه داریم لذا اجازه در آن تأثیری ندارد.
فیض کاشانی (ره) معتقد است: کافی، شریف ترین و کامل ترین و جامع ترین کتب است زیرا که در میان آنها شامل اصول و خالی از عیب و فضول است.[10]
مرحوم خوئی (ره) در مقدمه رجال خود نقل می کند که، مرحوم شیخ محمد حسین نائینی در کلاس درس فرموده اند، مناقشه در مورد اسناد روایات کافی کار عاجزان بوده و جز انسان های عاجز در صحت روایات کافی، دیگران شکی ندارند.[11]
البته نظریۀ صحیح در این باب آن است که باید از افراط و تفریط دوری کرد؛ کتاب کافی در عین این که احادیث صحیح و معتبر فراوانی دارد مشتمل بر برخی روایات است که قابل پذیرش نیست.
5. تدوین کتب بعدی، به معنای عدم کفایت کتاب قبل از آن نیست؛ چون شاید مؤلفی کتاب خود را از یک دیدگاه و منظر معین یا مختصر نوشته و مؤلف دیگری بخواهد از منظر دیگری و یا به گونۀ مبسوط و مفصل به آن موضوع بپردازد همانطوری که مرحوم فیض کاشانی (ره) بعد از تعریف و تمجید از کافی در مقدمه کتاب وافی، علت تحریر کتاب وافی را مختصر بودن کتاب کافی بیان کرده است.[12]
6. نظریۀ آقای وحید بهبهانی (ره) این است که منتهی الیه بسیاری از روایات کافی معصوم نیست، بلکه یکی از شاگردان معصوم (ع) است[13].بنابراین این سخن که "ما در کتاب کافی شاهد روایاتی هستیم که قطع به عدم صدور آن از معصوم داریم"، از مرحوم وحید نبوده است؛ و استنباطی نادرست از نظریه ایشان است؛ چون اگر منتهی الیه یک روایت معصوم (ع) نباشد به این معنا نیست که آن روایت کاذب و ضعیف است چون افرادی مثل علی بن ابراهیم و ابی ایوب[14] از غیر معصوم روایت نقل نمی کردند لذا مرحوم کلینی (ره) با اتکاء بر وثوق این افراد، روایت را به آنها ختم کرده است.
[1] محدث قمی در مورد الکلینی می گوید: صاحب کتاب کافی شریف ملاذ و مرجع فقهاء و محدثین و مایه روشنی چشم شیعه است. هدیة الاحباب، شیخ عباس قمی (ره)، انتشارات امیر کبیر، تهران، 1363، ص 247.
[2] اصول کافی، ثقة الاسلام کلینی (ره)، ترجمه سید جواد مصطفوی (ره)، انتشارات وفا، ج 1، مقدمه مترجم، ص 8. برای اطلاع بیشتر مراجعه شود به پاسخ 1528با نمایه احادیث کتاب شریف کافی
[3] سیفی مازندارانی، علی اکبر، مقیاس الرّوایه فی علم الدرایة، ص 44. برای اطلاع بیشتر به پاسخ 1937 مراجعه شود.
[4] الاعلوم الهادیة الرفیعة فی اعتبار الکتب الاربعة المنیعة، علی غازی شاهروری (ره) ص 133.
[5] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی (ره)، ج 2، ص 76، به نقل از معالم الاصول، ص 171 و مثقی الجمال فی الاحادیث الصحاح و الحال، ج 1، ص 8.
[6] کلیات فی علم الرجال سبحانی، ص 360.
[7] الاعلوم الهادیة، ص 133، به نقل از رجال نجاشی (ره).
[8] معالم الاصول، ابومنصور حسن بی زین الدین (ره)، ص 185.
[9] الاعلام الهادیة الرضیعة، ص 152، به نقل از معالم الاصول فی مبحث الاخبار.
[10] اصول کافی، همان، مقدمه مترجم، ص 9.
[11] معجم الرجال الحدیث، سید ابوالقاسم الموسوی الخوئی (ره)، تحقیق مرتضی الحکمی مطبعة الاداب فی النجف الاشرف، ص 99، المقدمة الخامسة.
[12] وافی فیض کاشانی، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، ص 7.
[13] مثلاً در کتاب دیات روایاتی را نقل فرموده اند که منتهی الیه آن، علی بن ابراهیم و ابی ایوب می باشند نه امام معصوم.الرسائل الاصولیه، وحید بهبهانی، ص 7-8
[14] مستطرفات المعالی، علی نمازی شاهردوی (ره)، انتشارات بنأ، الطبعة الاولی، 1422 هـق، ص 93 و 213.