امام حسن عسگری علیه السلام پنج سال بعد از ولادت حضرت مهدی(عج) در سال 260 ه. ق توسط «معتمد» یکی از خلفای بنی عباس مسموم و به شهادت رسید و امامت به جانشین بعدی آن حضرت یعنی امام مهدی(عج) منتقل شد و حضرتش رهبری جامعه اسلامی را به عهده گرفت.
پس از شهادت امام حسن عسگری علیه السلام عده ای از دوستان آن حضرت به تصور این که جعفر بن علی برادر امام عسگری علیه السلام امام و پیشوای مسلمانان است شهادت آن حضرت را به وی تسلیت و پیشوایی اش را تبریک گفتند؛ اما وقتی جعفر بن علی خواست به جنازه امام نماز بخواند ناگاه کودکی گندمگون و سیاه موی بیرون آمد و لباس جعفر را گرفت و او را کنار کشید و گفت: عمو کنار برو من باید بر پدرم نماز بخوانم، جعفر در حالی که قیافه اش دگرگون شده بود کنار رفت و حضرت مهدی در سن 5 سالگی بر پدرش نماز خواند.
مسأله خلافت و امامت در اسلام، تنها بر اساس لیاقت و شایستگی افراد بوده و سن و سال هیچ تأثیری نداشته است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در سال سوم هجرت بعد از دعوت خویشان خود به اسلام، علی علیه السلام را که نوجوانی پیش نبود به خلافت و وصایت منصوب کرد و به قوم خود دستور داد که از او اطاعت کنند. هم چنین در واقعه مباهله با نصارای نجران، آن حضرتامام حسن و امام حسین علیه السلام را در حالی که کودک بودند به همراه خویش برد. شیخ مفید در این باره می نویسد: پیامبر همراه حسنین در حالی که طفل بودند با نصارا مباهله کرد. بعد از آن، این امر هیچ گاه سابقه نداشت. این وقایع و شواهد بسیار دیگر تاریخی، دلایلی است که امامت حضرت ولی عصر(عج) را در سن کودکی تأیید می کند.
قرآن مجید در آیه 12 سوره مریم، درباره نبوت حضرت عیسی می فرماید: «ای یحیی تو کتاب آسمانی را به قوت فراگیر، و ما فرمان نبوت در کودکی به او دادیم».
هم چنین خداوند در همان سوره با اشاره به سخن گفتن حضرت عیسی در گاهواره، نبوت او را تأیید می کند.
فخر رازی در تفسیر خود درباره حکمی که خداوند به حضرت یحیی داد می گوید: «مراد حکم، همان نبوت است؛ زیرا خداوند عقل او را در کودکی محکم و کامل کرد و به او وحی فرستاد و این بدان جهت است که خداوند، حضرت یحیی و عیسی را در کودکی به رسالت مبعوث کرد، بر خلاف حضرت موسی و محمّد که در بزرگ سالی مبعوث شدند؛ از این رو چه مانعی دارد که خداوند این دوران را بر عده ای کوتاه سازد و حضرت مهدی(عج) را در کودکی حکمت و امامت عنایت فرماید.