لطفا صبرکنید
33127
- اشتراک گذاری
«صدقه» مصدر است از مادّۀ «صدق» که جمع آن «صدقات» و به معنای عطا و بخشش كه براى ثواب مى دهند آمده است.[1]
تعریف صدقه
صدقه آن چیزی است که شخص برای خدا و اثبات صداقت و راستی خویش در راه خدا به فقرا و مساکین، عطا می کند.[2]
حکم شرعی صدقه و آثار آن:
در اسلام دو نوع صدقه تشریع شده است.
1. صدقه واجب که مقصود از آن زکات است، با انواع آن. و آیۀ: «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِهَا وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»، [3] دلالت بر صدقه واجب دارد. برای کسب اطلاع از صدقه واجب و مصادیق آن سؤال شماره 2981، 4597 مطالعه فرمایید.
2. صدقه مستحب که امروزه هر گاه کسی لفظ صدقه را استعمال کند، صدقۀ مستحب به ذهن انسان خطور می کند، و مقصود سؤال کننده نیز همین صدقه مستحب است. برای اطلاع از مقدار ثواب صدقه مستحب و فرقش با قرض سؤال شماره 13033 مطالعه فرمایید.
قبل از پرداختن به اصل سؤال، به طور مختصر، آثار و فایده های صدقه را بیان می کنیم.
در روایات، برای صدقه آثار و فواید گوناگونی بیان شده است که می توان آنها را به دو بخش تقسیم کرد:
بخش اول، جلب خیرات و منفعت برای صدقه دهنده؛ مانند نزول رزق و روزی، زیاد شدن مال، برکت در مال، قرار گرفتن در رحمت پروردگار، شفای مریض و بازگشت صحت و سلامتی.
بخش دوم، دفع بدی ها و بلاها از صدقه دهنده؛ نظیر دفع غضب پروردگار، دفع نحوست روز و شب، دفع مرض، جلوگیری آتش سوزی، دفع از غرق شدن، پیش گیری از عارض شدن دیوانگی، دفع مردن به وضع بد و ناگوار. و خلاصه این که در روایات وارد شده است که صدقه، هفتاد نوع از انواع بلاها را از صدقه دهنده دفع می کند».[4]
در اکثر روایات وارده در بخش دوم، از آثار صدقه، از مادّۀ «دفع»، مانند: «یدفع»، «تدفع» و «ادفعوا» و... استفاده شده؛ از این رو برای جواب به سؤال مذکور لازم است معنای دفع در لغت بررسی شود.
دفع، در لغت به معنای «حمایت و پشتیبانی نمودن،[5] ازاله و برطرف کردن به قوت و قدرت،[6] و منع کردن آمده است».[7] بنا بر این، مراد از دفع بلا به سبب صدقه: «یعنی هر گاه بنده ای صدقه می دهد، و خداوند اراده می کند، بلاها و بدی هایی را که از آسمان به سوی زمین سرازیر می شوند از او دفع کند، خداوند با قدرت خویش، از نزول بلا جلو گیری می کند، و صدقه دهنده را از بلایا و بدی هایی که در آن روز می خواهد از آسمان به سوی زمین بر سر بنده نازل شود حفظ می کند و از بنده اش به جهت این که صدقه پرداخت کرده در برابر آن بلاها حمایت و پشتیبانی می کند». چنان که قریب به همین مضمون در روایت ابی ولاد از امام صادق(ع)[8] بیان شده است.
شایان توجه است که چون مدیریت و دستور عذاب و بلا از سوی پروردگار متعال است و او نیز بر همه کس و همه چیز علوّ و برتری و شرف مکانی و مرتبه ای دارد، از این جهت در روایات، تعبیر به نزول و سرازیر شدن بلا از آسمان، شده و آسمان هم کنایه از بلندی مرتبه است نه منظومۀ شمسی که اصطلاح امروزی است. مؤید این سخن آیاتی از قرآن است که می فرمایند: «آيا از اين ايمن هستيد كه در خشكى (با يك زلزله شديد) شما را در زمين فرو ببرد، يا طوفانى از سنگريزه بر شما بفرستد...».[9]
در آیه ای دیگر می فرمایند: «آيا خود را از عذاب كسى كه حاكم بر آسمان است در امان مىدانيد كه دستور دهد زمين بشكافد و شما را فرو برد و به لرزش خود ادامه دهد»؟[10]
با عنایت به این دو آیه و آیات دیگر قرآن کریم در این موضوع، استفاده می شود که بلاها گاهی آسمانی و گاهی زمینی هستند، اما مدیریت و دستور هر دو قسم از سوی پروردگار متعال است؛ از این جهت تعبیر به نزول و سرازیری بلا می شود.
با توجه به معنای دفع، در لغت و روایات وارده در باب صدقه چنین نتیجه می گیریم که: اساساً بلا و شرّی از سوی خداوند رحیم، بر صدقه دهنده نازل نمی شود تا تصور شود که شاید آن بلاها به دریافت کنندۀ صدقه منتقل شود، به عبارت منطقی، سالبه به انتفاع موضوع است؛ یعنی صدقه جلوی نزول بلا را می گیرد.
از طرفی معنای دفع، چنان چه گذشت؛ حمایت کردن خداوند از شخص صدقه دهنده در برابر بلاها و منع نزول بلا و بدی است، نه ارسال و انتقال بلا به غیر. بنابر این، هیچ دلیل عقلی یا نقلی، مبنی بر انتقال بلای دفع شده، به دریافت کننده صدقه وجود ندارد.
[1]. مهيار، رضا، فرهنگ ابجدى عربى- فارسى، ص 551، واژه «صدق».
[2]. مصطفوى، حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج 6، ص 217، ج 12، ص 59، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، 1360 ش.
[3]. «از اموال آنها صدقهاى (بعنوان زكات) بگير، تا بوسيله آن، آنها را پاك سازى و پرورش دهى! و (به هنگام گرفتن زكات،) به آنها دعا كن كه دعاى تو، مايه آرامش آنهاست و خداوند شنوا و داناست»؛ توبه، 103.
[4]. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي، محقق، غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، ج 4، ص 3 - 10، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.
[5]. راغب اصفهانى، حسين بن محمد، المفردات في غريب القرآن، تحقيق، داودی، صفوان عدنان، ص 316، دارالعلم الدار الشامية، دمشق، بيروت، چاپ اول، 1412 ق.
[6]. ابن منظور محمد بن مكرم، لسان العرب، ج 8، ص 87، دار صادر، بيروت،1414 ق.
[7]. فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين، ج 2، ص 45، انتشارات هجرت، قم، چاپ دوم، 1410 ق.
[8]. الكافي، ج 4، ص 5.
[9]. «فَأَمِنْتُمْ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمْ جانِبَ الْبَرِّ أَوْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً...»، اسراء، 68.
[10]. «أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذا هِيَ تَمُورُ»، ملک، 16.